مسعود رجوی در مراسمی که با حضور رزمندگان ارتش آزادیبخش بهمناسبت عید فطر در سال ۱۳۷۶ برگزار شد با اشاره به دعای فطر گفت:
«از خدای صاحب کبریا و سرچشمه همه عظمتها و ارزشها، بخواهیم از خدای اهل جود و جبروت، بخشندگی و سلطه و اقتدار، از خدای صاحب عفو و رحمت، صاحب تقوی و مغفرت که بهحق امروز که روز و نابودی دشمنان خودش و دشمنان مردم ایران و دشمنان ارتش آزادی و دشمنان مجاهدین در ایران رو هر چه نزدیکترکند».
مسعود رجوی در ادامه در باره زشتی و سوء بزرگ زمانه گفت: «آخوندهای خمینیصفت نه فقط دشمن مردم ایران بلکه لکهای هستند، تیرهترین و تباهترین و سیاهترین لکه بر دامان اسلام. اسلام حقیقی، انقلابی، مردم گرا، اسلام محمدی، علوی، فاطمی و حسینی و به همین دلیل فضیلت بسیار بزرگی است جهاد با اونها ذُخْراً وَشَرَفاً وَ کرامهً و مَزِیداً چونکه در یک کلام تمامیت سوء و پلیدی و زشتی رو نمایندگی میکنند. مثال: این روزها موجی که نمایش فیلم سنگسار در کشورهای مختلف ایجاد کرده جای خاص خودش رو داره فیلمی که مجاهدین تونستند اولین بار از صحنه سنگسار در داخل ایران بهدست بیاورند و در کشورهای مختلف جهان نشان بدهند. از دید خمینی و رژیمش و آخوندهای خمینیصفت اسلام یعنی اون، بگذریم که این سنگسار به نسبت شکنجههای مجاهدین و بهخصوص زنان مجاهد خلق، در مقایسه چیزی نیست. ولی کیست که این فیلم رو ببیند، غیرایرانی ها! و در خود نپیچد. وای بر سنگدلان و سنگین دلان. این تازه چیزیست که بیش و کم خود رژیم هم میگذاره که اینطرف و اونطرف فیلمبرداری بشه. اما از شکنجههای مجاهدین که در شکنجهگاههای رژیم فیلمی بیرون نیامده. با اینهمه خودش به اندازه کافی گویا هست از طینت این رژیم پلید».
مسعود رجوی در ادامه با تأکید بر اینکه این نوع قساوت و وحشیگری هیچ ارتباطی به اسلام ندارد افزود
«بفرمائید این اسلام عجبا اسلام اینه؟ پس بفرمائید ارتجاع چیست؟ پس بفرمائید جاهلیت چیست؟ پس تعریف کنید قساوت و سنگدلی رو و یک نمونه بیاورید که پیغمبر این کار رو کرده باشه و یک نمونه از حضرت علی، چونکه تاریخچه و سابقه سنگسار که اصلا مجازات اسلامی نیست بسیاری از مجازاتهای اون روزگار ریشه در قانون تلموت داره و یا از یهودیت گرفته شده سوابقش، وانگهی چطور که آخوندها از آخرین دستآوردهای فنی علمی و حرفهیی و تخصصی روزگار استفاده میکنند چرا دنبال موشکهای میان برد و دوربرد هستید؟ لابد برای بقای حاکمیتشون ضروریست، چرا دنبال تسلیحات شیمیای و اتمی و میکروبی هستید؟ و البته خیلی ها در جهان چشم روی هم میگذارند به آخوندها که میرسه از دول غربی میگم، چرا دنبال اینا هستید؟ پس چرا دنبال همون چرخ و چاه و اسب و قاطر نیستید؟ از یکطرف از آخرین پیشرفتهای فنی و تخصصی در خدمت بقای رژیمشون استفاده میکنند البته ازکیسه ملت ایران. یعنی از تولیدات پیشرفته صنعتی که مربوط است به فازهای پایانی دوران رشد سرمایه داری، از طرف دیگه از بابت سنگسار و سرکوب و دست بریدن تابع جزائیات یکهزار و چهار صد سال پیش! کدوم رو باور کنیم؟»
مسعود رجوی در قسمت دیگری از سخنانش با اشاره به شجره خبیثه خمینی و آنان که با سکوتشان جنایات او را تأیید میکنند اضافه کرد: «ننگ بر شما. شجره خبیثه ملعونه رذیله کلِّ سُوَّءٍ کل پلیدی کل پلیدی تاریخ ایران، کل ارتجاع. اونهایی که سکوت میکنند بهنام اسلام، نون اسلام رو میخورن سکوت میکنن. تیربارون و اعدام و حلقآویز زن مجاهد باردار آنقدر که جانشین خمینی نوشت و اعتراض کرد این حلال بود ها! در شریعت خمینی، حضرت علی گفت که اِیاکمْ وَالْمُثْلَةَ وَلَوْ بِالْکلْبِالْعَقُورِ ولو در مورد سگ هار. این شکنجههایی که خمینی و سوزاندن و ضرب حتی الموت که در مورد مجاهدین روا شمرد. اِ اینه اسلام؟».
مسعود رجوی در بخش دیگری از همین سخنرانی که در مورد دو اسلام سراپا متضاد گفت: «مرتجعین در شب قدر به ظاهر برای حضرت علی سوگواری میکردند حضرت علی کجا، این کارهایی رو که شما کردهاید کرد؟ آیا این جنگ طلبیش بود مگه حضرت علی اولین مخالف توسعهطلبی تحت نام اسلام نبود مگه حضرت علی اولین بیانیه سیاسی نظامیش این نبود که حقوق خلق ولو در کابین زنانتون هم که باشه از گلوتون در میارم مگه حضرت علی این نبود الَّذِینَ یصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَیبْغُونَهَا عِوَجاً کسانی که باز میدارن از راه خدا و میخوان که کج باشه میخوان که ارتجاعی باشه میخوان که منحرف باشه راستی خمینی چرا اینقدر با مجاهدین لج بود چرا فتوای سوزاندن و ضرب حتیالموت و اینکه مال و جان و ناموس اینها حرمت نداره چرا؟ دو نوع اسلام بهکلی متضاد سراپا متضاد، نه امروز از روزگار امام حسین و یزید از روزگار علی و معاویه از روزگار علی و خوارج در مقابل هم صفبندی کردند».
مسعود رجوی در بخش پایانی سخنانش به تفاوتهای دو اسلام سراپا متضاد پرداخت و افزود: «بین این دو نوع اسلام با پیشینه هر کدوم از زمان حضرت علی تا همین امروز تاریخ قضاوت کرده و باز هم قضاوتش رو خواهد کرد. بین دو دیدگاه دو تفسیر، سراپا متضاد یکی مبتنی است بر جهل و اجبار، دیگری، اولی، اصلی، بر آزادی و اختیار. یکی خصلت ویژه خودش رو، نه از موضع فرصتطلبانه، بلکه از خشیه خداوندی از خشیه خدا دینامیزم و پویایی میداند و قیمت اون رو هم میده بالاترین سنگینترین پرفشارترین تا اون گو هر بیبدیلی رو که میخواد، ابتدا در خودش در زنان و مردان خودش، محقق کنه و دیگری بر مفتخواری و ستم و استثمار و سرکوب یکی پیامآور ظلمات است و دیگری پرچمدار آزادی و یگانگی و رهایی. جنگ بین این دو که در عینحال جنگ سرنوشت برای مردم و تاریخ ایران هم هست و یکی از مهمترین حلقات قدر انسانیت معاصر هم هست، پیوسته بالا میگیره بین شما و بین دشمن قدارتون، دشمن مکارتون، چهکسی دیگری رو از دور خارج کرد و پشتش رو بهخاک خواهد مالید. لاجرم. این وعده حقه».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر