دکتر آلخو ویدال کوادراس ـ رئیس کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت
با تشکر فراوان از شما، باعث مسرت فراوان برای من است که ریاست این جلسه را بهعهده داشته باشم. من از سال 1999 تا سال 2014 معاونت پارلمان اروپا را برعهده داشتم، یعنی به مدت 15سال طی 9سال گذشته در پارلمان اروپا بههمراه سایر همکارانم یک کمیته بینالمللی بهنام در جستجوی عدالت تشکیل دادیم تا از مبارزات مقاومت ایران در دادگاههای عدالت حمایت کند و از لیست اروپا خارج شود. این پلاتفرم بینالمللی از حمایت هزاران نماینده پارلمان در دو سوی آتلانتیک برخوردار بود. امروزه این کمیته یک سازمان غیردولتی مستقر در بروکسل است تحت نام کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت و در ماههای اخیر ما گزارشهای مختلفی تولید کردهایم، از جمله در زمینه برنامه اتمی (رژیم) ایران و سایر مسائل سیاسی و درگیریها در خاورمیانه و انتخابات در ایران. در تاریخ 16 اوت کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت یک گزارش جامع تنظیم کرد که راجع به نوار صوتی گفتگوی آیتالله منتظری با سران کمیته مرگ را ضبط کرده بود؛ آنها مسئول اعدامها بودند و 30000 زندانی سیاسی را قتلعام کردند که وابسته به سازمان مجاهدین خلق ایران بودند. گفتگوها بسیار دردناکند. آیتالله منتظری در این نوار وحشت خود را نسبت به کشتار ابراز میکند و طی صحبتهایی میگوید، این بزرگترین جنایتی است که تاریخ معاصر ایران شاهد آن بوده است. ولی ما گفتیم که آیتالله منتظری هوادار سازمان مجاهدین خلق نبود و بخشی از خود رژیم بود و تخمین او بهطور واقع حداقل تعداد است. شهادت او بسیار معنی دارد.
اجازه بدهید بهطور خلاصه چند نکته را تأکید کنم؛ اولاً فتوای خمینی که حکم نابودی هواداران مجاهدین خلق را میدهد، جای هیچ تردیدی را باقی نمیگذارد که فرمان او، یک جنایت علیه بشریت است. در نتیجه، کلیة کسانی که این حکم را بهاجرا میگذارند نیز، مرتکب جنایت علیه بشریت میشوند. نکتة دوم اینکه این قتلعام در سال 1988 متوقف نشد بلکه تا به امروز ادامه داشته است. اخیراً در دوم اوت، 25 زندانی سیاسی سنی اعدام شدند. بنابراین، این ماشین کشتار رژیم ایران همچنان کار میکند. نکته سوم این است که همان مقاماتی که در قتلعام 1988 مسئول بودند، همچنان در رأس جمهوری اسلامی هستند. آنها درگیر سرکوب و ویرانکردن اپوزیسیون، همه اپوزیسیون دموکراتیک و صلحجو در جامعه ایران هستند. این افراد شامل پورمحمدی میشود که همانطور که قبلاً گفتم، اکنون وزیر دادگستری است. ولی باید گفته شود که پور محمدی وزیر دادگستری در همین روزها گفته است، خیلی به کاری که کرده، یعنی قتلعام 30000 زندانی سیاسی، افتخار میکند. یک دولت مدره که یک جنایتکار علیه بشریت را وزیر میکند، مفهوم عجیبی از مدراسیون است. حداقل بهنظر من چنین است...
البته ما فراخوان دادهایم که قتلعام 1988 در برنامه کار اجلاس جاری شورای حقوقبشر قرار گیرد. کمیسیر عالی حقوقبشر باید فراخوان به یک تحقیقات در این رابطه بدهد. اجلاس آتی مجمع عمومی در نیویورک باید قطعنامهیی صادر کند که در آن خواستار تحقیق در مورد این قتلعام شود و این پرونده را به شورای امنیت مللمتحد ارجاع دهد. ما همچنین از شورای امنیت مللمتحد میخواهیم که دادگاه جنایی بینالمللی به بررسی این پرونده و مجازات کسانی فرا بخواند که مرتکب جنایت علیه بشریت شدهاند. اجازه بدهید نتیجهگیری کنم، با درخواست از همه کسانی که دارند نگاه میکنند و یا از طریق اینترنت دنبال میکنند تا اطمینان حاصل کنند که فداکاریهای این 30000 زندانی سیاسی که وحشیانه بدار آویخته شدند فراموش نشود و جنایتکارانی که امروز بر ایران حکومت میکنند، مورد پیگرد قرار گیرند و در مقابل عدالت قرار داده شوند. میخواهم با این
جمله تمام کنم که ما از دولتهای غربی میخواهیم، روابط با حکومت ایران را مشروط به تعلیق اعدامها کنند.
اجازه بدهید بهطور خلاصه چند نکته را تأکید کنم؛ اولاً فتوای خمینی که حکم نابودی هواداران مجاهدین خلق را میدهد، جای هیچ تردیدی را باقی نمیگذارد که فرمان او، یک جنایت علیه بشریت است. در نتیجه، کلیة کسانی که این حکم را بهاجرا میگذارند نیز، مرتکب جنایت علیه بشریت میشوند. نکتة دوم اینکه این قتلعام در سال 1988 متوقف نشد بلکه تا به امروز ادامه داشته است. اخیراً در دوم اوت، 25 زندانی سیاسی سنی اعدام شدند. بنابراین، این ماشین کشتار رژیم ایران همچنان کار میکند. نکته سوم این است که همان مقاماتی که در قتلعام 1988 مسئول بودند، همچنان در رأس جمهوری اسلامی هستند. آنها درگیر سرکوب و ویرانکردن اپوزیسیون، همه اپوزیسیون دموکراتیک و صلحجو در جامعه ایران هستند. این افراد شامل پورمحمدی میشود که همانطور که قبلاً گفتم، اکنون وزیر دادگستری است. ولی باید گفته شود که پور محمدی وزیر دادگستری در همین روزها گفته است، خیلی به کاری که کرده، یعنی قتلعام 30000 زندانی سیاسی، افتخار میکند. یک دولت مدره که یک جنایتکار علیه بشریت را وزیر میکند، مفهوم عجیبی از مدراسیون است. حداقل بهنظر من چنین است...
البته ما فراخوان دادهایم که قتلعام 1988 در برنامه کار اجلاس جاری شورای حقوقبشر قرار گیرد. کمیسیر عالی حقوقبشر باید فراخوان به یک تحقیقات در این رابطه بدهد. اجلاس آتی مجمع عمومی در نیویورک باید قطعنامهیی صادر کند که در آن خواستار تحقیق در مورد این قتلعام شود و این پرونده را به شورای امنیت مللمتحد ارجاع دهد. ما همچنین از شورای امنیت مللمتحد میخواهیم که دادگاه جنایی بینالمللی به بررسی این پرونده و مجازات کسانی فرا بخواند که مرتکب جنایت علیه بشریت شدهاند. اجازه بدهید نتیجهگیری کنم، با درخواست از همه کسانی که دارند نگاه میکنند و یا از طریق اینترنت دنبال میکنند تا اطمینان حاصل کنند که فداکاریهای این 30000 زندانی سیاسی که وحشیانه بدار آویخته شدند فراموش نشود و جنایتکارانی که امروز بر ایران حکومت میکنند، مورد پیگرد قرار گیرند و در مقابل عدالت قرار داده شوند. میخواهم با این
جمله تمام کنم که ما از دولتهای غربی میخواهیم، روابط با حکومت ایران را مشروط به تعلیق اعدامها کنند.
اینگرید بتانکور - کاندیدای پیشین ریاستجمهوری کلمبیا
متشکرم، من ابتدا میخواهم از همه شما بهخاطر اینکه بهما پیوستید تشکر کنم. ما گروهی از افراد با آگاهیها و تجارب زیاد در زندگی هستیم. افرادی از ارگانهای غیردولتی، قربانیان و نجات یافتگان از این قتلعام، وکلا، اعضایی از ارگانهای غیردولتی مدافع حقوقبشر و من خودم که یک قربانی و همچنین یک نجاتیافته از یک واقعه تروریستی و جنایتکارانه هستم. بنابراین برای ما این موضوع تبدیل به یک موضوع شخصی شده است تا به مصونیت افرادی که مسئول این جنایات هستند پایان دهیم و مطمئن شویم که آنها به پای میز عدالت کشیده شوند.
چند سال پیش در همینجا شهادتی داده شد که خیلی مرتبط با این موضوع (قتلعام) بود، شاهد یک مرد ایرانی بود که در یک گورستان در ایران کار میکرد. این شاهد عینی شهادت داد که چگونه در اوت 1988 کامیونهای پر از اجساد از طرف حکومت ایران به گورستانی که او در آن کار میکرده میآمدند و اجساد را در گورهای دستهجمعی میریختند. این عکسی است که میتوانید به آن دسترسی داشته باشید، که نشان میدهد پیکرهای تعدادی از افراد کشته شده به علت ناکافی بودن خاکی که سعی میکردند اجساد را بپوشانند، از زیر خاک بیرون زده بودند که نشانی است از وحشیگری و اقدامات ضدبشری که در آن لحظه اتفاق میافتاد. واقعیت این است که آنها بعد از محاکمه و محکوم شدن به زندان، اعدام شدند، زمانی که دوران محکومیتشان را میگذراندند. پس، این نه تنها بیعدالتی در سیستم این رژیم، بلکه همچنین بیانگر وحشیگری ضدانسانی در اتفاقات آن چند ماه است برای مقایسه و برای اینکه بفهمیم چه گذشته، این مورد را برای خودم مثال میزنم. در آرژانتین، چند سال پیش، ۳۰۰۰۰ نفر توسط دیکتاتور نظامی در آن زمان کشته شدند، طی مدت یک دهه. این اشخاص (مجرم) محاکمه شدهاند، این موضوع البته زمان برد ولی الآن در زندان هستند. اینجا (در ایران) ما 30000نفر داریم که در عرض چند ماه اعدام شدهاند، فقط حساب کنید. چند نفر را باید در یک روز میکشتند تا به آن عدد برسند؟ این نفرات دستگیر میشدند نه فقط بهخاطر باورهای سیاسی، بلکه برای ایمانشان. اینها مسلمان بودند ولی به نوع دیگری از اسلام اعتقاد داشتند. آنها باور داشتند که میتوان مسلمان بود و دموکرات هم بود. میتوان به برابری جنسیتی احترام گذاشت و در عینحال مسلمان بود. میتوان اعدام را نفی کرد و مسلمان بود، و میتوان به طرز تفکر سیاسی افراد احترام گذاشت و مسلمان بود. این اشخاص بهخاطر اینکه مسلمان بودند ولی مسلمانان از نوع دیگری بودند. اعدام شدند، نسلکشیای که نمونه مشابهی در تاریخ ایران ندارد. از شما میخواهم برای یک ثانیه فکر کنید که دنیا امروز چگونه میبود اگر این اتفاق نمیافتاد. برخورد ما امروز با مشکل تروریسم که ناشی از بنیادگرایی مذهبی است چگونه میبود، اگر این 30000نفر اجازه داشتند تا دیدگاهشان که به نوع دیگری از اسلام معتقد بودند را نشان بدهند و از آن دفاع کنند. و البته برای من خیلی واضح است چیزی که در ایران اتفاق افتاد امروز نه تنها در ایران، بلکه به دنیا و بهخصوص به همسایگان صادر شده است و برای همین است که من از قتلعام 1988 رابطه میزنم با انفجار بمبها در پاریس، نیس و بروکسل، و حملات تروریستی در تمام دنیا و همچنین در آمریکا،
من بهجد از همه شما میخواهم که کمک کنید تا بتوانیم از تکرار آنچه که در 1988 اتفاق افتاد، جلوگیری کنیم، امروز دهها مورد دیگر همچنان اتفاق میافتد و ما میتوانیم او وقوع آن جلوگیری کنیم تا بچههای ما و نوههای ما، مشمول وحشیگری مشابه نشوند. بهخاطر همین تفکر، من پذیرفتم که جزیی از این کمیته باشم. چون واقعاً فکر میکنم این شامل حال همه ماست، این مهم نیست از کجا آمدهایم، کجا متولد شدهایم، چه مذهبی داریم یا از چه جنسیتی هستیم. این موضوع شامل حال همه ماست. آزادی
ما، ارزشهای ما، عدالت و حقیقت. خیلی متشکرم.
چند سال پیش در همینجا شهادتی داده شد که خیلی مرتبط با این موضوع (قتلعام) بود، شاهد یک مرد ایرانی بود که در یک گورستان در ایران کار میکرد. این شاهد عینی شهادت داد که چگونه در اوت 1988 کامیونهای پر از اجساد از طرف حکومت ایران به گورستانی که او در آن کار میکرده میآمدند و اجساد را در گورهای دستهجمعی میریختند. این عکسی است که میتوانید به آن دسترسی داشته باشید، که نشان میدهد پیکرهای تعدادی از افراد کشته شده به علت ناکافی بودن خاکی که سعی میکردند اجساد را بپوشانند، از زیر خاک بیرون زده بودند که نشانی است از وحشیگری و اقدامات ضدبشری که در آن لحظه اتفاق میافتاد. واقعیت این است که آنها بعد از محاکمه و محکوم شدن به زندان، اعدام شدند، زمانی که دوران محکومیتشان را میگذراندند. پس، این نه تنها بیعدالتی در سیستم این رژیم، بلکه همچنین بیانگر وحشیگری ضدانسانی در اتفاقات آن چند ماه است برای مقایسه و برای اینکه بفهمیم چه گذشته، این مورد را برای خودم مثال میزنم. در آرژانتین، چند سال پیش، ۳۰۰۰۰ نفر توسط دیکتاتور نظامی در آن زمان کشته شدند، طی مدت یک دهه. این اشخاص (مجرم) محاکمه شدهاند، این موضوع البته زمان برد ولی الآن در زندان هستند. اینجا (در ایران) ما 30000نفر داریم که در عرض چند ماه اعدام شدهاند، فقط حساب کنید. چند نفر را باید در یک روز میکشتند تا به آن عدد برسند؟ این نفرات دستگیر میشدند نه فقط بهخاطر باورهای سیاسی، بلکه برای ایمانشان. اینها مسلمان بودند ولی به نوع دیگری از اسلام اعتقاد داشتند. آنها باور داشتند که میتوان مسلمان بود و دموکرات هم بود. میتوان به برابری جنسیتی احترام گذاشت و در عینحال مسلمان بود. میتوان اعدام را نفی کرد و مسلمان بود، و میتوان به طرز تفکر سیاسی افراد احترام گذاشت و مسلمان بود. این اشخاص بهخاطر اینکه مسلمان بودند ولی مسلمانان از نوع دیگری بودند. اعدام شدند، نسلکشیای که نمونه مشابهی در تاریخ ایران ندارد. از شما میخواهم برای یک ثانیه فکر کنید که دنیا امروز چگونه میبود اگر این اتفاق نمیافتاد. برخورد ما امروز با مشکل تروریسم که ناشی از بنیادگرایی مذهبی است چگونه میبود، اگر این 30000نفر اجازه داشتند تا دیدگاهشان که به نوع دیگری از اسلام معتقد بودند را نشان بدهند و از آن دفاع کنند. و البته برای من خیلی واضح است چیزی که در ایران اتفاق افتاد امروز نه تنها در ایران، بلکه به دنیا و بهخصوص به همسایگان صادر شده است و برای همین است که من از قتلعام 1988 رابطه میزنم با انفجار بمبها در پاریس، نیس و بروکسل، و حملات تروریستی در تمام دنیا و همچنین در آمریکا،
من بهجد از همه شما میخواهم که کمک کنید تا بتوانیم از تکرار آنچه که در 1988 اتفاق افتاد، جلوگیری کنیم، امروز دهها مورد دیگر همچنان اتفاق میافتد و ما میتوانیم او وقوع آن جلوگیری کنیم تا بچههای ما و نوههای ما، مشمول وحشیگری مشابه نشوند. بهخاطر همین تفکر، من پذیرفتم که جزیی از این کمیته باشم. چون واقعاً فکر میکنم این شامل حال همه ماست، این مهم نیست از کجا آمدهایم، کجا متولد شدهایم، چه مذهبی داریم یا از چه جنسیتی هستیم. این موضوع شامل حال همه ماست. آزادی
ما، ارزشهای ما، عدالت و حقیقت. خیلی متشکرم.
ژیلبر میتران رئیس بنیاد فرانس لیبرته
فرانس لیبرته، بنیاد دانیل میتران، جزو پنج سازمان غیردولتی است که این برنامه را سازماندهی کرده بود (تا عموم را) نسبت به وضعیت حقوقبشر (در ایران) مطلع و حساس کرده و آن را افشا کند. (وضعیتی که) توجه شورای سازمان ملل را میطلبد.
فرانسلیبرته همچنین در نظر دارد از حق قربانیان و خانواده قربانیان برای رسیدن به حقیقت فاجعه جنایت رژیم ایران است دفاع کند. عدم همکاری عامدانه و آشکار مقامات رژیم ایران با جوامع بینالمللی، رسیدن به حقیقت را به تعویق انداخته است.
15سال پیش وقتی که در سال 2001 ساندی تلگراف به فتوای سال 1988 خمینی که به قیمت جان سی هزار نفر تمام شد اشاره کرد توجه ما را باید جلب میکرد. این رقم قربانیان در سال 2004 بهوسیله یک شاهد این قتلعام در یک روزنامه کانادایی و همچنین بهوسیله گزارش دیدبان حقوقبشر در سال 2005 که با اشاره به این قتلعام آن را ” جنایت علیه بشریت “توصیف کرد و نیز گزارش جفری رابرتسون رئیس دادگاه ویژه سازمان ملل برای سیرالئون که این کشتار را بهروشنی ” جنایت علیه انسانیت “توصیف کرده (بطوری که) میشود آن را بهعنوان نسلکشی طبقهبندی کرد، تأیید شده است.
همچنین در 20سپتامبر 2013 فدراسیون بینالمللی حقوقبشر بنوبه خود حادثه 1988 را اعدامهای خودسرانه و خارج از روند قضایی توصیف کرده بود.
بهرغم همه اینها... قتلعام و نسلکشی سال 1988 تا به امروز تداوم یافته است. اعدام 25 سنی در دوم اوت 2016 تازهترین نمونه آن است. آیا باید باز هم بهانتظار مدارک بیشتری بود؟ و تا کی؟
امروزه این حادثه از اهمیت فوقالعادهیی برخوردار شده است زیرا که در نهم اوت 2016 یک مدرک محرمانه علنی شد که شامل یک نوار کاست از جلسه 15 اوت 1988 آیتالله منتظری و اعضای وزارت دادگستری و اطلاعات (رژیم. م) ایران بعد از بیست و هشت سال بود.
این مدرک با صدای عاملان این قتلعام رسماً تأیید میکند که این اعدامها که از همان سال 1981 در ایران آغاز شده بوضوح دخالت مسئولان آن زمان رژیم را که همین امروز در عالیترین مسئولیتهای دستگاه حکومتی در ایران و بطورخاص در زمینه قضایی قرار دارند را نشان میدهد. از جمله وزیر دادگستری که وقتی در مورد این قتلعامها مورد سؤال قرار گرفت با افتخار اعتراف کرد و بهعهده گرفت که حکم خدا را علیه دشمنان خدا اجرا نموده است.
این مدرک اضافه میشود به ویدئویی که پیشتر از این از داخل یک زندان بهطور مخفیانه بهوسیله رضا ملک یک مسئول عالیرتبه وزارت اطلاعات برای بان کیمون فرستاده شده بود. که برملا میکند که در عرض چند روز 33700نفر طی قتلعام 1988 کشته شدهاند.
بایستی بدون تردید گفت که باید بهطور عاجل همه این عناصر را بهعنوان عواملی مد نظر قرار داد که امیدواریم امروز به این انتظار غیرقابل قبول خاتمه بدهد.
بنا بر کنوانسیونهای بینالمللی، جنایات علیه بشریت مشمول مرور زمان نمیشود. خوشبختانه اینکه مشمول زمان نمیشود مطلقاً ضروری است اما این نمیتواند تأخیر در عمل را توجیه کند. این برعهده جامعه بینالمللی از جمله شورای حقوقبشر و شورای امنیت سازمان ملل است که این پرونده را بهدست گرفته و عاملان این قتلعام را به عدالت بسپارند. این فوریت دارد.
نتیجه اینکه در یک اطلاعیه مشترک ما توصیه میکنیم که کمیسرعالی حقوقبشر سازمان ملل، شورای حقوقبشر سازمان ملل و مجمع عمومی سازمان ملل این قتلعام را در دستور کار خود قراردهند. و در وهله اول یک کمیسیون بینالمللی تشکیل دهند که عهدهدار تحقیق روی این قتلعام بوده و این پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه دهد. ما از شورای امنیت سازمان
ملل میخواهیم که یک دادگاه بینالمللی تشکیل دهد تا عاملان این قتلعام به آن فراخوانده شوند و مورد قضاوت قرار بگیرند.
ادامه دارد.
https://www.mojahedin.org/news/185561/
فرانسلیبرته همچنین در نظر دارد از حق قربانیان و خانواده قربانیان برای رسیدن به حقیقت فاجعه جنایت رژیم ایران است دفاع کند. عدم همکاری عامدانه و آشکار مقامات رژیم ایران با جوامع بینالمللی، رسیدن به حقیقت را به تعویق انداخته است.
15سال پیش وقتی که در سال 2001 ساندی تلگراف به فتوای سال 1988 خمینی که به قیمت جان سی هزار نفر تمام شد اشاره کرد توجه ما را باید جلب میکرد. این رقم قربانیان در سال 2004 بهوسیله یک شاهد این قتلعام در یک روزنامه کانادایی و همچنین بهوسیله گزارش دیدبان حقوقبشر در سال 2005 که با اشاره به این قتلعام آن را ” جنایت علیه بشریت “توصیف کرد و نیز گزارش جفری رابرتسون رئیس دادگاه ویژه سازمان ملل برای سیرالئون که این کشتار را بهروشنی ” جنایت علیه انسانیت “توصیف کرده (بطوری که) میشود آن را بهعنوان نسلکشی طبقهبندی کرد، تأیید شده است.
همچنین در 20سپتامبر 2013 فدراسیون بینالمللی حقوقبشر بنوبه خود حادثه 1988 را اعدامهای خودسرانه و خارج از روند قضایی توصیف کرده بود.
بهرغم همه اینها... قتلعام و نسلکشی سال 1988 تا به امروز تداوم یافته است. اعدام 25 سنی در دوم اوت 2016 تازهترین نمونه آن است. آیا باید باز هم بهانتظار مدارک بیشتری بود؟ و تا کی؟
امروزه این حادثه از اهمیت فوقالعادهیی برخوردار شده است زیرا که در نهم اوت 2016 یک مدرک محرمانه علنی شد که شامل یک نوار کاست از جلسه 15 اوت 1988 آیتالله منتظری و اعضای وزارت دادگستری و اطلاعات (رژیم. م) ایران بعد از بیست و هشت سال بود.
این مدرک با صدای عاملان این قتلعام رسماً تأیید میکند که این اعدامها که از همان سال 1981 در ایران آغاز شده بوضوح دخالت مسئولان آن زمان رژیم را که همین امروز در عالیترین مسئولیتهای دستگاه حکومتی در ایران و بطورخاص در زمینه قضایی قرار دارند را نشان میدهد. از جمله وزیر دادگستری که وقتی در مورد این قتلعامها مورد سؤال قرار گرفت با افتخار اعتراف کرد و بهعهده گرفت که حکم خدا را علیه دشمنان خدا اجرا نموده است.
این مدرک اضافه میشود به ویدئویی که پیشتر از این از داخل یک زندان بهطور مخفیانه بهوسیله رضا ملک یک مسئول عالیرتبه وزارت اطلاعات برای بان کیمون فرستاده شده بود. که برملا میکند که در عرض چند روز 33700نفر طی قتلعام 1988 کشته شدهاند.
بایستی بدون تردید گفت که باید بهطور عاجل همه این عناصر را بهعنوان عواملی مد نظر قرار داد که امیدواریم امروز به این انتظار غیرقابل قبول خاتمه بدهد.
بنا بر کنوانسیونهای بینالمللی، جنایات علیه بشریت مشمول مرور زمان نمیشود. خوشبختانه اینکه مشمول زمان نمیشود مطلقاً ضروری است اما این نمیتواند تأخیر در عمل را توجیه کند. این برعهده جامعه بینالمللی از جمله شورای حقوقبشر و شورای امنیت سازمان ملل است که این پرونده را بهدست گرفته و عاملان این قتلعام را به عدالت بسپارند. این فوریت دارد.
نتیجه اینکه در یک اطلاعیه مشترک ما توصیه میکنیم که کمیسرعالی حقوقبشر سازمان ملل، شورای حقوقبشر سازمان ملل و مجمع عمومی سازمان ملل این قتلعام را در دستور کار خود قراردهند. و در وهله اول یک کمیسیون بینالمللی تشکیل دهند که عهدهدار تحقیق روی این قتلعام بوده و این پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه دهد. ما از شورای امنیت سازمان
ملل میخواهیم که یک دادگاه بینالمللی تشکیل دهد تا عاملان این قتلعام به آن فراخوانده شوند و مورد قضاوت قرار بگیرند.
ادامه دارد.
https://www.mojahedin.org/news/185561/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر