سه‌شنبه، تیر ۱۲، ۱۳۹۷

آزادی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی و بازگشت به اورسوراواز

۱۲ تير۱۳۸۲-۳ژوئيه۲۰۰۳ :
۳ژوئیه ۲۰۰۳ (۱۲تیرماه ۱۳۸۲) جایگاه ویژه‌یی را در تاریخ معاصر ایران به‌ خود اختصاص داده است. ۳ژوئیه یعنی شکست کودتا علیه مقاومت ایران، یعنی برچیدن یک توطئه بزرگ علیه منافع و مصالح مردم ایران در مبارزه با دیکتاتوری قرون‌وسطایی آخوندی، ۳ژوئیه، یعنی پیروزی عدالت بر سیاست استمالت و زدوبند.
۳ژوئیه را اما بهتر است از زبان رهبر مقاومت شنید:
«۳ژوئیه لحظه‌یی از شکوهمند‌ترین لحظه‌های تاریخ مقاومت مردم ایران در برابر رژیم آخوندی است. لحظه‌یی که تار‌و‌پود، بود‌و‌نبود و عطش سوزان ایران و ایرانی برای آزادی را در انظار جهانیان به ‌نمایش گذاشت».
بله در روز ۳ژوئیه این آزادی بود که از اسارت آزاد شد؛ آزادی فرشته آزادی ایران، آزادی آن که خودش بالاترین فداکاریها را برای آزادی مردم و میهنش انجام داده است.
پیام این روز برای همه جویندگان و کوشندگان و مجاهدان آزادی ایران این است که هر کس در راه آرمان حق خودش پایداری و مقاومت کند، ماندنی و پیروز است و آن که خودش را فدا می‌کند و برای آرمانش قربانی می‌دهد، دلها و قلبها را فتح می‌کند. ۳ژوئیه، روز غلیان عشقها و عاطفه‌ها و نثار آنها به ‌مقاومت و سمبل آن مریم ‌رجوی بود.
۳ژوئیه چگونه محقق شد؟
۳ژوئیه، هرگز در یک سینی طلایی به‌ مردم و مقاومت ایران هدیه نشد. ۳ژوئیه، پایان طبیعیِ کودتای ۱۷ ژوئن نبود. ۳ژوئیه، یک حادثه‌‌‌‌‌‌‌ خلق‌الساعه نبود. بلکه پایان راهی بود ۱۷روزه ولی به ‌اندازه ۱۷سال. انفجاری بود همراه با این پیام که:
“من اگر برخیزم ـ تو اگر برخیزی ـ همه برمی‌خیزند“.
صدایی بود که هرگز خاموش نشد و فریاد زد: “من مقاومت می‌کنم، پس هستم“.
آن‌روز، حاصل یک خیزش ۱۷روزه در شرایطی بسیار تیره‌وتار بود. موجی از تظاهرات، اعتصاب‌غذا و تحصن، هر روز جریان داشت. تنها طی سه روز، ۱۶تن از ایرانیان در شهرهای پاریس، برن، رم، لندن، اتاوا، آتن و نیکوزیا و همین‌طور در ایران (سه نفر در تهران، دو تن در مشهد و یک نفر در شهر بابل) دست به‌ خودسوزی زدند. دو نفر از آنها، صدیقه مجاوری، ۴۴ساله مقیم فرانسه و ندا حسنی ۲۵ساله، مقیم کانادا، به‌ترتیب در پاریس و لندن خودشان را به ‌آتش کشیده و جان سپردند

یکی از هموطنانمان درباره آن‌روزها گفت: ما ۱۶ ـ ۱۷روز، تلخ‌ترین روزهای زندگیمان را گذراندیم. ولی وقتی مریم آزاد شد، خدا دنیا را به ‌ما داد، من ۵۰ سال عمر دارم و تجربه‌‌یی به‌این شیرینی هرگز نداشتم. روزی به ‌این شیرینی هرگز نداشتم.
یک هموطن دیگر در گزارشی از روز سوم ژوئیه نوشت: روز بازگشت امید و طراوت بهار، یک برگ زیبا و زرین که بر صفحات مقاومتی سترگ و پایدار، همواره درخشان خواهد ماند و روی آن نوشته شده:
«ما تاریخ را تغییر خواهیم داد».
بله، ۳ژوئیه در کارزاری مشترک و توسط فداکاری بیکران مجاهدان، مقاومت‌کنندگان و مبارزان راه آزادی، به‌دست آمد. آنهایی که باور داشتند و ثابت کردند که همیشه خواست انسان بر جبرها پیروز می‌شود و وقتی ملتی تصمیم می‌گیرد دیگر زیر یوغ ارتجاع نباشد سرانجام پیروز خواهد شد.
پرونده توطئه ۱۷ژوئن به‌خاک سپرده شد

سوم ژوئیه در تاریخچه مقاومت، یک روز شادی و جشن و از شکوهمندترین لحظه‌های تاریخ معاصر این میهن است. سوم ژوئیه یادآور پیروزی بزرگ بر توطئه، براتهام و بر بندوبست است، سوم ژوئیه یادآور شکست کودتای ننگین ۱۷ژوئن است. شادی مقاومت دراین جشن فرخنده، البته هرسال افزونتر می‌گردد.
روز ۱۶ژوئن (۲۶خرداد) سال ۸۵ ،حکومت فرانسه، یک مهر «باطل شد» بر توطئهٴ ۱۷ژوئن و یک مهر حقانیت بر پیروزی مقاومت ایران در آن توطئه رذیلانه زد. دادگاه استیناف پاریس در آن روز با صدور احکامی تمامی محدودیتهای قضایی خانم مریم رجوی، و تمامی دستگیرشدگان ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ را لغو کرد. رأی دادگاه استیناف پاریس به‌همهٴجهانیان نشان داد که یورش شرم‌آور به‌دفتر شورای ملی مقاومت و منازل اعضا و هواداران مقاومت از ابتدا هیچ پایه حقوقی نداشته و یک زد و بند کثیف و شوم با رژیم ضدبشری آخوندی بوده است. در حقیقت می‌شود گفت که با این حکم دادگاه استیناف، پروندهٴ آن توطئه به‌خاک سپرده شد. از آن‌پس هرسال پوشالی‌بودن پرونده بی‌آبروی ۱۷ژوئن، بیشتر و بیشتر برملا شد و بالاخره پیروزیهای عظیم دیگری نیز بر شادی آن پیروزی اضافه شد. یکی از آنها پیروزی درخارج‌کردن نام مجاهدین از فهرست تروریستی بود. پیروزیی که بعداز هفت سال تلاش و مبارزه بی‌امان، با تحصنهای طولانی، با کنفرانسهای مفصل، با تلاشهای حقوقی بسیار، با افشاگریهای گسترده، با مبارزه جانانه در دادگاههای بزرگ دنیا، سرانجام محقق شده. و با محقق‌شدن این پیروزی، زیربنا و پایه اصلی اتهامات توطئه ۱۷ژوئن زده شده و شیرازه تمامی آن کتاب سیاه ننگ، از هم گسیخته.
بله! پس می‌شود گفت، دهمین جشن در سالروز آزادی خانم رجوی، در سوم ژوئیه ۲۰۰۳، جشنی است با شادیهای بسیار بیشتر و با فرخندگی و خجستگیهای بسا افزونتر

در این لحظه پیروزی اگر درنگ کنیم فقط یک پیام خواهیم شنید: و آن این است:
امید بر یأس، پيروز می‌شود، مقاومت بر توطئه غلبه می‌کند، پاکی و صداقت بر ننگ و بندوبست و خباثت می‌شود. و این پیام، همان علت همه خجستگی و فرخندگی جشن و پیروزی سوم ژوئیه است.
رویارویی دو جبهه و سرنوشت تعادل‌قوا
روز ۳ژوئیه ۲۰۰۳، روز آزادی خانم مریم رجوی، خیابانهای محل اقامت رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، مملو از جمعیت شده بود. تصاویر آن روز، در بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی منتشر شد. اما در ایران، در زیر اختناق آخوندی، تنها یکی از آن تصاویر منتشر شد، و آن تصویری بود که لحظه ‌‌‌‌‌‌‌آزادی خانم رجوی را نشان می‌داد، و توسط روزنامه ‌‌‌‌‌‌‌آسیا به‌چاپ رسیده بود. رژیم سرکوبگر آخوندی بلافاصله روزنامه‌‌‌‌‌‌‌ آسیا را توقیف کرد و سردبیر آن آقای ایرج جمشیدی را دستگیر کرد و تا بیست ماه در زندان نگه‌داشتند. انجمن «جامعه آزاد ایتالیا» به ‌آقای جمشیدی، به‌خاطر دفاع از آزادی جایزه داد. اما این اقدام رژیم آخوندی که حتی درج یک عکس از آن روز را تاب نمی‌آورد، نشان می‌دهد که چقدر آن روز، روز مهم و تاریخی‌یی بوده است.
در رویارویی هفده ژوئن، یک نبرد نابرابر درجریان بود. در یک‌سو رژیمی قرار داشت سرکوبگر که تمامی سرمایه‌های میهن ما را به ‌تاراج داده تا جبهه مماشات را به ‌شبیخون و کودتایی علیه مقاومت ایران وادارد. بنابراین در یک‌سو، دو دولت بودند، با پلیسها و زندانهایشان. اما در سوی دیگر مقاومتی بود با پشتیبانانش. و تنها سلاحش که همانا ایمان به ‌راهش و عزمش برای فداکردن بود. اکنون نتیجه را به‌چشم می‌بینیم و مقاومت در این رویارویی پیروز شده است. اما پیش از سوم ژوئیه ۲۰۰۳ هیچ‌کس نمی‌توانست به‌سادگی طرف پیروز را مشخص کند. چرا‌ که چنین نتیجه‌یی در محاسبات تعادل‌قوای کلاسیک و معمول هرگز نمی‌گنجید. همه آنهایی که تحلیلهایشان را بر‌اساس چگونگی تعادل‌قوا تنظیم می‌کنند، حرفشان این بود که مقاومت از هم خواهد پاشید.
اما این مقاومت که به ‌اعتبار دیدگاهها و نیروی محرکه‌اش، به ‌تعادل‌قوا هیچ بهایی نمی‌داد، پیروز شد. و شاید صحیح‌تر این است که بگوییم این خلق و مقاومتش در تعادل‌قوا بسیار قویتر از آن محاسبات بود. چرا ‌که مسیر هستی، خواست خداوند، روند تکامل و قوانین تاریخ، در جبهه مقاومت‌کنندگان بوده و هست.
از ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ تا سوم ژوئیه ۲۰۰۶
در پیروزی مقاومت ایران بر کودتای ۱۷ژوئن و خلق حماسه سوم ژوئیه، اگرچه فداکاری بی‌دریغ هموطنان پشتیبان مقاومت نقش بسیاری داشته، اگرچه اعتصاب‌غذاها، تظاهراتهای پرخروش، رنجها و فریادهای مردم ایران و جانهای پاک عشقهای فروزانی چون ندا حسنی و صدیقه مجاوری و بسیاری از دیگر مجاهدان پاکباز، راه را باز کرده، اما بر این حقیقت نیز باید اذعان کرد که تا مقاومتی از مشروعیت و حقانیت تمام‌عیار برخوردار نباشد، چنین فداکاریهایی در راه آرمانهای آن صورت نمی‌گیرد. تا رهبری و هدایت‌کنندگان این مقاومت، با پاکبازی تمام‌عیار، راه و مسیری تماماً صادقانه و خالصانه را طی نکرده باشند، هرگز نسلهای پیرو آنها هم از چنین کیفیتهای بالایی برای فدا و نثار برخوردار نخواهند شد. پس باید سرچشمه این فداکاریها را در راهبران و راهنمایان این نسل دید. امری که اکنون دیگر نه‌تنها پشتیبانان این مقاومت بلکه همهٴ ناظران جهانی این مقاومت به‌ درخشش، پاکی، حقانیت و توان انگیزانندگی این ‌راهنمایان اذعان می‌کنند و حتی از تأثير این رهبری بر خودشان به ‌زبانهای مختلف سخن می‌گویند.
کودتــــای نافرجـــــام
گزارشی از ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ و رویدادهای حول آن
-در سالگرد کودتای ۱۷ ژوئن، رئیس‌جمهور برگزیده‌ مقاومت‌، خانم مریم رجوی تأکید کرد:
« اگر مقاومت در برابر دیکتاتوری شنیعی مانند آخوندهای حاکم بر ایران جرم است، ما به ‌این جرم افتخار می‌کنیم».
هم‌زمان بیش از سیصدهزار تن از مردم فرانسه در بیانیه‌یی به‌مناسبت سومین سالگرد ۱۷ ژوئن، زدوبند با فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران را محکوم کردند و خواستار حمایت و رفع همه محدودیتها از مریم رجوی رهبر اپوزیسیون دموکراتیک ایران شدند..
-در همان سال در اعتراض به‌همین کودتا و توطئه دستگیری رئیس‌جمهور برگزیده‌ مقاومت‌، در شرایطی که آخوند خاتمی شخصاً متقاضی استرداد او بود‌، ۲۵مشعل‌دار فروزان آزادی، خود را در ۱۰کشور به‌آتش کشیدند و در این میان صدیقه مجاوری و ندا حسنی جان باختند‌.
-متعاقباً‌ مسئول شورای ملی مقاومت ایران آقای مسعود رجوی پیامی فرستاد و با یادآوری این‌که «آخوند خاتمی متقاضی استرداد مریم بود و کیسه‌ها دوخته بود» و با درود به‌ مشعلهای جاویدان، صدیقه و ندا و دیگر قهرمانان پاکباخته مجاهدین و مقاومت ایران‌، در این ‌باره گفت‌:
«به‌راستی که آنان وجود خود را به‌ شمعهای فروزان آزادی و مشعلهای جاودان مقاومت و تاریخ این میهن تبدیل کرده‌اند‌.
سلام بر ”ذبح عظیم“ ملت ایران در آستان فرشته آزادی که خلق اسیرمان از یک‌صدسال پیش، سر به‌ پایش نهاده است‌. آزادی‌، خجسته آزادی‌...»
خانم مژگان پارسایی نیز در نوروز ۱۳۸۵ گفت: «از همین‌جا یک نکته هم به‌ دولت فرانسه می‌گویم و تمام می‌کنم‌. و فکر می‌کنم که در این نکته‌، همه هموطنانمان و یاران مقاومت در خارج و داخل کشور اتفاق‌نظر دارند‌. اتفاق‌نظر بین همه کسانی ‌که فریادشان‌، فریاد هر ایرانی‌، آزادی آزادی است‌.
-به دولت فرانسه می‌گوییم بساط پرونده ۱۷ژوئن و شعبده مفتضح و آخوندپسند سرکوب و پیگرد مجاهدین و اعضای مقاومت ایران به ‌وکالت از سوی رژیم منحوس آخوندی را هر چه سریعتر جمع کند و این لکه ننگ را هرچه سریعتر پاک کند‌. سه سال گرگم‌به‌هوا به‌خاطر گرگهای حاکم بر تهران‌، هم‌چنانکه سه سال گفتگوی بیهوده در باره پروژه هسته‌یی رژیم کافیست‌، کافیست‌، کافیست»‌.
درگزارش زیر ، شمه‌یی از وقایع ۱۷ژوئن را ملاحظه خواهید کرد‌:
یک کودتای نافرجام
مجاهدین و فعالان مقاومت ایران، ‌‌آن‌ را ‌یک کودتای استعماری می‌نامند‌. عبارت کودتای ناگهانی را اولین‌بار در فردای ۱۷ژوئن مجله مشاهد سیاسی چاپ لندن به‌کار برد‌.
فرانسویان درشگفتند که چرا بازپرس و بازجویان و مقامات دولت دست‌راستی از نخست‌وزیر تا وزیر خارجه و وزیر کشور فرانسه، مجاهدین و فعالان مقاومت ایران را به‌نحو چندش‌آوری در قضایای ۱۷ژوئن‌، عیناً با فرهنگ و کلمات رژیم آخوندی و وزارت منفور اطلاعات مورد عِتاب و خَطاب قرار می‌دهند‌؟
-سندیکای قضات که ۷۲۰۰قاضی فرانسوی را نمایندگی می‌کند‌، دادسرای ضدتروریستی را در این ‌رابطه آلت‌دست توصیف می‌کند و سرفرودآوردن ‌‌آن‌را‌ در برابر مطامع سیاسی، افشا و محکوم می‌کند‌.
-فدراسیون بین‌المللی حقوق‌بشر و جامعه حقوق‌بشر فرانسه هشدار می‌دهد که دادگستری فرانسه نباید با رژیم ایران همکاری و همدستی کند‌.
- این تلویزیون ایتالیاست که برای نخستین‌بار اصطلاح مشعلهای انسانی را درباره جان‌باختگان مقاومت ایران به‌کار می‌برد‌.
- کوریر دلاسرا از صدیقه و ندا، تحت عنوان دو گرز آتشینی نام می‌برد که به‌عنوان اعتراض، خودشان را آتش زدند و تبدیل به‌ دو گرز آتشین شدند. بر سر توطئه ملایان فرود آمدند و آن ‌‌را خنثی کردند‌.
-بسیاری از شخصیتهای فرانسوی ابراز خجالت می‌کنند و می‌گویند که فرانسه یک معذرت‌خواهی اساسی به ‌مردم و مقاومت ایران بدهکار است‌.
-داستان حمله‌یی که رادیو فرانس‌انتر آن‌‌ را «غول‌آسا» توصیف کرد‌، چه بود‌؟
-ساعت ۶بامداد روز ۲۷خرداد ۱۳۸۲ در یک لشکرکشی زمینی که در تاریخِ ۳۰سال گذشته فرانسه بی‌سابقه است‌، ۱۶سرویس فرانسوی با ۱۳۸۰مأمور پلیس، همراه با انبوه مأموران اطلاعات، ۱۳خانه ‌‌‌‌‌‌‌پناهندگان سیاسی و خانواده‌های مقاومت ایران را مورد حمله قرار می‌دهند و ۱۷۱نفر از اعضای مقاومت و مجاهدین را دستگیر می‌کنند‌.
تمرکز حمله بر روی اقامتگاه رئیس‌جمهور برگزیده‌ مقاومت ایران در اورسورواز و ۳خانه مجاور آن است‌. هلیکوپترها از هوا و قایقهای مسلح از رودخانه اُواز در کنار اقامتگاه آماده ورود به‌ صحنه هستند‌.
حتی خانه محل اقامت پدر و مادر رضاییهای شهید‌، خانه‌های مادران شهیدان و پناهندگان ایرانی، و همچنین محل اقامت دکتر منوچهر هزارخانی، روشنفکر برجسته ایرانی نیز در شمار همان ۱۳خانه مورد حمله است. هزارخانی در این زمان ۶۹ساله است که محل اقامتش به ‌اتهام تروریستی، اشغال و کتابخانه آن تخریب می‌شود. پسرش هم که در فرانسه به‌دنیا آمده‌، از ضرب‌وشتم در امان نمی‌ماند.‌
در اقامتگاه اورسوراواز‌، در خانه دکتر صالح رجوی، همه چیز تخریب می‌شود و چیزی سالم نمی‌ماند‌. دختر خردسال او به‌ اعتراض برمی‌خیزد که پدرش را با دستبند و چشم‌بسته به‌کجا می‌برند‌؟ لحظاتی بعد دختر خردسال، خود بر روی سیمانهای کف اتاق دراز‌کش شده و مأموری با پوتینهای خود بر روی گردن و گلوی او فشار می‌آورد تا او را وادار به‌ سکوت کند. دختر خردسال درهمین‌حال به‌ پدرش دلداری می‌دهد که نگران وضعیت او نباشد. دکتر صالح رجوی، متخصص قلب، در این زمان ۶۷ساله است که نزدیک ۴۵سال از عمر خود را در فرانسه به‌سر برده و دارای ۷تخصص و درجه علمی دکتراست.
او از سال ۱۳۳۷ به‌عنوان شاگرد اول کنکور اعزام صددانشجو به‌خارج کشور، از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران به‌دانشکده پزشکی پاریس آمده و تا آستانه‌ انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ طی ۲۰ سال کار علمی و تحقیقاتی، دارای رساله‌ها و مقالات تخصصی و برنده جوائز علمی متعددی گردیده است‌.
او برنده اولین جایزه تحقیقات علمی در زمینه استفاده از الکترونیک در بیماریهای قلبی‌،دکترای تخصصی انتقال خون‌، متخصص بیماریهای ریوی و سل، متخصص طب هوانوردی و فضانوردی، متخصص طب «تربیت بدنی و ورزش»‌، مسئول تدریس بالینی در دانشکده پزشکی پاریس‌، نویسنده رساله‌های «تصحیح نارساییهای قلبی» و برگزار کننده کنفرانسهای علمی متعدد در اروپا و آسیا از سوئد و چین و تونس تا یونان و هلند و پرتغال است‌. در سال ۱۳۳۷در پاریس، فعالیت سیاسی خود را در کادر جبهه ملی به‌اتفاق دکتر علی شریعتی و چند تن دیگر از دوستانش ازسرگرفته و در سال ۱۳۴۴ به‌اتفاق دکترمنوچهر هزارخانی به‌عضویت هیأت اجرایی کنفدراسیون دانشجویان در فرانسه انتخاب شده است‌. از سال ۱۳۵۰ به‌دنبال دستگیری برادرش مسعود در تهران، در کنار برادر دیگرش‌، کاظم رجوی، فعالیتهای گسترده‌یی را برای نجات جان «مسعود» و یارانش آغاز کرده و سرانجام ژرژ پمپیدو، رییس‌جمهور وقت فرانسه را به‌یک ‌‌‌‌‌‌مکالمه‌ی تلفنی با شاه در باره ممانعت از اعدام مسعود برمی‌انگیزد.
در سال ۱۳۵۷، پس از ورود خمینی به‌پاریس، همراه با نمایندگان مجاهدین، دست‌اندرکار گفتگو با خمینی در باره مواضع مجاهدین می‌شود.
چند ماه بعد، از اوایل سال ۱۳۵۸ زندگی خود را در کنار انجمن دانشجویان هوادار مجاهدین‌، وقف نجات مجاهد اسیر محمدرضا سعادتی می‌کند‌.
سپس در مرداد ۱۳۶۰ برادرش مسعود با یک پرواز شگفت‌انگیز به‌پاریس می‌آید و ازاین‌پس، زندگی دکترصالح رجوی به‌کلی دگرگون می‌شود و به‌طور حرفه‌یی در خدمت مقاومت قرار می‌گیرد‌.
طبیب دانشمند ایرانی‌، که از این پیشتر به‌مدت ۲۰سال در کنگره‌های علمی و تحقیقاتی ظاهر می‌شد، اکنون دیگر در کنفرانسهای سیاسی و کنگره‌های حزبی، از قبیل کنگره‌های احزاب سوسیالیست در فرانسه و ایتالیا و انگلستان و در پارلمان یا سنای فرانسه و مجامع حقوق بشر دیده می‌شود‌.
اما در روز ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ این چیزها مورد توجه مهاجمانی نیست که به‌نیابت از سوی رژیم آخوندها آمده‌اند خانه دکترصالح رجوی را که اکنون به‌مقر شورای ملی مقاومت ایران تبدیل شده است‌، با خاک یکسان و سپس آن‌‌را قفل بزنند و تعطیل اعلام کنند‌،‌.............
از اتاق کار و کتابخانه تا وان حمام و تأسیسات آب و برق، همه جا تخریب شده‌اند‌. در زیر استخر هم یک حفاری اساسی صورت می‌گیرد تا شاید انواع سلاح پیدا شود‌.
- اصلاً معلوم نیست که مأمورین، چرا به‌جای در از دیوار وارد می‌شوند، و چرا دربها را یکی پس‌از دیگری با انفجارات پیاپی درهم می‌شکنند! وجود عکاسان و خبرنگارانی که از قبل توسط طراحان حمله، مطلع و توجیه شده‌اند به‌خوبی نشان می‌دهد که صحنه‌های فیلمبرداری‌شده باید در جایی مورد مصرف و معامله سیاسی قرار بگیرد‌.
-اما در داخل اقامتگاه اورسورواز‌، لحظاتی پس از حمله، ناگهان غریو شعارهای مرگ بر حکومت آخوندی‌، مرگ بر خامنه‌ای‌، مرگ بر خاتمی و مرگ بر رفسنجانی بالا می‌گیرد‌. آن‌گاه باطومها با مشت و لگد و تهدید باسلاحهای ازضامن‌خارج‌شده وارد صحنه می‌شوند‌.گاه ۱۰ یا ۱۵ نفر به‌ضرب و شتم یک مجاهد مشغولند‌. دستهای بسیاری از دستگیرشدگان که با بندهای سیمی و پلاستیکی محکم از پشت بسته شده است‌، تا ماهها درد دارد یا بی‌حس است و آثار زخم هویداست‌.
- اهالی محل و همسایگان در شگفتند که چرا بعد از ۲۲ سال‌، به‌ناگهان بالاترین و بزرگترین مرکز تروریستی اروپا و فرانسه در کنار آنها کشف شده است‌! و چرا تابه‌حال هیچ خبری ازاین‌که بالاترین ستاد عملیاتی در کنار آنهاست‌، نبود؟!
- تمامی خودروها‌، اوراق هویت‌، مدارک شخصی‌، اسناد آرشیو و کتابخانه‌، مدارک پزشکی‌، اسناد قانونی‌، کامپیوترها و دفاتر یادداشت شخصی و چک و پول نقد، ضبط می‌شود یا به‌یغما میرود‌.
- مراسم بازرسی و تفتیش و ضرب و شتم درداخل اقامتگاه، ۱۷ساعت به‌طول می‌انجامد‌. دقیقاًً از ۶ بامداد تا ۱۱ شب‌. سگ های آموزش‌دیده‌، آخرین دستگاهها و تجهیزات ردیابی و اکیپهای مختلف مأموران تخصصی که سانتیمتربه‌سانتیمتر اقامتگاه را چک و بازدید و تخریب می‌کنند و از همه جا عکس و فیلم می‌گیرند‌، ۱۷ساعت به‌کار مشغولند‌. ابتدا متراژ تک‌تک اتاقها و راهروها و سقفها و کفها اندازه‌گیری و ثبت می‌شود وسپس همه جا سانتیمتربه‌سانتیمتر چک و بازرسی می‌شود و بسیاری نقاط نیز با بیل و کلنگ و دیلم و هیلتی تخریب می‌شود‌.
-ابعاد یورش ناگهانی و دستگیریها/ و احکام اخراج و تبعیدهای بعدی/ و کسانی‌که با دستبند به‌فرودگاه برده شده و به‌انگلستان و آلمان و ایتالیا و اتریش فرستاده شدند/ و همچنین حجم خرابیها و تخریب نشان می‌دهد که هدف حمله، همچنانکه رئیس اطلاعات فرانسه به‌صراحت در مصاحبه خود در برابر خبرنگاران اذعان کرد‌، متلاشی‌کردن و انهدام کامل مجاهدین بوده است‌.علاوه بر این گوئیا انتظار یک انبار عظیم از انواع اسلحه و مهمات را در این محل داشته‌اند‌.
-لیبراسیون در ۱۳ تیرماه در این‌باره نوشت‌: قاضی بروگیر به‌تنهایی درگیر این مسأله شده است‌، با این اقناع که یک زرادخانه به‌دست خواهد آورد‌، ولی ازاین‌که تنها یک سلاح و آن‌هم دارای جواز قانونی به‌دست آورده، دچار سرخوردگی شده است.
-لیبراسیون می‌افزاید‌: تز « آبسه تروریستی خطرناک » علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و مریم رجوی با توجه به‌داده‌های به‌دست‌آمده‌، لنگ می‌زند. به‌خصوص که گزارش د.اس.ت که در فیگارو منتشر شده است و گزارش دیگری که جزئیات کشفیات مالی پلیس و اطلاعات را برمی‌شمارد‌، مؤید این امر است‌. طبق تحقیقات د.اس.ت‌:
« این سازمان از پول حاصل از منابع غیرقانونی استفاده نمی‌کند‌. بخشی از درآمد از طریق جمع آوری کمک مالی از اشخاص و پناهندگان ایرانی تأمین می‌شود‌. بخش دیگری هم کمکهای مالی اعضای خود این سازمان است ».
۱۷ ژوئن و وزارت اطلاعات آخوندها
به‌نظر می‌رسد که وزارت اطلاعات آخوندها که بنابر آن‌چه در بولتنهای درونی‌اش آمده است‌، در تبادل مستمر اطلاعاتی و امنیتی با دستگاه اطلاعات فرانسه علیه مجاهدین و مقاومت ایران بوده‌، توانسته است اطلاعات فرانسه را خواسته و ناخواسته نسبت به‌وجود یک زرادخانه مملو از انواع تسلیحات متقاعد کند‌.
در بولتن داخلی وزارت اطلاعات با شماره و کدبندی ۳۷۲۶/دال که چند روز پس از ۱۷ ژوئن‌، در دوم تیرماه ۱۳۸۲ منتشر شده است‌،تصریح می‌شود که عملیات علیه مجاهدین در فرانسه درنوع خود، بی‌سابقه بوده و از دوسال‌ونیم قبل توسط سرویس امنیت داخلی فرانسه (
dst) برنامه‌ریزی شده و مراحل قضایی آن به‌تدریج پیش رفته است‌
مهمتر این‌که‌: جزئیات امر در جلسات تبادل توسط سرویس مذکور برای وزارت اطلاعات تشریح می‌شده است‌.
همچنین براساس برنامه‌ریزی به‌عمل‌آمده، شانزده نفر از اعضای اصلی منافقین در فرانسه به‌جرم مشارکت در اقدامات تروریستی محاکمه خواهند شد
در ابتدای بولتن داخلی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی خطاب به‌« گیرندگان محترم» آمده است‌:
«اخبار و گزارشهای مندرج در بولتن «خبرها و نظرها» برای اطلاع جنابعالی است و با توجه به‌طبقه‌بندی حفاظتی، غیرقابل‌انتشار می‌باشد. خواهشمند است از دسترسی اشخاص دیگر و همچنین درج اخبار آن در سایر بولتنها بدون کسب مجوز از این وزارت خودداری فرمائید..........
به‌منظور رفع ابهام برخی از گیرندگان محترم خبرنامه به‌اطلاع می‌رساند اخباری که در ذیل عنوان آنها‌،عبارت‌: برای استحضار یا اطلاع‌..... قید شده، فقط در خبرنامه گیرنده یا گیرندگان مزبور چاپ می‌شود و در خبرنامه سایر دریافت‌کنندگان درج نمی‌شود.
وزارت اطلاعات»
صفحات چهارم و پنجم بولتن داخلی وزارت اطلاعات آخوندها به‌تاریخ ۲ تیر ۱۳۸۲ را می‌خوانیم:
“دستگیری گسترده اعضا و هواداران منافقین در فرانسه “
(م) تهران- وزارت اطلاعات: درساعات اولیه بامداد ۲۷-۳-۸۲ بیش از ۱۶۵تن از اعضا و هواداران منافقین در پایگاههای این گروهک در حومه شهر پاریس دستگیر شدند.
عملیات گسترده بازرسی پایگاهها و دستگیری عناصر منافقین بر‌اساس برنامه‌ریزی قبلی با دستور قضائی قاضی ژان بروگیر( قاضی ضدتروریسم فرانسه) و به‌اتهام ارتباط جنائی با هدف آماده‌سازی اقدامات تروریستی و تأمین مالی یک فعالیت تروریستی با بهره‌گیری از حدود ۱۳۰۰ تن از اعضای پلیس ضدتروریسم و ژاندارمری فرانسه صورت گرفت.
در نتیجه این عملیات گسترده که روی سیزده پایگاه متعلق به ‌این گروهک در حومه پاریس از‌جمله مقر «اورسوراواز» انجام شد ۱۶۵تن از اعضا و هواداران منافقین بازداشت و مقادیری از مدارک و تجهیزات از‌جمله رایانه، دیشهای ماهواره‌يی و تجهیزات اطلاع رسانی و ارتباطی و همچنین چندملیون دلار کشف و ضبط شد. پلیس فرانسه گفته است که این عده در جریان جست‌وجو برای یافتن سیصدتن از اعضای منافقین بازداشت شده‌اند. در این عملیات از سی مترجم فارسی‌زبان برای برخورد با اعضا و هواداران استفاده شده است.
ملاحظات‌:
۱- خبر عملیات مذکور در روز سه‌شنبه ۲۷-۳-۸۲ انعکاس گسترده و قابل‌توجهی در رسانه‌های خارجی و داخلی داشته است و اخبار و گزارشهای تصویری آن در شبکه‌های تلویزیونی الجزیره،
dbc‌، cnn، euronews شبکه ۲ تلویزیون فرانسه، شبکه lce فرانسه و سایتهای bbc‌، دیدگاه‌، خبرگزاری سوریه و‌... انتشار یافته است.
۲- پخش برنامه سیمای آزادی ( کانال ماهواره‌يی تلویزیون منافقین) از ساعت ۹ صبح ۲۷-۳-۸۲ تا لحظه تنظیم گزارش قطع بوده است‌. شایان ذکر است استودیو تولید برنامه‌های سیمای آزادی در پاریس قرار دارد که به‌طور طبیعی حمله پلیس به‌مقرهای منافقین موجب تعطیلی آن شده است و امکان ارسال برنامه برای شرکت ماهواره‌يی مستقر در انگلیس میسر نیست.
۳- واکنش منافقین در وهله اول انعکاس خبر بسیار مختصر با عنوان « حمله پلیس به‌ هواداران سازمان در پاریس» به‌نقل از سایت دیدگاه بود و پس از چند ساعت اطلاعیه‌يی را از سوی دبیرخانه شورای ملی مقاومت با مضمون « غیرقانونی‌بودن اقدام، محکومیت اقدام پلیس و درخواست آزادی فوری و بدون قید و شرط افراد» منتشر کردند.
۴- همچنین منافقین با اعلام تشکیل کمیته‌يی تحت‌عنوان « کمیته بین‌المللی دفاع از پناهندگان ایرانی» برای اعتراض به‌دستگیری افراد مذکور و درخواست آزادسازی آنها از کانالهای مختلف فراخوان داده‌اند.
۵- عملیات مذکور که در نوع خود بی‌سابقه است، از بیش از دوونیم‌سال قبل توسط سرویس امنیت داخلی فرانسه (
dst) برنامه‌ریزی شده و مراحل قضایی آن به‌تدریج پیش رفته بود که جزئیات امر در جلسات تبادل توسط سرویس مذکور تشریح می‌شد. براساس برنامه‌ریزی به‌عمل آمده، شانزده نفر از اعضای اصلی منافقین در فرانسه به‌جرم مشارکت در اقدامات تروریستی محاکمه خواهند شد
- یک ماه و اندی قبل‌از حمله ۱۷ ژوئن‌، در اردیبهشت سال ۸۲ (آوریل ۲۰۰۳ ) رژیم آخوندی به‌کمک اطلاعات فرانسه، در پاریس یک جلسه چندروزه از ۳۰تن از مزدوران و مأموران پیشانی‌سیاه اطلاعات آخوندی، تحت عنوان «اعضای سابق مجاهدین» به‌راه انداخته بود تا حمله و هجوم علیه مجاهدین و استرداد و اعدام محتمل بعدی آنها را زمینه‌سازی کند.
-برخی از این مزدوران جنایتکار که دست در خون مجاهدین داشتند و از سالها قبل افشا شده بودند‌، عبارت بودند از‌: مسعود خدابنده‌، آن سینگلتون‌، کریم حقی، مهدی خوشحال، شمس حائری، محمدرضا اسکندری، طاهره خرم، محمدحسین سبحانی، فرهاد جواهری‌یار، ادهم طیبی‌،میترا یوسفی‌، رابعه شاهرخی، عباس صادقی‌نژاد و جمشید طهماسبی.
-حرف این مزدوران در بحبوحه شرایطی که دولت قبلی عراق به‌تازگی در جنگ سقوط کرده بود‌، این بود که تسلیحات اتمی و شیمیایی و میکربی عراق در قرارگاههای مجاهدین پنهان شده است و مجاهدین، شیعیان و اکراد عراقی و همچنین اعضای خود را شکنجه و سرکوب کرده‌اند.‌..
-خواسته مشترک تمام این مزدوران نیز از سالها پیش همان خواسته آخوندها یعنی محاکمه و حذف فیزیکی رهبری مقاومت و انهدام سازمان مجاهدین خلق ایران بود‌. فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، جز این‌، فُرجه دیگری برای بقا نداشت‌.
اما در همان‌روز ۱۷ژوئن، به‌رغم همه زدنها و بستنها و انفجارها و دستگیریها‌، دبیرخانه شورای ملی مقاومت اطلاعیه‌يی منتشر می‌کند که در آن آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت ایران، عمل ننگین دولت فرانسه را که تماماً موجب رضایت رژیم سفاک آخوندی است‌،قویاً محکوم کرده و از رییس‌جمهور فرانسه، خواهان رفع سریع هر گونه محدودیت از خانم مریم رجوی می‌شود.
در همین‌روز ۱۷ ژوئن، در اطلاعیه بعدی دبیرخانه شورای ملی مقاومت اعلام می‌شود که‌:
- .ایرانیان دستگیرشده در فرانسه دست به‌اعتصاب‌غذای نامحدود می‌زنند
-پلیس، پناه‌جویان بی‌دفاع را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد، به‌روی پناهندگان بی‌دفاع آتش می‌گشاید.
-مقاومت ایران، اقدام شنیع و وحشیانه پلیس فرانسه را که تنها با وحشی‌گریهای پاسداران رژیم ایران قابل قیاس است قویاً محکوم کرده و آن‌‌را صرفاً درراستای استمالت و امتیازدادن به‌ فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران ارزیابی می‌نماید.
ازآن‌سو‌، آخوند خاتمی بلادرنگ از آن یورش و کودتای استعماری استقبال می‌کند و درخواست استرداد و محاکمه و مجازات مریم رجوی و مجاهدین را به‌عمل می‌آورد‌. علاوه بر این، از آمریکا هم طلبکاری مضاعف می‌کند که چرا پس از تسخیر عراق و خاتمه رسمی جنگ‌، بمباران قرارگاههای مجاهدین متوقف شده است‌!
خبرگزاری رسمی رژیم در ۲۸ خرداد، اظهارات خاتمی را منتشر می‌کند که می‌گوید‌: این روش برخورد با منافقین توسط آمریکا درعراق مشکوک است.... گروههای تروریستی باید محاکمه شوند و جمهوری اسلامی ایران دربین قربانیان تروریسم است.”‌.
-سخنگوی وزارت خارجه‌ی رژیم نیز اعلام می‌کند‌: عملیات اخیر پلیس فرانسه علیه مجاهدین خلق با درنظرگرفتن طبیعت تروریستی و خطرناک این گروه، قابل تقدیر است.
در فردای ۱۷ژوئن، یعنی چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۲
‌،وزارت اطلاعات آخوندها در پاریس به ‌انتشار یک شماره ویژه نشریه مجاهد جعلی در یک برگ مبادرت می‌کند که در آن به‌دروغ ادعا شده بود مسعود رجوی و ۴ تن از مسئولین مجاهدین توسط نیروهای ارتش آمریکا در خاک عراق دستگیر و به‌نقطه نامعلومی منتقل شدند و دولت آمریکا می‌خواهد آنها را در مذاکره با سران رژیم با رهبران گروه القاعده در ایران مبادله کند‌.
-دروغ‌پردازی و جعل شماره ویژه نشریه مجاهد از سوی اطلاعات آخوندها را که از فرط شتابزدگی با فرهنگ وزارت بدنام، تهیه و تحریر شده‌، بلادرنگ از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران افشا و تکذیب می‌شود‌.اما‌، همه چیز حاکی از آماده‌سازیهای همه‌جانبه قبل از ۱۷ ژوئن از سوی رژیم آخوندی و شریکان آن است. چرا‌که رژیم از ۱۰ روز پیش‌ازآن‌، یعنی در ۷خرداد در یک خبر کلیشه‌يی از سوی وزارت اطلاعات در روزنامه‌هایش از دستگیری مسعود رجوی‌، مهدی ابریشمچی و محمود عطایی خبر داده بود‌. روزنامه‌های حکومتی انتخاب‌، آفرینش‌، حیات نو و اعتماد در این‌شمار بودند‌. بخش فارسی رادیو فرانسه نیز در روز ۶ خرداد به‌نقل از سایت بازتاب متعلق به ‌دبیر تشخیص مصلحت نظام گزارش کرد‌: کماندوهای آمریکایی در شهر بعقوبه در عراق، مسعود رجوی‌، محمود عطایی مسئول تحقیقات استراتژیک و مهدی ابریشمچی رابط سازمان مجاهدین با دولت عراق را بازداشت کرده و به‌مدت ۱۲ساعت متوالی در مرکز فرماندهی آمریکا مورد بازجویی قرار دادند‌.
در آن روزگار و در آن شرایط، آخوندها به‌راستی مانند افعی شرزه‌يی بودند که برای بلعیدن مجاهدین و مقاومت ایران دهان باز کرده باشد‌. اما شگفتا که رهبری این مقاومت، داغ انهدام و سوختن این جنبش و این آلترناتیو را بردل آخوندها باقی گذاشت و آنها را از لب چشمه تشنه برگرداند و سر آنها را به‌سنگ کوبید‌.
تقریباً یک‌ماه قبل‌از ۱۷ژوئن، خبرگزاری آسوشیتدپرس در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۲ درخواست مصرانه آخوندخاتمی از آمریکا برای کشتار و کارزار علیه مجاهدین را گزارش کرد‌.
آسوشیتدپرس نوشت‌: « خاتمی که اردوی اصلاح‌طلبان در ایران را رهبری می‌کند که خواستار روابط بهتری با آمریکا هستند‌، درحالی‌که سیاستهای آمریکا را مورد ملامت قرار می‌داد گفت‌، که اختلافهای مهم و بزرگی وجود دارند‌. خاتمی گفت‌، ایران مخالف قرارداد میان آمریکا و گروه اپوزیسیون ایرانی مجاهدین خلق مستقر در عراق می‌باشد‌. او گفت‌، متأسفانه یک تفاهم و قرارداد با گروه تروریست به‌انجام رسیده است که شدیدترین اقدامهای تروریستی را انجام داده است‌. درحالی‌که ما انتظار داشتیم که طرف آمریکایی یک کارزار علیه این گروه تروریست به‌عمل بیاورد‌. ما انتظار داشتیم آمریکا با این گروه تروریست همانند آنچه ادعا می‌کند رفتار می‌نمود »
-بعد از ۱۷ژوئن نیز خبرگزاری فرانسه در ۸ تیر ۱۳۸۲ خبر داد‌: خرازی وزیر خارجه ایران شکایت می‌کند که نیروهای ائتلاف در عراق با مجاهدین خلق برخورد لازم را نکرده‌اند‌.
یک شخصیت برجسته فرانسوی درباره ابعاد حمله و دستگیریهای ۱۷ژوئن می‌گوید‌: چنین دستگیری در تاریخ دستگیریها در فرانسه بی‌سابقه است‌. اما افکار عمومی خیلی زود فهمید که با یکی از بزرگترین دروغهای معاصر مواجه شده است‌.
-یک چهره نامدار مدافع حقوق‌بشر در فرانسه می‌گوید‌: آنچه درباره ۱۷ژوئن می‌شنیدیم سرگیجه‌آور بود، شرم‌آور بود.
-یکی از رهبران حزب سوسیالیست می‌گوید‌: فرانسویان زیادی از آنچه گذشته است منزجر هستند‌. فرانسویان عموماً از آنچه که رخ داد متأثرند. وظیفه ماست که تأسف خود را ابراز کنیم.
-اکورژیونال در ۷ژانویه ۲۰۰۴ درجریان زلزله بم نوشت‌: شهر اورسورواز به‌همراه بم رنج می‌برد‌. زیرا در این شهر، ساکنان، تاروپود دوستی خاصی با جامعه‌ی ایرانیان «مجاهدین خلق» تنیده‌اند و سیل کمکها به‌زلزله‌زدگان بم یکی از نشانه‌های آن است. مریم رجوی به‌طرز دیوانه‌واری مورد تشویق اهالی اور از هر سن و هر صنف و هر طبقه‌یی است‌. وی ستاره عزیز اوريها شده است. او یک شاخص و یک سمبل واقعی است‌.
-اما در روز ۱۷ژوئن ۲۰۰۳‌ ، مأموران مهاجم به‌مدت ۱۷ساعت چنین جلوه دادند که کاری به‌کار خانم مریم رجوی ندارند‌. اما حوالی ساعت ۱۱ شب وقتی که دیگر حتی یک‌نفر هم دراقامتگاه اورسورواز باقی نمانده بود، از مریم رجوی و تنها خواهری که برای پرستاری درکنار او باقی مانده و دستگیر نشده بود‌ ، خواستند که به ‌د.اس.ت برود‌. خانم رجوی هفته قبل‌ازآن، درحالی‌که با اسکورت رسمی همراهی می‌شد به‌بیمارستان رفته و به‌یک عمل سنگین جراحی مبادرت کرده بود‌. رئیس‌جمهور برگزیده‌ی مقاومت، دو شب را در بیمارستان گذرانده بود‌.
-در ادعانامه صادره علیه مریم رجوی، آنچنان که دادستان نوشته است‌، جرم این است که او‌ ، «تعادل ژئوپلیتیک بین‌المللی را درهم می‌ریزد و نظم عمومی را مختل می‌کند».
دادستان‌: مریم رجوی تعادل ژئوپلیتیک بین‌المللی را درهم می‌ریزد.
-لیبراسیون چندی بعد تحت‌عنوان «عملیات بسیار لرزان قاضی بروگیر» نوشت‌: زمانی که او بازداشت مریم رجوی را تأیید کرد‌ ، برآوردش این بود که این داده‌ها «به‌خاطر ماهیتشان‌ ، به‌خاطر جدیتشان و به‌خاطر عواقبشان برای تعادل ژئوپلیتیک جهانی» اخلال در نظم عمومی محسوب می‌شود‌. اما «تعادل ژئوپلیتیک بین‌المللی» استدلالی است که چندان برای زندانی‌کردن کسی به‌کار گرفته نمی‌شود‌. لیبراسیون آن‌گاه می‌پرسد «و اگر این بازداشتها در خدمت منافع تجاری بوده باشد‌ ، آن‌وقت چی؟»
در روز ۲۸خرداد (۱۸ژوئن)، سازمان‌مجاهدین خلق ایران با صدور یک اطلاعیه رسمی، بی‌محابا اعلام کرد‌: دعاوی مطلقاً دروغ رئیس د.اس.ت در فرانسه علیه مجاهدین مبنی‌براین‌که انجام‌دادن یک سلسله عملیات نظامی در اروپا را در دستور کار خود داشته‌اند‌ ، نشان‌دهنده دست خالی برای توجیه حملات غیرقانونی و برملاکننده معامله کثیف با فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران است.
دراین اطلاعیه آمده است:
اتهامات کهنه وزارت اطلاعات دیکتاتوری مذهبی و تروریستی آخوندها علیه مجاهدین و نسبت‌دادن برچسبهایی از قبیل «سکت»، «کیش شخصیت» و «حمله به‌غیرنظامیان» ازسوی رئیس د.اس.ت فرانسه هیچ افتخاری نیست‌، هیچ کودکی را فریب نمی‌دهد و بازهم چنته خالی را برملا ‌می‌کند. ملایان هم نتوانسته‌اند بااین‌قبیل برچسبها مانع حمایت مردم ایران از مجاهدین بشوند و الا نیازمند چنین معاملات کثیفی نبودند‌.
در روز ۲۸خرداد همچنین درگیری خانواده‌های مجاهدین با نیروهای سرکوبگر رژیم در مقابل سفارت فرانسه در تهران گزارش می‌شود‌.
خانواده‌های مجاهدین که توسط جوانان دلیر و دانشجویان انقلابی پیشتاز حمایت می‌شدند ضمن سردادن شعارهایی علیه سران رژیم، خواستار رفع هرگونه محدودیت از رئیس‌جمهور برگزیده‌ی مقاومت، خانم مریم رجوی و آزادی کلیه دستگیرشدگان شدند.
این تجمع، مورد حمله وحشیانه نیروی انتظامی رژیم واقع شد که با باتون و پرتاب گاز اشک‌آور به‌جمعیت، یورش بردند.
در ۲۸خرداد، خبرگزاری فرانسه درخواست رسمی ایران برای استرداد مجاهدین بازداشت‌شده را منتشر می‌کند‌. خبرگزاری فرانسه نوشت‌: «محمد خاتمی رئیس‌جمهور ایران از فرانسه خواست تا اعضای بازداشت‌شده گروه اپوزیسیون مسلح مجاهدین خلق را برای محاکمه در تهران تحویل دهد و به ‌واشنگتن گفت با دستگیری اعضای مجاهدینی که هنوز در عراق هستند هدایت این‌کار را از دست پاریس بیرون بیاورد و به‌دست گیرد.
خاتمی به‌خبرنگاران گفت: با توجه به‌این‌که جمهوری اسلامی قربانی اعمال این افراد بوده است، این طبیعی است که بخواهند آنها جایی که مرتکب جنایت شده‌اند یا حداقل جایی که آنها عمده جنایتهای خود را مرتکب شده‌اند، دادگاهی شوند.
خاتمی قبل‌از این‌که به‌آمریکا به‌خاطر عدم موفقیتش در جمع‌کردن اعضای این گروه که هنوز در عراق هستند انتقاد کند، گفت: ”ما انتظار چنین چیزی را داشته‌ایم ”.
رئیس‌جمهور ایران گفت: ”ما انتظار مشابهی از آمریکا که همچنین این گروه را تروریست خوانده است داریم. اما متأسفانه گرایش آمریکاییان در رابطه با این گروه در عراق به‌رغم حرفهای عکسی که می‌زند منجر می‌شود ما مظنون شویم. آنها می‌خواهند از آنها علیه ما استفاده کنند ”.
خبرگزاری فرانسه یادآوری می‌کند که‌: ایران مدتها خواسته است پایگاههای مجاهدین خلق در عراق و فرانسه هدف قرار گیرند و باز هم کشورهای اتحادیه‌ی اروپا و آمریکا را متهم کرده است از دسته‌بندی این گروه به‌عنوان ”تروریست ”با اعمال سخت قانونی پشتیبانی نمی‌کنند.‌ ...
ایران از شکایات خود مبنی بر این‌که به ‌این گروه اجازه داده شده است در خارج از ایران عمل کند، استفاده می‌کرد تا از اتهامات مبنی بر این‌که به ‌اعضای شبکه‌ی تروریستی اسامه بن‌لادن پناه داده و در سرکوب آنها موفق نبوده است، دفاع کند.
به‌طور خصوصی، دیپلوماتهای اینجا گفته‌اند یورش فرانسه به‌مجاهدین- که درحال‌حاضر یک منبع اصلی تحریک رهبری ایران را از سر راه برداشته است- می‌تواند تهران را وارد یک ژست متقابل کند.
یک دیپلومات اروپایی گفت: ”فرانسه دلایل زیادی برای این عمل دارد، اما به‌طور روشن، دلیل اصلی این است که نمی‌خواهد یک گروه اپوزیسیون مسلح از هر کشوری مغازه خودش را در پاریس باز کند و این‌کاری است که مجاهدین انجام می‌داده‌اند ”.
این منبع گفت: ”اما من می‌توانم بگوییم اتحادیه‌ی اروپا خواسته است و خواهد خواست که ایران در رابطه با القاعده شفاف باشد. هنگامی‌که ما درباره القاعده صحبت می‌کنیم حوادث فرانسه نمونه‌یی بود و توپ را در زمین ایرانیان می‌اندازد ”.
ماه گذشته، ایران نشان داده است که تعدادی از اعضای القاعده را نگه ‌داشته است»...
-خبرگزاری فرانسه در گزارش مشروح خود که در روز ۲۸خرداد (۱۸ژوئن ۲۰۰۳) منتشر کرد به‌وضوح به ‌سربریدن مقاومت ایران در فرانسه اشاره می‌کند به‌این امید که شاید تهران را به‌دادن امتیازاتی به‌جامعه‌ی ‌بین‌المللی وادار کند‌.
اما مشکل گزارش این خبرگزاری دراینجاست که‌: «هرچند دیپلوماتها پیش‌بینی کرده‌اند عملیات فرانسه علیه مجاهدین -عملیاتی که به‌طور مؤثر‌ ، دشمن علنی شماره یک ایران را سر زده و سربریده است - می‌تواند به‌تهران فشار بیشتری بیاورد تا به‌ جامعه‌ی ‌بین‌المللی امتیازاتی بدهد اما خاتمی اظهار داشت که فرانسه‌ ، ”صرفا مسئولیتش را انجام داده است» !.
روز بعد‌ ، ۲۹خرداد (۱۹ژوئن ۲۰۰۳) درحالی‌که تظاهرات و تجمع اعتراضی خانواده‌ها و دانشجویان در برابر سفارت فرانسه در تهران ادامه دارد و درحالی‌که موج خودسوزیهای اعتراضی بالا گرفته است‌ ، دبیرخانه شورای ملی مقاومت، پیام رئیس‌جمهور برگزیده‌ی مقاومت را از زندان که شب قبل تحریر شده است‌ ، منتشر می‌کند:
مریم رجوی از تظاهرکنندگان ایرانی می‌خواهد از خودسوزی خودداری کنند
خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده‌ی مقاومت ایران، در پیامی خطاب به‌ ایرانیان در سراسر جهان که نسبت به ‌بازداشت غیرقانونی و ناموجه وی توسط دولت فرانسه دست به‌اعتراض زده‌اند، از آنان خواست که از خودسوزی خودداری کنند.
خانم رجوی گفت: «خبر تظاهرات شما را شنیدم که برای آزادی من وسایر خواهران وبرادرانتان فریاد می‌زنید، اما وقتی خبر خودسوزی شما عزیزانم را شنیدم بسیاربسیار متأثر شدم به‌طوری‌که کنترل تأثر و عواطفم برایم مشکل است».
«از شما می‌خواهم که هرچه سریعتر خودسوزی را متوقف کنید و مرا بیش‌ازاین دردمند و نگران نکنید‌ ، اما به ‌تظاهرات و تحصن آرام خود ادامه دهید تا به‌اهداف خود برسید. اگر‌چه وصف‌الحال شما را می‌فهمم و می‌دانم که چقدر رنجیده‌خاطرید که در فرانسه یعنی کشوری که تاریخش ونامش با حقوق‌بشر و آزادی و دموکراسی پیوند خورده چرا باید از زندان وسلول حرف زد آن‌هم برای آزادیخواهان واقعی ایران‌. حتما جواب آن‌را باید در یک معامله‌یی با رژیم پلید و آزادی‌کش آخوندها دید. به‌خصوص که فاشیسم مذهبی حاکم برایران به‌دلیل تظاهرات پی‌در‌پی دانشجویان و مردم تهران و سایر شهرها و در مقابل شعارهای نفی تمامیت رژیم، به‌خود می‌لرزد و برای حفظ تعادل خود، ولو به‌طور مقطعی، نیاز به‌چنین توطئه‌ها و معاملاتی دارد».
رئیس‌جمهور برگزیده‌ی مقاومت ایران تصریح کرد: «عزم خلل‌ناپذیر و همبستگی مردم ایران برای رهایی از دیکتاتوری مذهبی و تروریستی، قطعاً پیروز می‌شود. انشاءالله که هرچه‌سریعتر، روز آزادی مردم ایران فرا برسد وهمه درد ورنجها پایان یابد.
خبرگزاری فرانسه بلادرنگ متن کامل پیام مریم رجوی را مخابره می‌کند و همه رسانه‌ها آن‌را منعکس می‌کنند‌:
«مریم رجوی از هواداران گروه خود خواست که خودشان را در اعتراض به‌ یورش پلیس فرانسه که او و دیگران را دستگیر کرده است، آتش نزنند. بعداز خودسوزی چندتن از سمپاتیزانهای مریم رجوی طی پیامی که روز پنج‌شنبه توسط این گروه مخالف رژیم منتشر شد، گفت: ”من فریادهای شما را که خواستار آزادی من و دیگر خواهران و برادران خود شدید، شنیدم. اما هنگامی‌که شنیدم شما عزیزانم خود را به‌آتش می‌کشید برایم بسیار غم‌انگیز و زجرآور بود. برایم بسیار سخت است که اندوه خود را کنترل کنم و بر احساساتم غلبه نمایم ”. او اضافه کرد: ”از شما می‌خواهم از خودسوزی خودداری کنید، درغیراین‌صورت، من غمگین‌تر ‌و نگران‌تر ‌از آن‌چیزی که الآن هستم می‌شوم، اما به‌تظاهرات مسالمت‌آمیز خود ادامه دهید تا به‌اهداف خود برسید ”... (مریم) رجوی گفت: ”من می‌فهمم شما چه احساسی دارید و تا چه حد این برای شما غم‌انگیز است که رزمندگان واقعی آزادی ایران در سلولهای زندان فرانسه، کشوری که نامش و تاریخش با حقوق‌بشر، آزادی و دمکراسی در هم پیچیده شده است، می‌باشند ”.
او اضافه کرد: ”شاید پاسخ در متن این معامله با رژیم جمهوری اسلامی ایران باشد که در مواجهه با مجموعه تظاهراتی که در تهران و شهرهای دیگر برگزار شد به ‌معاملات اینچنینی برای حفظ تعادل خودش نیاز مهلک دارد ”»...
روز شمار ۱۷ ژوئن تا ۳ ژوئی
صبح پنجشنبه ۲۹خرداد، ۴۸ساعت پس‌از شروع حمله ۱۷ژوئن‌ ، ۲۰هزارتن از مردم استانهای مختلف عراق، با گردهمایی در قرارگاه اشرف، هجوم پلیس فرانسه به ‌مقر رئیس‌جمهور برگزیده‌ی مقاومت ایران را محکوم می‌کنند و خواستار آزادی سریع او می‌شوند.
در روز ۳۰خرداد، یونسی وزیر اطلاعات رژیم از سرکوب مجاهدین در فرانسه قدردانی می‌کند. خبرگزاری رسمی رژیم گزارش می‌کند‌: «حجت‌الاسلام علی یونسی، وزیر اطلاعات، روز پنجشنبه سرکوب بزرگ سازمان‌مجاهدین خلق ایران توسط پلیس فرانسه را ستود و گفت‌: ”دیر یا زود کشورهای دیگر، همین‌کار را خواهند کرد“
او گفت: طبق منشور سازمان‌ملل تمام کشورها مسئول برخورد با تروریستها هستند‌: ما ازاین‌کار فرانسه خیلی خوشحال هستیم، فرانسه مهد قانون است. آنها براساس وظیفه عمل کرده‌اند...
-در روز ۳۱خرداد آخوندنمازی دادستان کل رژیم از آنچه فرانسه انجام داده است قدردانی می‌کند و می‌گوید‌: امیدواریم سایر کشورهای اروپایی نیز در این‌خصوص فعالیت کنند.
-در این‌زمان اخبار خودسوزی پناهندگان ایرانی در صدر خبرهای فرانسه و اروپاست وافکار عمومی را که در معرض بمباران تبلیغات و اطلاعات گمراه‌کننده علیه مجاهدین و مقاومت ایران قرار گرفته‌اند‌ ، به‌شدت منقلب می‌کند‌.
در روز اول تیر، سازمان‌مجاهدین خلق ایران با استناد به ‌پیام خانم مریم رجوی از زندان «با یادآوری پیامهای مکرر ایشان، بازهم از همه هموطنان جریحه‌دارشده استدعا می‌کند که به‌رغم هر میزان تأثر و ناراحتی از دست‌زدن به ‌خودسوزی اعتراضی خودداری کنند و خواستهایشان را با تمام قوا و صرفاً در چارچوب قانون و به‌صورت اعتصاب و تحصن و آکسیونهای آرام اعتراضی پیگیری کنند».
در روز اول تیر در اورسوراواز ۲۰۰نفر همچنان درحال اعتصاب‌غذا هستند‌. دکترصالح رجوی که پس‌از آزادی از بازداشت در جمع آنها حاضر شده، پیامها و تأکیدات رئیس‌جمهور برگزیده‌ی مقاومت برای حفظ جان ایرانیان معترض را یادآوری می‌کند و از ایرانیانی که اعتصاب‌غذای خشک و بدون آب کرده و در وضعیت جسمی وخیمی به‌سر می‌بردند، خواهش می‌کند لااقل آب بنوشند و آنان با قبول این درخواست، تأکید کردند که به‌اعتصاب‌غذای خود تا رسیدن به‌خواستشان که آزادی خانم رجوی است ادامه خواهند داد.
در همین ایام‌ ، بسیاری از نمایندگان پارلمان در اروپا، شماری از اعضای مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا، و شخصیتهای سیاسی 
و حقوق‌بشری به‌اعتراض برمی‌خیزند‌.
-خانم دانیل میتران همسر رئیس‌جمهور فقید فرانسه، سناتور جمهوری‌خواه، سم براون بک، نمایندگان شیلا جکسون لی، اد تاونز، لیسی کلی و دنیس مور از آمریکا، لرد ایوبری، لرد کوربت، لرد کلارک، لرد آنتون، وین گریفیث از انگلستان، جرالد فورد، دکترهلموت مارکوف، پائولو کازاکا از پارلمان اروپا و آنتونیو استانگو، دبیرکل شبکه سازمانهای مدافع حقوق‌بشر در حوزه اروپا و مدیترانه و رئیس کمیسیون ایتالیایی حقوق‌بشر هلسینکی، پیربرسی رئیس حقوق‌بشر نوین در فرانسه‌ ، اسقف گایو و آندره میشل جامعه‌شناس شهیر فرانسوی و رئیس افتخاری تحقیقات در مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسهcnrs در این شمارند
-لرد کوربت می‌نویسد که جرم دستگیرشدگان فقط مبارزه برای آزادی و دمکراسی است‌.
-لرد ایوبری، نایب‌رئیس گروه حقوق‌بشر پارلمان انگلستان در نامه‌اش به ‌ژاک‌شیراک می‌نویسد: ”از دستگیری خانم رجوی و ۱۶۵تن دیگر از تبعیدیان ایرانی که در اورسوراواز زندگی می‌کنند، شوکه و متعجب شدم‌ ... خوشحال خواهم شد شما به‌من توضیح بدهید چه چیزی تغییر کرده است که چنان اقدامهای خودسرانه و سرکوبگرانه‌یی را توجیه نماید“.
-وین گریفیث، نماینده مجلس عوام از حزب حاکم کارگر انگلستان می‌نویسد: ”به‌نظر من تنها یک توضیح برای این اقدام وجود دارد که یک برنامه گسترده‌تر ‌و سیاه‌تر ‌وجود دارد که شورای ملی مقاومت، قربانی و مهره‌های این بازی شده است“.
-لرد کلارک می‌نویسد‌: «من در اندوه بسیاری از مردم دموکرات سهیم هستم که کسانی‌که برای استقرار آزادی مبارزه می‌کنند و نقض حقوق‌بشر در ایران را برجسته می‌کنند، در اسارت و رفتار دهشت‌بار پلیس فرانسه هستند. من از شورای ملی مقاومت ایران حمایت می‌کنم و این افتخار را داشتم که در چند نوبت با خانم رجوی ملاقات کنم. لذا در این ساعتهای اضطرار به‌فکر او و دوستان و همکارانش هستم ”.
-گلین فورد، نماینده‌ی پارلمان اروپا از حزب کارگر انگلستان در نامه خود خطاب به ‌رئیس‌جمهور فرانسه می‌نویسد:“ این اقدام بر خلاف تمامی اصول سیاسی، کنوانسیون ژنو در حمایت از پناهندگان و قطعاً سنتهای فرانسه است.‌ »...
- پائولو کازاکا، نماینده‌ی پارلمان اروپا، از پرتغال، خطاب به ‌ژاک‌شیراک می‌نویسد: ”تمامی دموکراتهایی که در اروپا و در سراسر جهان فعالیت می‌کنند، خواهان آزادی مخالفان دیکتاتوری حاکم بر ایران هستند“.
-هانس کریسشن نیرسکوف رئیس کمیته بین‌المللی ساخارف می‌نویسد‌: « ”آنچه باعث شگفتی است این است که این اقدام علیه جنبشی صورت می‌گیرد که هیچ کارنامه‌یی از اقدام غیرقانونی یا“ تروریستی ”در فرانسه یا اروپا نداشته است».
- آندره میشل به‌متحصنین و اعتصابیون در اورسوراواز می‌گوید‌: «برای اجتناب از این‌که دولت فرانسه وارد سیاستی نشود که برای یک کشور مدعی احترام به‌حقوق‌بشر مایه سرشکستگی باشد، و برای اجتناب از این‌که ما فرانسویها بیش‌از این به‌خاطر نقض حقوق و موقعیت پناهندگان ایرانی دربرابر افکار عمومی ایران و جهانیان شرمنده نشویم، ما خواهان آزادی فوری دستگیرشدگان می‌باشیم. ما همچنین خواهان پرداخت غرامت به‌آنان و تضمین این هستیم که حقوقشان برای ادامه زندگی در کشورمان با برخورداری از امنیت کامل، تأمین گردد».
در روز ۲تیر از تهران خبرمی‌رسد که نیروهای سرکوبگر رژیم آخوندی در پنجمین روز متوالی، اعتراض خانواده‌ها و دانشجویان هوادار مجاهدین در مقابل سفارت فرانسه در تهران را وحشیانه مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهند و شماری از آنها را هم دستگیر کردند.
-در تظاهرات پراکنده در نقاط مختلف تهران از‌جمله امیرآباد، شعار «مریم رجوی آزاد باید گردد» شنیده می‌شود‌. صدها تن در فلکه دوم تهران‌پارس و در منطقه میرداماد دست به ‌تظاهرات ‌زده و به‌سوی نیروی انتظامی، کوکتل‌مولوتف پرتاب می‌کنند‌.
هم‌زمان تظاهرات پراکنده‌یی در نقاط مختلف اصفهان و اهواز و شیراز درجریان است‌. گروههایی از مردم با سردادن شعار، خواستار آزادی مریم رجوی از زندان فرانسه شده‌اند.
-عصر روزجمعه ۶تیر، صدهاتن از مردم و جوانان در تهران با برگزاری یک تجمع در مقابل پارک ملت در تهران، خواهان آزادی فوری مریم رجوی می‌شوند. مأموران وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی با محاصره کامل پارک و بستن خیابان ولی‌عصر از تقاطع نیایش، تلاش می‌کنند جمعیت را متفرق کنند، اما با مقاومت شدید جوانان مواجه می‌شوند و تجمع تا حوالی ساعت ۱۰ شب ادامه می‌یابد‌.
در همین‌روز، رژیم یک‌بار ديگر رسما خواهان استرداد مریم رجوی و اعضای مجاهدین در فرانسه می‌شود اما ازآنجاکه دریافته است دیگر دیر شده و مجاهدین پس‌از آن ضربه و غافلگیری اولیه‌ ، به‌سرعت، ابتکارعمل را به‌دست گرفته و فضای بین‌المللی را بر چنین درخواستهای جنایتکارانه‌یی بسته‌اند‌ ، خاطرنشان می‌کند که اگرهم در فرانسه محکوم شوند‌ ، فرانسه باید خودش به‌ «همه جنایتهای منافقین» رسیدگی کند‌.
-رادیو آلمان خبرداد‌:“ دولت ایران بنابه ‌اطلاعی که خود داده است درحال مذاکره با مقامات عالی فرانسه برای استرداد اعضای سازمان‌مجاهدین خلق است... سخنگوی وزارت‌خارجه ایران این گمان را نیز رد کرد که ایران در قبال دستگیری مجاهدین خلق درسیاست خاورمیانه خود تغییراتی خواهد داد. دولت ایران ازیورش سه‌شنبه نیروهای امنیتی فرانسه به‌ مقر مجاهدین استقبال کرده است.
آصفی سخنگوی وزارت خارجه‌ی رژیم که اظهاراتش در شبکه‌های تلویزیونی داخل و خارج ایران پخش می‌شد در این‌رابطه گفت‌:
«اعضای گروهک منافقین را گروهی تروریستی شناخته‌اند و دستگیریهای آنها نیز در چارچوب مسئولیتهای اروپایی و بین‌المللی فرانسه بوده است. ملت ایران ازجنایات گروهک تروریستی منافقین ضربات سنگینی خورده است‌. حق طبیعی ایران است که اعضای این گروهک به‌کشور مسترد شوند. اما اگر در فرانسه محکوم می‌شوند، باید به‌همه جنایتهای منافقین رسیدگی شود».
-سخنگوی وزارت خارجه‌ی رژیم‌ ، از آمریکا طلبکاری کرد که چرا به‌رغم بمبارانها «این گروه درسیاست خارجی آمریکاییها نهادینه شده است».
- در همین‌روز رمضان‌زاده سخنگوی دولت خاتمی نیز یک‌بار دیگر استقبال دولت خاتمی از دستگیری اعضای مجاهدین را تکرار می‌کند‌. به‌گزارش خبرگزاری رسمی رژیم در روز ۲تیر وی همچنین به ‌بریدگان مجاهدین وعده می‌دهد که با آنان با «رأفت اسلامی» برخورد خواهد شد‌. اما تأکید می‌کند که هیچ‌گاه هیچ بخششی شامل حال رهبران آنها نخواهد شد‌.
-یک سخنگوی مجاهدین می‌گوید‌: افتخار بر آنانی که هیچ‌گاه مشمول بخشش آخوندهای سفله نمی‌شوند‌. آنان بند از بند این رژیم خواهند گسست.
در روز سوم تیر (۲۴ژوئن۲۰۰۳) شورای شهر اورسورواز به‌اتفاق آرا درکنار مقاومت ایران قرار می‌گیرد و به‌دولت فرانسه اعتراض می‌کند‌. متعاقباً شهردار بیانیه‌یی به‌این شرح قرائت می‌کند:
سه‌شنبه ۱۷ژوئن در ساعت ۶ صبح، به درخواست قاضی بروگیر، یک عملیات پلیسی در ابعاد گسترده در محلهای مسکونی که محل استقرار پناهندگان ایرانی و متعلق به‌سازمان‌مجاهدین خلق ایران بود، رخ داد.
شهردار اور فقط در ساعت ۶ صبح با یک تماس فرماندار وال‌دوآز مطلع شد. مطبوعات شب قبل باخبر شده بودند و این حضور آنها را در خیابان گرد قبل‌از ساعت ۶ توضیح می‌دهد.
امکانات به‌کارگرفته‌شده (پلیس، نیروی
raid، دو گروهان اضافی، پلیسcrs‌ ، هلیکوپترها و کشتیها) تناسبی با موضوع نداشتند.
لازم است یادآوری شود که مسئولین اصلی این جنبش که در خیابان گرد مستقر بودند از ۲۰سال پیش‌ ، از حفاظت دائمی گاردهای سیار برخوردار بودند و با بالاترین مقامات دولتی ارتباط داشتند. اغلب آنها دارای استاتوی پناهندگی سیاسی هستند، استاتویی که توسط کنوانسیونهای بین‌المللی، به‌ویژه کنوانسیون ژنو به‌رسمیت شناخته شده است.
بنابر این می‌توان درمورد این چرخش ناگهانی مقامات از خود سؤال کرد آیا این یک تغییر ژئوپولیتیک است که بعداز جنگ در عراق رخ می‌دهد؟ آیا خواسته‌اند باج بدهند؟ به‌چه کسی؟ به‌دولت ملاها که درحال‌حاضر با مشکلات بزرگی مواجه است؟ به‌دولت آمریکا؟ اینها سؤالات مطرح ما هستند.
آنچه که مسلم است، در این محل طی ماههای اخیر، هیچ‌چیز تغییر نکرده است: هیچ‌گونه حادثه‌یی درکار نبوده، هیچ ورود گسترده‌یی صورت نگرفته است. ۱۷۱ ایرانی دستگیر شده‌اند، ۱۶۰نفر از آنها آزاد شده‌اند، که اغلب در ۱۸ژوئن بوده است‌.
از آن‌روز به‌بعد، سمپاتیزانهای ایرانی از چندین کشور اروپایی به‌اینجا آمده‌اند.
شهرداری تلاش کرده است که امکانات انسانی لازم برای این حضور در خیابان گرد را فراهم نماید...
بسیاری از اهالی اور به‌طور خودجوش آمده‌اند تا قوت قلب بدهند و خوراکیهای مختلف با خود آورده‌اند... ‌.
درعین‌حال ما موفق شده‌ایم طوری اداره نمائیم که شهر بتواند به‌زندگی عادی خود ادامه دهد. هم‌چنانکه گروههای توریست در بهترین شرایط مورد استقبال قرار گرفته، و فستیوال اور به‌طور عادی ادامه یافته است.
در نتیجه، مایلم آرزوی خود را مبنی بر این‌که آرامش به‌سرعت به‌خیابان گرد بازگردد، ابراز نمایم. بنابراین به‌دولت، فراخوان می‌دهم که مسئولیتهای خود را به گردن بگیرد، از سلامت اشخاص، امنیت اشخاص و اموال نظافت عمومی، در رعایت قواعد جمهوری و قانون‌اساسی بایستی اطمینان حاصل شود.
در ۶تیر دبیرخانه شورای ملی مقاومت حکم تبعید و اخراج سه پناهنده ایرانی در فرانسه را قویاً مورد اعتراض قرار می‌دهد‌.
پرسابقه‌ترین خلبان ایران، یک حقوقدان و یک شاعر، بعداز ۲۲سال پناهندگی سیاسی در فرانسه، با حکم وزارت کشور به سه نقطه دورافتاده در فرانسه تبعید شدند و بایستی ضمن ۳ماه فرانسه را ترک کنند‌.
این سه‌تن‌ ، سرهنگ‌بهزاد معزی، ۶۷ساله، باسابقه‌ترین خلبان نیروی هوایی ایران، دکترمجید شهبازیان، حقوقدان، و ولی امامقلی شاعر، نویسنده و خبرنگار هستند که با حکم خودسرانه و بدون وجود هرگونه مدرک یا دلیل قانع‌کننده به‌تبعید و اخراج محکوم شده‌اند.
در یک کنفرانس خبری در اورسوراواز، نمایندگان مقاومت ایران نسبت به‌این تصمیم غیرقانونی و ناموجه درباره سه‌تن از پناهندگان ایرانی که هرکدام بیش‌از ۲۰سال است در فرانسه اقامت دارند‌ ، اعتراض می‌کنند‌.
در روز ۷تیر که خبرهای قضایای فرانسه حاکی از ادامه زندان مریم رجوی بود، در دوازدهمین‌روز اعتصاب‌غذایی که در ۲۰ کشور جریان دارد‌ ، ایرانیان با مراسم شعرخوانی و اجرای سروده‌های میهنی، با یکدیگر عهد می‌بندند که تا آزادی مریم رجوی از پا ننشینند‌.
آنتونیو استانگو، دبیرکل شبکه سازمانهای مدافع حقوق‌بشر در حوزه اروپا ومدیترانه و رئیس کمیسیون ایتالیایی حقوق‌بشر هلسینکی خطاب به ایرانیانی که در اور گرد آمده‌اند، می‌گوید: «من بیش‌از یک دهه است که به‌خوبی با این مقاومت آشنا هستم و با خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده این مقاومت هم دیدار کرده‌ام و با عقاید و نظرات ایشان به‌خوبی آشنا هستم. هرکس که با سخنان و نوشته‌ها و کتابهای مریم رجوی آشنا باشد و بداند که خانم رجوی مبلغ اسلام دموکراتیک و بردباری است که در تعارض کامل با بنیادگرایی و تروریسم قرار دارد، از اتهاماتی که این‌روزها مطرح شده شگفت‌زده و متأثر می‌شود. این اتهامات بی‌اساس هیچ ربطی به‌قانون ندارند، بلکه تماما دارای انگیزه و آبشخور سیاسی هستند».
استانکو با یادآوری این‌که فرزند خانواده‌یی است که در دوران حاکمیت فاشیسم در ایتالیا به‌شدت سرکوب شدند، و با اشاره به‌دوران اشغال فرانسه توسط نازیها، تأکید کرد که اروپا و به‌ویژه فرانسه باید نسبت به‌مردمی که امروز تحت‌حاکمیت فاشیسم مذهبی در ایران هستند، همدردی نشان دهد، نه این‌که به‌اذیت و آزار پناهندگانش بپردازد.
در روز ۹تیر، آخوند حسن روحانی، دبیرشورای عالی امنیت رژیم همه‌ی کشورها را به ‌کارزار بین‌المللی علیه مجاهدین فرا می‌خواند‌. به‌رغم بمبارانها و گردآوری سلاحهای مجاهدین‌ ، بازهم از آمریکا طلبکاری می‌کند که چرا «نیروهای ائتلاف از درگیرشدن با اعضای تروریستهای سازمان‌مجاهدین خلق پرهیز کرده‌اند». خبرگزاری رسمی رژیم در ادامه این خبر می‌افزاید‌: روحانی درباره‌ی برنامه هسته‌یی ایران اعلام کرده تهران آماده شفافیت و همکاری درمعاهدات بین‌المللی هسته‌یی می‌باشد.
دراین ایام مجاهدین و هوادارانشان درکشورهای مختلف بسیار بی‌تاب و برانگیخته‌اند‌. اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت در پاریس در روز ۹تیر می‌گوید‌ ، در قرارگاه اشرف، چند هزار تن از مجاهدین در مراسمی که خبرنگاران رسانه‌های بین‌المللی هم شاهد بودند، یک‌صدا با شعارهای «مریم رجوی را بی‌درنگ آزاد کنید» و «مریم مهر تابان، رئیس‌جمهور ایران» خشم و اعتراض شدید خود را ابراز می‌کنند‌.
-روزبعد در ۱۰تیر، کانال سوم تلویزیون فرانسه خبر می‌دهد که ۳ گزارشگر آن درقرارگاه اشرف از نیمه‌شب تا صبح روز بعد شاهد مراسمی بوده‌اند برای کسی که او را رئیس‌جمهور آینده‌ی ‌ایران می‌دانند؛ و در این مراسم شعارهایی علیه دولت فرانسه سرداده می‌شد که متهم به‌حبس ۱۱تن از مجاهدین برای دلجویی رژیم تهران است‌. یک ارتش کامل پشت این زن قرار دارد و آزادی فوری و بدون قید و شرط او را مطالبه می‌کند‌.
دهها تن از سران عشایر هم آمده‌اند تا همبستگی خود را بامجاهدین اعلام کنند‌.
گزارشگر تلویزیون فرانسه می‌افزاید‌: «در اشرف، زمان متوقف شده است‌. دمای هوا در سایه، ۵۰ درجه است‌. در اینجا هیچ‌کس غیر از آزادی مریم رجوی و ده همرزمش را نمی‌خواهد باورکند».
-یک چیز مسلم است‌ ، کنترل قرارگاه اشرف برای مسئولانش دیگر بسیار مشکل است‌. دراین هنگام پیامی از رهبر مقاومت می‌رسد‌.
یک هفته بعد، مسعودرجوی پس‌از آزادی رئیس‌جمهور مقاومت‌ ، در این‌باره گفت‌: «بدون هیچ مبالغه، از صدها خودسوزی دیگر با پیام مریم، و با خواهش و التماس و استدعا از راه دور و از نزدیک، هم مستقیم و هم غیرمستقیم، ممانعت گردید و از مسئولان سازمان‌مجاهدین که در این خصوص، به‌غایت، همکاری و تفاهم داشتند، سپاسگزارم».
«در این جریان و در این ایام‌ ، من تلاش کردم که با حداکثر خویشتن‌داری، کلمه‌یی و عبارتی نگویم که این اعتراضهای برحق و مقدس بالا و بالاتر بگیرد‌. می‌ترسیدم که حتی با یک کلمه و یک عبارت‌ ، بغض فروخفته در هزاران و هزاران تن ازهموطنانمان و مجاهدان آزادی‌ستان، مشتعل و منفجر گردد و دیگر نتوان کسی را کنترل کرد».
در روز ۹تیر دبیرخانه شورای ملی مقاومت جوسازیهای عوام‌فریبانه و مستأصلانه برخی مقامات فرانسوی درباره ۵/۸ میلیون دلار پول مقاومت ایران را به‌شدت محکوم و افشا می‌کند و آن‌را قبل‌از هرچیز یک تهییج و جوسازی به‌منظور تحت‌تأثیر قراردادن روند قضایی و درعین‌حال مقابله با انزجار فزاینده افکار عمومی فرانسه نسبت به‌حملات خشونت‌بار ۱۷ژوئن و بازداشت خانم مریم رجوی می‌داند‌.
همچنین تصریح می‌شود که در اموال مقاومت ایران حتی یک دلار نیز به‌طور نامشروع یا غیرقانونی وجود ندارد. منشأ و محل مصرف این اموال، موضوعی است که با انبوهی اسناد و مدارک در هر دادگاهی قابل اثبات است. منبع تأمین هزینه‌های شورای ملی مقاومت یا از محل کمکهای ایرانیان در داخل و خارج ایران و یا از محل درآمد اعضای شورا می‌باشد. کمااین‌که در گزارش روز ۳تیر فیگارو به‌نقل از د.اس.ت نیز اعتراف شده است که هیچ نشانی از تقلب در منابع درآمد مقاومت ایران وجود ندارد.
هم‌زمان، هزاران تن از ایرانیان در ۲۰ شهر جهان به ‌شب‌زنده‌داری و نیایش برای آزادی مریم رجوی می‌پردازند و شمع روشن می‌کنند‌. این شب‌زنده‌داری در شهرهای پاریس، لندن، اسلو، کپنهاگ، آمستردام، برلین، هامبورگ، دوسلدرف، فرانکفورت، رم، استکهلم، مالمو، یوتبوری، نیکوزیا، ملبورن، سیدنی، واشنگتن، لس‌آنجلس، هوستن و اتاوا برگزار می‌شود‌. شاعران و نویسندگان ایرانی به‌ خواندن شعرها و نوشته‌هایی در وصف مقاومت مردم ایران علیه فاشیسم مذهبی حاکم بر میهنشان می‌پردازند و موسیقی‌دانان ایرانی سروده‌های مقاومت و ترانه‌های میهنی را اجرا می‌کنند.
بسیاری از مردم اورسورواز نیز در شب‌زنده‌داری حضور داشتند و برای آزادی مریم رجوی نیایش کردند‌.
-در ۱۰ تیر اعلام می‌شود که صدها انجمن و اتحادیه تخصصی و حرفه‌یی متعلق به‌تبعیدیان ایرانی و بیش‌از ۲۰۰۰ روشنفکر و متخصص ایرانی در تبعید، خواستار آزادی فوری مریم رجوی شده‌اند.
امضاکنندگان شامل نویسندگان، شاعران، مجسمه‌سازان، نقاشان، هنرپیشگان و کارگردانان تئاتر و سینما، خوانندگان، آهنگ‌سازان، رهبران ارکستر، نوازندگان، پژوهشگران، دانشمندان، مقامات و سفرای سابق، افسران ارتش، خلبانان، بازرگانان و صاحبان صنایع، استادان دانشگاه، اقتصاددانان، حقوقدانان و وکلا، خبرنگاران و سردبیران، ورزشکاران، مسئولان اتحادیه‌ها و انجمنهای مدافع حقوق زنان و حقوق پناهندگان و... می‌باشند.
-یک شخصیت فرانسوی، عملیات ۱۷ژوئن را به‌لحاظ سیاسی از بزرگترین عملیات پلیس فرانسه توصیف می‌کند که درعین‌حال «رسوایی و شکست بزرگ» هم بوده است‌. بیلان این عملیات، ۱۷۱ دستگیری بود ولی نه سلاح جاسازی‌شده پیدا شد و نه مدارک جعلی‌.
-دستگیرشدگان شاکی هستند که درمجموع از آنها ۳۷۰ کامپیوتر برده شده و از نزدیک به ‌نیم میلیون یورو، پولهایی هم که در جیبها یا اتاقها یا کشوهای کارشان بوده است‌ ، اثری نیست و در هیچ کجا ثبت نشده است‌.
- یک مفسرتلویزیون فرانسه می‌گوید نه اتهام تروریستی و نه اتهام سکتاریستی هیچ‌کدام‌ ، مجاهدین و فعالان مقاومت و حامیان آنها در اورسورواز را متزلزل نمی‌کند‌.
- یک عضو شورای شهر می‌گوید‌: بیست سال است که تمامی ‌دولتها که جانشین یکدیگر شدند چه چپ و چه راست آنها را مورد حفاظت قراردادند و یک‌شبه گفته شد که آنها تروریست هستند و آنها را دستگیر کردند. اینجا دیگر ما نفهمیدیم‌.
- رئیس گروه پارلمانی حزب سوسیالیست در مجلس ملی فرانسه طی نامه‌یی به ‌ژان لویی دوبره رئیس مجلس فرانسه خواستار استماع دولت درباره عملیات علیه سازمان‌مجاهدین خلق ایران گردید.
- میدل‌ایست‌آن‌لاین در ۱۸ژوئن نوشت‌: ”به‌نظر می‌رسد که فرانسه تصمیم گرفته یک‌بار دیگر در جهت عکس حرکت کند... فرانسه لحظه‌یی را که رژیم ایران تظاهرات مردم را سرکوب کرد، برگزید تا با دستگیری ۱۵۹تن از اعضای سازمان‌مجاهدین خلق موجود در حومه پاریس در صدر آن خانم مریم رجوی به ‌ملاهای ایران کمک برساند... قابل فهم نیست درحالی‌که نمایندگان مردم، این سازمان را یک تجمع سیاسی به‌شمار می‌آورند، پلیس فرانسه به‌این شیوه زشت و توهین‌آمیز حمله می‌کند“.
- روزنامه واشنگتن‌تایمز در ۲۵ژوئن نوشت: ”بعداز سقوط فرانسه در سال ۱۹۴۰ شارل دوگل به‌طور قانونی دربریتانیا زندگی می‌کرد و از آنجا مبارزه‌یی را علیه فاشیزم رهبری می‌کرد یک‌دفعه اعلام کردند که بریتانیا موافقت کرده که او را به‌کشور فرانسه تحت‌حاکمیت فاشیستها استرداد کنند که مطمئناً کشته می‌شد. البته این‌کار هیچ‌گاه صورت نگرفت. اما یک چیزی مشابه آن اخیراً بین فرانسه و دوست جدیدش ایران‌ ... اتفاق افتاد. مریم رجوی پناهنده سیاسی و قانونی فرانسه که از یک حفاظت ۲۴ساعته پلیس فرانسه برخوردار است دستگیر شد“.
شعله‌های فروزان
در این ایام‌ ، خبرهای مربوط به ‌خودسوزی پناهندگان ایرانی در صدر خبرهای فرانسه و اروپاست وافکار عمومی را به‌شدت منقلب کرده است‌.
روزنامه‌ی انتخاب در سوم تیر نوشت‌:
«خودسوزی به ‌ابزاری برای جلب توجه افکار عمومی جهان در حمایت از گروهک منافقین و خلق نوعی فضای احساسی به‌نفع این گروهک شده است. دراین‌رابطه گاه اخباری منتشر می‌شود که حیرت‌انگیز هستند».
-نخستین خودسوزی اعتراضی حوالی ظهر سه‌شنبه ۲۷خرداد، ساعتی پس‌از انتشار خبرها، در لندن در مقابل سفارت فرانسه صورت می‌گیرد‌. حشمت زندی ۳۸ساله به‌اعتراض برخاسته و پیکر به‌آتش‌کشیده‌اش با مداخله پلیس، راهی بیمارستان می‌شود. درحالی‌که قسمتهای زیادی از بدن او سوخته است.
- روز بعد‌ ، صبح چهارشنبه ۲۸خرداد مرضیه باباخانی ۴۰ساله در مقابل وزارت کشور فرانسه به‌اعتراض برمی‌خیزد و خود را به‌آتش میکشد‌. سه‌ساعت بعد صدیقه مجاوری ۴۴ساله که مادر یک پسر ۱۲ساله است دربرابر وزارت کشور فرانسه در میان شعله‌های آتش جان می‌سپارد‌. در همین‌زمان نادر ثانی ۴۸ساله با فریادهای اعتراض، شعله‌ور می‌شود‌. بسیاری از عابران برای خاموش‌کردن آتش به‌جانب او می‌روند‌.
در همین‌زمان در لندن، در مقابل سفارت فرانسه، ندا حسنی ۲۵ساله، درحالی‌که شعله‌های آتش، سر و تمامی بدنش را فراگرفته است‌ ، با فریادها و شعارهای پیاپی به‌اعتراض برمی‌خیزد و متعاقباً در بیمارستان جان به‌ جان‌آفرین می‌سپارد‌.
-روز بعد پنجشنبه ۲۹خرداد‌ ، محسن شریفی ۴۰ساله، در ایستگاه مرکزی شهر برن در سوئیس شعله‌ور می‌شود و فریادهای اعتراض او علیه بازداشت مریم رجوی همه جا را می‌پوشاند‌. مطبوعات سوئیس نوشتند که محسن شریفی همان کسی است که روز قبل، دربرابر سفارت فرانسه درپایتخت سوئیس، قصد خودسوزی داشت اما در اثر مسمومیت به‌خاطر بنزین زیادی که بر خود ریخته بود‌ ، نتوانست خود را به‌آتش بکشد‌.
-در همین‌روز هادی محتشم ۴۵ساله و علی قاسمی ۴۳ساله‌ ، پدر ۳ فرزند در مقابل سفارت فرانسه در شهر رم، خود را به ‌آتش میکشند و دقایق طولانی قبل‌ازاین‌که از هوش بروند به‌شعار دادن و اعتراض می‌پردازند‌.
-جمعه ۳۰خرداد محمد وثوق و حمید عرفا در اعتراض به ‌وحشی‌گری پلیس فرانسه و توطئه علیه رئیس‌جمهور برگزیده‌ی مقاومت، خود را در مقابل سفارت فرانسه در لندن به‌آتش میکشند‌. احساس عجز نسبت به‌ایرانیان معترض در پایتختهای اروپایی بالا می‌گیرد‌.
- روزنامه ژورنال دودیمانش در ۲۲ژوئن نوشت‌: مخالفین رژیم آخوندی در پاریس، لندن و برن خود را به‌آتش می‌کشند. آنها علیه عملیات ضدتروریستی که توسط
dst برضد سازمان‌مجاهدین خلق ایران به‌ویژه ستاد مرکزیش در شهر اورسوراواز صورت گرفته است اعتراض می‌کنند. همواره بایستی به ‌کسانی‌که خود را برای آرمانهای خود قربانی می‌کنند احترام گذاشت. خصوصا وقتی که آنها قربانی معامله‌یی شده باشند که از کنترلشان خارج است.
-اما دولت فرانسه، فروش نفت و بنزین را طی یک اطلاعیه رسمی در شهر پاریس ممنوع اعلام می‌کند‌.
- در تمامی موارد، پلیس و عابران با تلاش بسیار سعی در خاموش‌کردن آتش و رساندن هرچه سریعتر مشعلهای انسانی به‌بیمارستان دارند‌. فریادها و شعارهای آنان قلبها را متوقف می‌کند و از کار بازمی‌دارد.
-سرژ شالاندون در روزنامه لیبراسیون دراین‌باره می‌نویسد‌:
فریادی که قلب را از کار باز می‌دارد
این فریاد یک زن به‌نام مرضیه است. فریادی که قلب را از کار بازمی دارد. کمی ‌دورتر از ایرانیانی که علیه دستگیریها، تظاهرات می‌کنند، او خود را به‌آتش می‌کشد. خود را آغشته به‌بنزین کرده است. روزچهارشنبه صبح درپاریس دوراز محلی نیستیم که بیست‌وشش مجاهدخلق درحال بازجویی توسط سرویسهای فرانسوی هستند. ایرانیان به‌سوی این فریاد باعجله با بازوان ودستهایی که ازهم بازهستند، می‌دوند، با آرنجها و پشتشان همدیگر را هل می‌دهند، مردان و زنان باحجاب، به ‌این فریاد نزدیک می‌شوند. ابتدا آدم هیچ نمی‌بیند، به‌جز یک انسانی که در وسط پیاده‌رو به‌خود می‌پیچد و ۱۵نفری که با بی‌نظمی به‌طرف او آمده‌اند. گویی یک درگیری، یک دعوای خیابانی خشن وناگهانی، رخ داده است. اما نه، این جیغ ودادها از جنس دیگری هستند، کیفیت دیگری دارند وپژواک دیگری غیر از خشونت وعصبانیت دارند، آنها نفسهای آخر را می‌کشند، صدای عابران از بهت وترس، دلخراش شده است. دروسط جمعیت، گلوله‌یی ازآتش وجود دارد. درسمت راست، زنی ازسمت جلو به‌سمت عقب درنوسان است، مشتهایش به‌جلو و انگشتانش سفیدرنگ شده وبا دهان باز فریاد می‌زند. این مرضیه باباخانی است که ظاهر می‌شود. برای خاموش‌کردن آتش، مردان، لباسهایی را به‌طرف سرش پرتاب کردند. یک پلیس، بلوز خود را به‌صورت او پرتاب می‌کند. دستهای زیادی با سروصدا به‌حرکت درمی‌آیند. به‌او هوا می‌رسانند. موهای سوخته این زن را تماشا می‌کنیم. دود رقیق و سفید، او را احاطه کرده است. همه، او را فشارمی‌دهند. زنی دخالت می‌کند، یک زن دیگر همان‌طور، زن سوم در ابهام فرورفته است. آنها فریاد می‌زنند، حرکت می‌کنند تا تحرکی داشته باشند. مردی به‌کناراین زن فدایی می‌آید. یک دکتر انترن به‌او کمک می‌کند. حالا ما می‌توانیم او را از روبرو ببینیم. از لباسهایش جز تلی از تکه‌وپاره‌های چرب وخاکستر، چیزی باقی نمانده است‌. دستهای او ازهم گشاده و پوستش دارای لکه‌های سیاهی شده است. درانتهای انگشتانش پوستهای کنده و آویزان‌شده همچون دستکشی که وارونه شده باشد، دیده می‌شود. بخشی ازبدنش شیری‌رنگ شده وبخش دیگرش به‌هم ریخته شده است. مرضیه باباخانی رویش را به‌طرف ما برمی‌گرداند، درچهره‌اش دیگرچیزی باقی نمانده است، ... اودیگر شبحی بیش نیست...
یک شب آتش در نیستانی فتاد
سوخت چون عشقی که برجانی فتاد
شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نی‌یی شمع مزار خویش شد
گفت آتش بی‌سبب نفروختم
دعوی بی‌معنی‌ات را سوختم
- به‌زودی تعداد اقدامات خودسوزی در خارج و داخل ایران به‌ ۲۶ تن می‌رسد که پلیس یا عابران و یا دوستانشان اغلب آنها را در نیمه راه به ‌بیمارستان می‌رسانند‌. از آمل و تهران تا ترکیه و قبرس و یونان و ایتالیا و سوئیس و فرانسه و انگلستان و کانادا و آمریکا‌ ، در همه جا مبارزان و مجاهدان، خونشان به‌جوش آمده است‌.
مریم رجوی باز هم از زندان پیام می‌دهد و خواهش و تمنا می‌کند که کسی به ‌خودسوزی مبادرت نکند‌. او هنوز هم شاکی است که چرا پس‌از اولین‌نمونه‌ ، مقامات فرانسوی نگذاشتند او با چند نفر و حتی با نزدیکترین افراد خانواده‌اش ملاقات کند و این پیام را به‌مجاهدین و دیگر هموطنانش بدهد‌.
- در این‌زمان، ایرانیان بسیاری همراه با هواداران مجاهدین و شورای ملی مقاومت به ‌اورسورواز آمده و در خیابان اقامتگاه، تحصن و اعتصاب کرده‌اند‌.
- در اینجا هیچ‌کس از پس زنانی که از راههای دور یا نزدیک‌ ، از بلژیک تا سوئد و انگلستان و یونان و ترکیه و آمریکا و کانادا به‌اورسورواز شتافته‌اند‌ ، برنمی‌آید‌. برخی ازآنان می‌گویند که به‌مجرد شنیدن دستگیری مریم، خانه و زندگی و حتی کودکان بیمار یا شیرخوارشان را هم رها کرده و با اولین‌وسیله به‌اورسورواز آمده‌اند. زنان شهرک اورسورواز ومناطق اطراف به‌نحوی شگفت و بدون این‌که بتوانند با این زنان به‌زبان واحدی صحبت کنند‌ ، به‌روی آنها آغوش می‌گشایند‌. در اینجا همبستگی عجیبی حکمفرماست‌ ... مردان رنجور و اعتصاب‌کرده در منتهای ضعف و گرسنگی، سنگین‌ترین کارها را به‌سرعت برق و باد انجام می‌دهند.
-تلویزیون کانال ۲ فرانسه در ۱۰ تیر یعنی پانزدهمین‌روز اعتصاب گزارش می‌دهد‌:
دادگاه استیناف پاریس، امروز بعدازظهر خواهد گفت که آیا مریم رجوی رهبر مجاهدین خلق ایران که هفته‌ی گذشته دستگیر شده بود‌ ، آزاد خواهد شد یا خیر‌. در اورسوراواز، مقر مجاهدین خلق، همه اطمینان می‌دهند که در این‌رابطه بسیج هستند‌.
گزارشی از کارولین گوتیه وگیوم ویار‌:
شب‌زنده‌داری با نور شمع
مجاهدین و هوادارانشان، در سکوت، این مراسم را دیشب به‌یاد رهبر کاریزماتیک خود مریم رجوی برگزار کردند‌. این شکل دیگری از اعتراض و شکل دیگری از بیان عزمشان می‌باشد‌.
افشین علوی‌: من فکر می‌کنم که این جنبش ادامه خواهد یافت. هم‌اکنون اینجا ۱۷۰نفر در اعتصاب‌غذا به‌سر می‌برند که ما گاها با مشکل برای متقاعدکردن آنها جهت رفتن به ‌بیمارستان مواجه هستیم‌.
یکی از زنان اعتصابی‌: «من حالم خوب است‌ ، فقط درد دارم ولی حالم خوب است»
در اثر اصرار، بالاخره این اعتصاب‌غذاکننده اجازه خواهد داد که او را مداوا کنند و به‌بیمارستان منتقل نمایند اما گفت که مجدداً بازخواهدگشت‌.
به‌مرورزمان، مجاهدین خود را سروسامان داده‌اند‌. اردویشان اکنون حالت جشنهای بزرگ مردمی را به‌خود گرفته است‌. تیمهای فیلمبردار تلویزیونشان‌ ، به‌طور مستمر برنامه گزارش می‌دهند‌ ، تی‌شرت و پوستر و عکسهای مریم به‌چشم می‌خورد‌.
شهردار اور‌: بین ۳۰۰ تا ۵۰۰نفر در اینجا حضور دارند اما تابه‌حال هیچ حادثه‌یی وجود نداشته است و این چهارده روز است که ادامه داشته است. البته این مستلزم هوشیاری دائمی و هماهنگی می‌باشد‌.
سرودخوانی یک دختر جوان‌: در جهان اشکهای بسیاری ریخته می‌شود مثل آب دریا‌ ...
ترانه ژاک برل (خواننده فرانسوی) به‌سبک مجاهدین خوانده می‌شود. نینا که هنوز کودک است اما بیان یک فعال سیاسی را دارد.
نینا‌: این ترانه را من به‌مجاهدین هدیه می‌کنم‌. ممکن است که کسی آن‌را نفهمیده باشد چون به‌زبان فرانسوی خواندم اما من خودم آن‌را نوشتم‌. آن‌را از ترانه آمستردام (یکی از ترانه‌های ژاک برل) اقتباس کردم‌. من آن‌را با قلبم و تنها چیزی که دارم گفتم زیرا که آنچه اینجا اتفاق می‌افتد را من نمی‌توانم تحمل کنم.
امروز صبح همچنان همان‌قدر انرژی در شعارها وجود دارد. شعارهایی که افرادی را که به‌بیمارستان منتقل می‌شوند همراهی می‌کند. به‌نظر می‌رسد هیچ‌چیز نمی‌تواند در عزم مجاهدین اورسورواز خللی وارد آورد‌.
ایرانیان سوگند خورده‌اند که تا آزادی مریم رجوی از پا نخواهند نشست‌.
زنی که به‌گفته دادستان بازداشتها‌ ، تعادل ژئوپلیتیک دنیای وحشی آخوندسالار را برهم می‌ریزد‌.
مطبوعات فرانسه به‌این زن یعنی مریم رجوی عنوان «پاسیوناریا»ی مقاومت ایران می‌دهند‌. پاسیوناریا که در لغت به‌معنی «گل احساسات» است‌ ، اسم مستعار دولوروس ایباروری بانوی مقاومت اسپانیاست که در جنگهای داخلی این کشور به‌خاطر سخنرانیهای آتشینش به‌یک افسانه زنده تبدیل شده بود‌.
پاسیوناریا همیشه این جمله منسوب به ‌امیلیانو زاپاتا را که به‌شعار جنگهای داخلی اسپانیا تبدیل شده بود تکرار می‌کرد که‌:
«بهتراست ایستاده بر پاهایتان بمیرید تا بر روی زانوانتان زندگی کنید!» ‌.
-پاسیوناریا در سخنرانی خداحافظی خود در بارسلون به ‌زنان و مادران اسپانیایی گفت‌:
«به فرزندانتان درمورد آنهایی که از دریاها و کوهها گذشتند و از مرزهای حفاظت‌شده توسط سرنیزه رد شدند، تعریف کنید و بگویید درحالی‌که سگان تشنه در پی دریدن گوشتشان بودند، آنها از همه‌چیز خود گذشتند: عشقشان، کشورشان، خانه و ثروتشان، پدرانشان، مادرانشان‌ ، همسرانشان، برادران وخواهران وفرزندانشان‌ ... تا به‌ما بگویند: ما اینجا هستیم، برای آرمانمان‌ ، آرمان همه بشریت مترقی و پیشرو»...
-به‌مدت ۲هفته اخبار اورسورواز و دستگیری مریم رجوی، سرخط اخبار فرانسه و بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی است. دراین اثنا یک شب نیایش و دعا برگزار می‌شود که از واشنگتن تا لندن و سوئد و پاریس و ژنو و برلین و رم تا قرارگاه اشرف و بسیاری از خانه‌ها در داخل ایران را درمی‌نوردد‌.
- شخصیتهای بسیاری در فرانسه و در کشورهای دیگر انزجارخود را از رفتار دولت فرانسه اعلام می‌کنند‌. حزب سوسیالیست آنچه را که انجام شده یک افتضاح سیاسی می‌نامد‌.
خانم دانیل میتران همسر رئیس‌جمهور فقید فرانسه و رئیس فرانس لیبرته در فردای ۱۷ژوئن، نخستین کسی است که به اورسورواز می‌شتابد‌. خانم میتران برچسب فرقه و سکت و کیش شخصیت علیه مجاهدین را تمسخرانگیز اعلام می‌کند و می‌گوید‌: من و همسرم هم، ‌زمانی تروریست خوانده می‌شدیم ولی بعد، او رئیس‌جمهور فرانسه شد و به‌من مدال افتخار دادند‌.
- ایوبونه رئیس سابق د. اس‌. ت یک‌سال بعد در سخنرانی خود اشاره می‌کند که بیش‌از شانزده ارگان دولتی در این عملیات شرکت داشتند. و مطبوعات فرانسه که این عملیات را عظیم توصیف کردند چند ساعت قبل‌از شروع آن خبردار شدند.
-مطبوعات فرانسه کماکان از «عملیات غول‌آسای دستگیری» و «بازداشتهای غول‌آسا» صحبت می‌کنند.
رسانه‌های فرانسه چه می‌گویند
لاگازت‌دووال‌دواز در روز ۱۱تیرماه با این تیتر منتشر می‌شود که‌: اطلاعات فرانسویها به‌وسیله تهران مسموم شده‌اند“.
لاگازت‌دووال‌دواز می‌افزاید‌: از فردای روزی که گزارش د.اس.ت که باعث یورش ۱۷ژوئن شد، انتشار یافت مسئولین سازمان‌مجاهدین خلق ایران به‌یک ضد‌حمله در جبهه اطلاع‌رسانی دست‌زدند.
... افشین علوی به‌آرامی می‌گوید که اینها اتهاماتی دست‌چین‌شده و بی‌پایه است. درهمه این حرفها، ما بیان کلمات و روشهای سرویسهای امنیتی ایران را می بینیم. برای مجاهدین، این جریانی روشن است: سرویسهای امنیتی فرانسه توسط همسانان خود در تهران مسموم شده‌اند.
- دراین اثناء، مریم رجوی از زندان اطلاعات فرانسه به‌زندان فلوری‌مروژیس منتقل می‌شود‌. در زندان اطلاعات، او را از مسیرهای زیرزمینی در محاصره مأموران و سگهای محافظ به ‌کاخ دادگستری می‌بردند‌. در زندان شهربانی نیز هرروز سلول او تعویض می‌شود‌. ملاقات و غذابردن و دادن هر چیز دیگری ازسوی خانواده‌اش برای او ممنوع است‌. او به‌عمد از غذای زندان نمی‌خورد. از پولی که برایش فرستاده شده بود ، فقط ۲۰یورو به‌او داده می‌شود و به‌رغم جراحی سنگین ۳هفته‌ی پیش‌، در ایام زندان، فقط با نانی که از ۲۰یورو می‌تواند بخرد‌، خود را سرپا نگه می‌دارد‌.
مهر تابان ایران به ‌اور بازمی‌گردد
- سرانجام دادگاه در روز ۲ ژوئیه به ‌آزادی مریم رجوی رأی می‌دهد اما خود او تا صبح روز بعد در سلول و بی‌اطلاع است‌.
فیگارو لحظه اعلام خبر در ساعت ۶ بعد از ظهر ۲ ژوئیه را در اورسورواز چنین تصویر می‌کند‌:
فریادها، گریه‌ها و احساسات.‌....


خبر ظرف چندثانیه درمیان تمامی تظاهرکنندگان اورسورواز پیچید، و شور و شوقی غیرقابل‌تصور ایجاد کرد.
یک نفر که دراعتصاب غذا به‌سر می‌برد. تصور کرد مریم رجوی را درماشینی مشاهده کرده است.
سایر اعتصاب‌کنندگان دراطراف او آواز می‌خوانند‌: ” او آزاد شد، او آزاد شد ” .
درحالی‌که اشک در چشمانشان جمع شده است به‌ فارسی یا انگلیسی شعار می‌دادند‌: ” زنده‌باد مریم، ما پیروز شدیم ”.
-مریم رجوی روز بعد، حوالی ظهر پنجشنبه ۳ ژوئیه ۲۰۰۳ ( ۱۲ تیرماه ۱۳۸۲ ) اززندان آزاد می‌شود. برای آزادی او ۸۰ هزار یورو وجه‌الضمان بریده‌اند که پول زیادی است‌.
-قرارگاه اشرف اکنون به‌راستی به‌دیار بیقراران تبدیل شده است
تلویزیون کانال ۱ فرانسه خبر داد کسانی‌که از سراسر اروپا آمده بودند از او همچون مسیح استقبال کردند‌. آنها فریاد می‌زدند «خاتمی چشم تو کور شود - ما مریم را آوردیم‌ !».
لبخند از لبان این رهبر مقاومت هرگز محو نمی‌شود. او ابتدا در مقابل یادبودی برای دو تن از مجاهدین که خود را به‌آتش کشیده بودند توقف و ادای احترام کرد‌. سپس در یک سخنرانی سلیس به‌مدت یک‌ساعت، اتهامات تروریستی را به‌چالش طلبید و اطمینان داد که می‌تواند حساب جزء به‌جزء همه پولهای توقیف‌شده را پس بدهد‌.
-تلویزیون کانال ۲ فرانسه از «لشکری از دوربینها» به‌هنگام آزادی او و رسیدنش به ‌اورسورواز خبر می‌دهد که همانند یک رئیس کشور مورد استقبال قرار گرفت و دریک سخنرانی مبسوط، نکته‌به‌نکته اتهامات وارده به‌جنبش خود را رد کرد و گفت آماده است برای هر سانتیم پول که توسط پلیس پیدا شده است جواب بدهد‌.
-تلویزیون کانال ۳ از جشنی مانند ورود رئیس یک کشور در اورسورواز گزارش می‌دهد و می‌گوید‌: مریم رجوی اجازه نمی‌دهد هیچ تلخ‌کامی به‌خاطر بازداشتش در چهره‌اش دیده شود‌. ۱۲۰۰ ایرانی ازسراسر اروپا برای استقبال از او و ابراز احساسات برای او، خود را به‌اینجا رسانده‌اند‌. اما او ابتدا می‌خواهد چند شاخه گل بر بنای یادبود دو زنی بگذارد که به‌خاطر اعتراض علیه دستگیری او، خود را به‌آتش ‌کشیدند‌. این یک عملیات عظیم پلیس بود که بعداز ۱۵روز ازانجام آن از نظر بعضی، یک ضربه به‌خاطر هیچ‌چیز‌ بوده است‌.
- شهردار اور می‌گوید‌: د.اس.ت به‌دنبال چه چیزی می‌گشت‌ ؟ قاضی بروگیر دنبال چه چیزی می‌گشت‌ ؟ سلاح‌ ؟ دلایل تروریسم‌ ؟ هیچ‌چیز‌. تحقیقات، این‌را به‌خوبی ثابت کرد‌. حمله پلیس در ۲ نوبت تکرار شد اما دراینجا هیچ‌چیز یافت نشده است‌.‌ ... مریم رجوی در پشت پودیومی که به‌تریبون سیاسی تبدیل شده است توضیح داد‌: سرویسهای اطلاعات فرانسه توسط اطلاعات دروغین از منبع اطلاعات آخوندها و مأموران اطلاعات ایران که خود را «اعضای سابق مجاهدین» می‌نامند‌ ، فریب داده شده‌اند‌.
-امشب این آزادی به‌عنوان یک پیروزی تلقی می‌شود‌. مریم رجوی اکنون بیش‌از هرزمان، سمبل مقاومت ایران می‌نماید‌.
-مطبوعات و رادیوهای فرانسه از «انفجار شادی» و «استقبالی در شأن یک رئیس کشور» که با «شوروشوق غیرقابل‌تصور» همراه است گزارش دادند و خاطرنشان کردند‌: اکنون سخن از یک «رهبر کاریسماتیک» است که «نماد مقاومت ایران» است و «دادسرا (و برچسب) تروریستی و دولت فرانسه را در پس یک حمله غول‌آسا‌ ، خجالت‌زده می‌کند» !
- فرانس‌انفو موضعگیری حزب سوسیالیست را گزارش می‌کند که مشروعیت عملیات علیه مجاهدین را زیر علامت سؤال برده و آن‌را یک افتضاح توصیف می‌کند.
- رادیو فرانس‌انفو‌ ، می‌افزاید‌: «افراد پلیس تلخ‌کامند‌. به‌گفته‌ی معاون دبیر‌کل ملی سندیکای افسران پلیس، همه ‌چیز بر باد رفته است... ‌ ». ‌
شهردار اورسورواز می‌گوید «اکنون دولت باید توضیح دهد که برای چه این عملیات را انجام داده؟ چه چیزی در پشت قضیه بوده؟ آیا زدوبندهای بین‌المللی بود؟ ما امروز واقعاً در انتظار پاسخ هستیم‌ ».
- فیگارو به‌نقل از یک حقوقدان و وکیل‌مدافع می‌نویسد‌: این یک تودهنی واقعی به‌قاضی تحقیق و مسئول بازداشت مجاهدین بازداشت‌شده که از او دنباله‌روی کرده بودند، می‌باشد.
-تحلیلگر فرانس‌انتر، آزادی مریم رجوی و استقبال هموطنانش از او را یک پس‌رفت برای دادستانی و یک تودهنی برای بروگیر و مأموران اطلاعات فرانسه می‌خواند که رئیسشان گفته بود مجاهدین قصد انجام سوءقصدهایی را در اروپا داشتند‌.
-پاریزین می‌نویسد‌:
شادی عظیم برای آزادی مریم رجوی
در اور همه آرزو می‌کنند امروز او را ببینند.‌ ...
فریاد، اشک و صحنه‌های شادی به‌دنبال اعلام آزادی مریم رجوی.
مخالفان ایرانی، پرچمهای ایران و تصاویر ”پاسیوناريای“ خود را بیرون آوردند.
برای بازپرسان و پلیس این در حکم یک تودهنی بود.
باد ادعاها علیه این جنبش به‌سرعت خالی می‌شود.
تحقیق‌گران هیچ سلاحی پیدا نمی‌کنند. هیچ مواد منفجره‌یی به‌دست نمی‌آید که بتواند اجازه دهد اعمال خشونت‌آمیزی آماده‌سازی شود.
اومانیته می‌نویسد‌:
بعداز سروصدای اول، باد آن دستگیریهای جمعی، خالی می‌شود.
تصمیم دادگاه استیناف مبنی برآزادی مریم رجوی وهمراهان او انکار حرفهای نیکلا سارکوزی وقاضی بروگیر است». دیروز در اورسورواز، صدها تن ازهواداران و اعضای مجاهدین خلق ایران، پیشواز فاتحانه‌یی ازرهبری خود مریم رجوی، سازماندهی کرده بودند..‌ ...
تصمیم دادگاه استیناف، یک ناکامی غیرقابل اعتراض برای بخش قضایی اداره ضدتروریستی و یک انکار شدید برای روشهای به‌کاربرده‌شده توسط قاضی ژان لویی بروگیر به‌خصوص دررابطه‌با بیانیه‌هایی است که توسط وزیرکشور و رئیس
dst علیه مجاهدین صادر شده بود.
لیبراسیون می‌نویسد‌:
بروگیر نمی‌تواند رجوی را در زندان نگه دارد‌. آزادی او یک ”غلط کردن“ برای قاضی ضدتروریست محسوب می‌شود. این آزادی، عملیات انجام‌شده توسط بازرسان تحقیق علیه این مخالفین ایرانی را هرچه بیشتر به‌عنوان یک عملیات سیاسی عریان می‌کند تا تهاجمی که با انگیزه وعناصر واقعاً قضایی صورت گرفته باشد‌.
- لوموند، استقبال پیروزمندانه از مریم رجوی را تیتر می‌کند و می‌نویسد‌:
روز پنجشنبه در اور باندرولی نصب شده بود که به‌او خوشامد می‌گفت
فرش قرمز و همه جا غرق درگل
انبوه بادکنکهایی که به‌آسمان می‌رفت فریاد شادی، رقص و آواز، فشار جمعیتی که او را در میان گرفته بود به‌حدی بود که نیم ساعت طول می‌کشد تا همسر مسعودرجوی بنیانگذار جنبش اصلی اپوزیسیون مسلحانه رژیم تهران، فاصله صدمتری تا جایگاه را که قرار بود در آن سخنانی ایراد کند، طی نماید.
درکنار او دکترصالح رجوی و برادرزاده‌اش استفان، ژان‌پیر بکه شهردار سوسیالیست اور و عالیجناب گایو دیده می‌شدند.
مریم رجوی در سخنان خود پس‌از بیان احساس خود از این استقبال و این همبستگی از اهالی اوور که چهره واقعی فرانسه انسان‌دوست و مهد آزادی را نشان داده‌اند سپاسگزاری کرد و افزود ”شما دیگر فقط همسایگان ما نیستید شما وارد تاریخ ما شدید“.
او در پاسخ به‌پرسشی درباره احساس و اندیشه‌یی که در زمان حبس در فلوری مروژیس داشته است، گفت: ”روزی که این مبارزه را آغاز کردیم همه خطرات را پذیرفتیم. من خود را برای زندان، شکنجه و اعدام ازسوی ملایان آماده کرده بودم اما هنوز درک نمی‌کنم که چرا باید در فرانسه برای اولین‌بار به‌زندان بروم“.
درباره دلایلی که سبب شده قاضی بروگیر و د.اس.ت چنین نیروهایی را بسیج کند مریم رجوی گفت: ”اطمینان دارد که ‌بخشی از سرویسهای اطلاعاتی فرانسه، اطلاعات جعلی داده شده ازسوی ایران را بی‌چون‌وچرا می‌پذیرفته‌اند. این توطئه‌یی است که تدارک‌شده از ناحیه وزارت اطلاعات آخوندهاست.
او تکرار کرد که ”مقاومت ایران “ هیچ‌گاه منافع فرانسه را تهدید نکرده است:
”ما هیچ عمل غیرقانونی مرتکب نشدیم و نخواهیم شد چه در اروپا و چه در آمریکا و چه در هر جای دیگر دنیا“.
وی همچنین متعهد شد که ”پاسخگوی سانتیم به‌سانتیم پول یافته‌شده در اور“ باشد.
لوموند می‌افزاید‌: امروز گویی که مجاهدین، عرش را سیر می‌کنند...
اما ایرانیان تنها کسانی نبودند که ابراز شعف می‌کردند. اسقف گایو نیز رضایت خاطر خود را پنهان نمی‌کرد‌: ”آنها از بی‌حرمتی در انظار عموم رنج برده‌اند امروز برایشان روز پیروزی است“.
از نظر ژان پیر بکه شهردار‌: ”این آزادی قبل‌از هر چیز امکان می‌دهد نفسی به‌راحتی بکشیم چرا‌که وضع چندین نفر از کسانی‌که اعتصاب‌غذا کرده بودند به‌سرعت رو به ‌وخامت می‌رفت. عملیات پلیس، ناهنجار، مسخره و در ابعادی بی‌تناسب بود آنها به‌دنبال مواد منفجره و مواد مخدر بودند اما چیزی نیافتند“.
۲۴ژوئن شورای شهر به‌اتفاق آراء تصمیم گرفت که از دولت در این باب توضیح بخواهد. مریم رجوی اعلام کرده که خواستار تشکیل یک کمیسیون تحقیق پارلمانی خواهد شد ژان پیر بکه تصریح می‌کند: ”ما هم از این خواست حمایت می‌کنیم ما می‌خواهیم بدانیم اهداف آنچه که به‌یک فضاحت واقعی تبدیل شده چه بوده است“. یک نبرد دیگر نیز پیش روی شهردار قرار دارد دفاع از سه مجاهدی که در اقامتگاههایشان تحت‌نظر خواهند بود تا بعد اخراج شوند. در بین آنان سرهنگ‌بهزاد معزی دیده می‌شود کسی که خلبان هواپیمایی بود که در اوت ۱۹۸۱ مسعودرجوی را به‌فرانسه آورد‌.
-در روز آزادی مریم رجوی بسیاری مطبوعات اروپایی نیز مقالات مشابهی منتشر کردند‌. تیتر فرانکفورتر روندشاو چنین بود‌:
مایه خجالت برای شکارچیان تروریست که زیاده‌روی می‌کنند
دادگاه استیناف پاریس، مریم رجوی، سمبل مقاومت ایران را که در مظان اتهام تعلق به‌یک انجمن تروریستی قرار داشت، آزاد کرد. قضات معتقد بودند که دلایل ارائه‌شده علیه وی، فوق‌العاده ضعیف هستند.
تنها واکنش منفی متعلق به‌رژیم آخوندی بود‌:
خبرگزاری فرانسه در روز ۱۶ تیر گزارش کرد‌: سخنگوی وزارت‌خارجه ایران گفت که ازتصمیم دادگاه فرانسه برای آزادسازی رجوی بسیار آزرده شده است.
همچنین به‌خاطر انتشار عکس رهبر اپوزیسیون در یک روزنامه‌ ، آن‌روزنامه بسته شد‌. سردبیر و همسرش دستگیر گردیدند. روزنامه آسیا در صفحه‌ی اول، عکسی ازمریم رجوی درحال لبخند نشان می‌داد که دسته‌گلی دردستانش داشت و توسط دوست‌دارانش مورد استقبال قرارمی‌گرفت. هرگونه اشاره به‌این گروه معمولاً با عنوان ”منافق ”صورت می‌گیرد‌. سخنگوی وزارت‌خارجه ایران ازفرانسه خواست از ایجاد ”یک الگوی منفی ”دربرخورد با این گروه پرهیز کند. او به‌خبرنگاران گفت‌: این یک مسئولیت بین‌المللی برای فرانسه و همچنین کشورهای دیگر می‌باشد که با تروریست مبارزه کنند و این گروه یک نمونه عالی است‌.
به‌راستی هم در تهران تنها روزنامه‌یی که جرأت کرده بود خبر آزادی مریم رجوی را همراه با عکسی از او در صفحه‌ی اول منتشر کند توقیف، و سردبیرش بازداشت شد‌. برای آزادی همسر سردبیر، ۲۵۰ میلیون تومان وثیقه تعیین شد‌.
-لیگابو گزارشگر ویژه ملل‌متحد بعداً در این‌باره نوشت‌: «سردبیر روزنامه اقتصادی آسیا همراه با همسرش که سردبیر اجرایی این‌روزنامه است بعدازاین‌که عکسی از مریم رجوی را روز ۵ ژوئیه چاپ کرد دستگیر شدند».
گزارشگر ویژه ملل‌متحد با گزارش خود می‌افزاید‌: سردبیر روزنامه آسیا «روز قبل‌از ملاقات با گزارشگر ویژه در ۹نوامبر ۲۰۰۳ بعداز ۱۸ هفته حبس انفرادی در یک نقطه نامعلوم سرانجام به‌زندان اوین منتقل شد».
اما آزادی «نماد مقاومت» به‌راستی یکی ازبرجسته‌ترین و شیرین‌ترین لحظات سالیان مقاومت بود‌.
مسعودرجوی این لحظه را «از شکوهمندترین لحظه‌های تاریخ مقاومت مردم ایران» توصیف کرد‌.
«لحظه‌یی که تاروپود‌ ، بود و نبود‌ ، و عطش سوزان ایران و ایرانی برای آزادی را در انظار جهانیان به‌نمایش گذاشت» (مسعودرجوی - ۱۲ تیر۱۳۸۲) ‌.
پیام تهنیت و قدردانی مسئول شورای ملی مقاومت
هموطنان عزیز‌
سلام به‌همه ‌شما‌. به‌جگرهای سوخته و لبهای تشنه و بدنهای فرسوده و گرسنه در اعتصاب‌غذای ۱۷روزه.
سلام به‌عشقهای فروزان و شعله‌ور برای آزادی، برای مریم رهایی و برای درهم‌شکستن توطئه و زد‌و‌بند رژیم ضد‌بشری آخوندی.
سلام به‌ شب‌زنده‌داران و نیایش‌گران در ۲۰شهر جهان.
سلام براشکها و لبخندهایتان، بر غم جانکاهی که شما را در این ایام فراگرفته بود و بر فوران شگرف شادیهایتان درلحظه ‌اعلام و شنیدن خبر آزادی رئیس‌جمهور برگزیده‌ مقاومت.
لحظه‌یی که از شکوهمند‌ترین لحظه‌های تاریخ مقاومت مردم ایران دربرابر رژیم آخوندی است.
لحظه‌یی که تار‌و‌پود، بود‌و‌نبود و عطش سوزان ایران و ایرانی برای آزادی را در انظار جهانیان به‌نمایش گذاشت.
در بسیاری خیابانهای تهران، اتومبیلها چراغهایشان را روشن‌کردند. بوقها به‌صدا درآمد و دانشجویان خروشیدند که‌: «مریم بیا ـ تهران بیا». درهمین اثنا، دستهایی دیگربار، بردیوارها نوشتند: «مجاهدین بی‌سلاح ـ قلب ما سلاحتان».
در این ایام مردم و شورای شهر و شهردار اورسورواز با صمیمیت و مهربانی بسیار، در همه ‌لحظات، با مریم و مجاهدین و مقاومت و مردم ایران بودند و عواطف انسانی آنها مانند رود کنار شهرشان بی‌انقطاع جریان داشت. می‌گویند که خانه‌ها و امکانات خود را در اختیار گذاشته بودند. با مقاومت ایران گریستند و شب‌زنده‌داری کردند و با مقاومت، در آزادی مریم به‌شادی و پایکوبی برخاستند. آنان ارزشهای آرمانی فرانسه، مهد آزادی و حقوق‌بشر را در تمامیتش، به‌نمایش گذاشتند.
خانم میتران بلادرنگ به‌اقامتگاه رئیس‌جمهور برگزیده و سمبل مقاومت و آزادی ایران شتافت و اسف و اندوه خود را ازاین‌که او را در آن‌جا نمی‌یابد، ابراز کرد و متعاقباً در یک کنفرانس مطبوعاتی به ‌نافذترین صورت به‌اتهامهای ساخته و پرداخته ‌رژیم آخوندی علیه مجاهدین و مقاومت ایران از قبیل سکتاریسم و تروریسم و شخصیت‌پرستی پاسخ گفت.
هم‌زمان، مردان کلیسا و نمایندگان مجالس و سناتورها و شخصیتهای سیاسی و مدافعان نامدار حقوق‌بشر در کشورهای مختلف جهان به‌پا خاستند.
همبستگی ملی ایرانیان در خارج‌کشور هم یک‌بار دیگر اوج گرفت. تقریباً همه ‌ گروهها و سازمانها و شخصیتهای سیاسی، به‌استثنای عوامل و همدستان رژیم، یک‌سو و یکپارچه، صرفنظر از هر اختلاف سیاسی با مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران، به‌اعتراض پرداختند.
در این جریان و در این ایام، من تلاش کردم که با حداکثر خویشتن‌داری، کلمه‌یی و عبارتی نگویم که این اعتراضهای برحق و مقدس بالا و بالاتر بگیرد. می‌ترسیدم که حتی با یک کلمه و یک عبارت، بغض فروخفته در هزاران و هزاران تن از هموطنانمان و مجاهدان آزادی‌ستان، مشتعل و منفجر گردد و دیگر نتوان کسی را کنترل کرد.
بدون هیچ مبالغه، از صدها خودسوزی دیگر با پیام مریم، و با خواهش و التماس و استدعا از راه دور و از نزدیک، هم مستقیم و هم غیرمستقیم، ممانعت گردید و از مسئولان سازمان‌مجاهدین که در این خصوص به‌غایت همکاری و تفاهم داشتند، سپاسگزارم.
یک شب آتش در نیستانی فتاد
سوخت چون عشقی که برجانی فتاد
شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نی‌یی شمع مزار خویش شد
به‌راستی آنان وجود خود را به ‌شمعهای فروزان آزادی و مشعلهای جاودان مقاومت و تاریخ این میهن تبدیل کردند.
سلام بر «ذبح عظیم» ملت ایران در آستان فرشته ‌آزادی که خلق اسیرمان از یک‌صدسال پیش سر به‌پایش نهاده است. آزادی، خجسته آزادی...
از آن‌سو، آخوند خاتمی متقاضی استرداد مریم بود و کیسه‌ها دوخته بود. کسی که در مقام وزیر تبلیغات خمینی در جنگ ۸ساله افتخار می‌کرد که رژیمش ۴۵۰هزار دانش‌آموز را در پتو پیچیده و به‌میدانهای مین فرستاده است، عجبا که اکنون از طریق سخنگویان و مزدوران معلوم‌الحالش مدعی شد که خودسوزیها در کشورهای مختلف جهان، «سازمان‌یافته» و «با دستور» بوده است!
بیچاره، تفاوت سازمان و آرمان را بو نکرده و ازآن‌جاکه هیچ‌گاه در تمامی عمرش حتی آتش یک سیگار را بر پشت دست خود هم حس نکرده است، نمی‌داند که برخی امور از اساس با دستور و با سازمان‌یافتگی عملی نیستند. اگر غیر از این بود، آخوندها قبل‌از هرکس برای حفظ خود و رژیمشان به‌صدوردستورات لازم روی می‌آوردند و نیازی به‌داعیه ‌کاذب اصلاحات و همچنین این همه فغان و فریاد علیه مجاهدین و مقاومت ایران نبود.
رژیم برای چند روز در پوست خود نگنجید و برای یکصدمین و هزارمین‌بار از پایان مجاهدین و جنبش مقاومت ایران خبر داد و بار دیگر ثابت شد که به‌رغم همه ‌یاوه‌گوییهایش درمورد ناچیز‌شمردن «گروهگ تروریستی» خطر اصلی را از همین بابت از تنها جایگزین میهنی و دموکراتیک می‌داند و الا چه نیازی به‌این‌همه تشبثات داخلی و منطقه‌یی و بین‌المللی علیه «یک سکت خلع‌سلاح‌شده و مطرود» بود؟!
راستی این بسیج دروغ‌پردازی و «شیطان‌سازی» از مجاهدین و «ترور شخصیت» برای چیست و چه کسی غیر از رژیم و مأموران اطلاعات آخوندها در پشت آن است؟
رژیم در چه شرایطی است و با چه خطر مبرمی روبه‌روست که این‌چنین بقای خود را در فنای مقاومت ایران می‌بیند؟
ارتباط این قضایا با افشای تسلیحات کشتار جمعی رژیم آخوندی ازسوی مقاومت و با موج اعتراضات برحق دانشجویان و مردم آزاده ‌ایران چیست؟
به‌نظر می‌رسد که آخوندها تنها راه برون‌رفت خود را از تنگنای داخلی و تنگنای بین‌المللی و به‌ویژه تنگنایی که در عراق با آن مواجه هستند در انهدام این مقاومت یافته‌اند. اما چه کسی نمی‌داند که روزگار حاکمیت آنها شتابان رو به ‌پایان است.
با قدردانی از همه ‌هموطنان و پشتیبانان مقاومت ایران و سپاس از خانواده‌های شهیدان و همه ‌شخصیتها و جریانهای سیاسی که اعلام همبستگی نمودند، یک‌بار دیگر تأکید می‌کنم که برخلاف اقدامات تروریستی و جاسوسی رژیم آخوندی، حضور و فعالیت پناهندگان سیاسی ایران در کشورهای مختلف جهان طی ۲۲سال گذشته، صرفاً یک فعالیت مسالمت‌آمیز در چارچوب قوانین و ضوابط این کشورها بوده است و در آینده ‌هم، چنین خواهد بود.
باایقان به‌پیروزی نهایی ملت ایران، با بزرگداشت خاطره ‌شهیدان و با درود به‌همه ‌ عزیرانی که درکشورهای مختلف جهان، درد و رنج اعتصاب جانکاه را تحمل کردند.
مسعودرجوی
مسئول شورای ملی مقاومت ایران ـ ۱۲ تیرماه ۱۳۸۲
سخنرانی مریم رجوی پس‌از آزادی (۳ژوییه ۲۰۰۳ـ ۱۲ تیر۱۳۸۲)
‌به‌نام خدا به‌نام ایران و به‌نام آزادی
و با سلام به‌ شما مادران، پدران، خواهران، برادران و فرزندان عزیزم، که خانه و خانواده و کار و زندگی را ترک کرده‌اید و برای دفاع از آزادی و مقاومت مردم ایران، خودتان را از سراسر اروپا تا آمریکا و کانادا و استرالیا و دیگر نقاط جهان به‌این‌جا رسانده‌اید.
و با درود به‌سایر هموطنان متحصن و درحال اعتصاب‌غذا در سوئد و نروژ و دانمارک و انگلستان و آلمان و هلند و قبرس و یونان و استرالیا و شهرهای مختلف آمریکا و کانادا که به‌حمایت از مقاومت و آزادی مردم ایران برخاسته‌اند.
و به‌خصوص با درود به‌دانشجویان و مردم به‌پاخاسته ‌ایران و خانواده‌ها و جوانان پرشوری که در کارزار آزادی، آرام و قرار ندارند و با شما همراه و هم‌صدا هستند.
به‌راستی که شما شعله‌های شرف و مقاومت ملتی اسیر دربرابر فاشیسم مذهبی هستید که در این ایام در سراسر ایران و در اقصی‌نقاط جهان زبانه می‌کشد و جهانی را به‌تحسین و ستایش واداشته است.
شما بیش‌از دوهفته گرسنگی و تشنگی را به‌بهای جانهای ارزشمندتان تحمل کردید و در این مدت مردم شریف اور درکنار شما بودند و شما را تسلی می‌دادند. من می‌دانم که این‌همه ، نه به‌خاطر من، بلکه به‌خاطر آزادی مردم ایران بود.
اجازه بدهید که خطاب به‌مردم شریف اور اضافه کنم که شما مردم اور و شهردار آزاده‌ شما و شورای شهر اور از همه ‌احزاب، فرانسه را با همه ‌ارزشهای انسانی و اخلاقی و آزادیخواهانه ‌آن به‌نمایش گذاشتید.
ما باعث زحمت شما شدیم و خجل هستیم، ولی حالا دیگر شما فقط همسایه نیستید و بخشی از تاریخ و مقاومت و قلب و عواطف ما و مردممان هستید و ما هرگز آن‌را فراموش نمی‌کنیم، چون در این دوهفته شما از هیچ‌چیز کوتاهی نکردید.
از زنان اور، از مردان اور و از بچه‌های اور عمیقاً سپاسگزارم که در تلخترین شرایط و در سخت‌ترین ایام با همه ‌عواطف و امکانات و خانه‌هایشان درکنار ما بودند.
در این ایام من خودم را فراموش کرده بودم و همه ‌تلاشم این بود که جلو خود‌سوزیها را بگیرم. شما خوشحال هستید ولی من هنوز درد عمیقی را در سراسر وجودم به‌خاطر آنها احساس می‌کنم. در‌حقیقت هنوز قلبم در سوز‌و‌گداز و در آتش است. آتشی جاودانه که فقط با آزادی پایدار و همیشگی مردم ایران آرام می‌گیرد.
ای‌کاش که من زودتر خبردار می‌شدم و می‌توانستم مانع این فدیه‌های بزرگ و شگفت تاریخ آزادی میهنم بشوم.
از نمایندگان مجلس در کشورهای مختلف، از سناتورها، از شخصیتهای سیاسی و تاریخی و مذهبی و کشیشها و شخصیتهای عالیقدر کلیسا که به‌ این‌جا آمدند سپاسگزاری می‌کنم. قبل‌از همه از خانم میتران که بزرگواری و هوشیاری و شکوه ارزشهای فرانسه و مقاومت فرانسه را، این‌بار دربرابر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، بازتاب نمود.
خانم میتران انگار که با خودش ژنرال دوگل، به‌عنوان رهبر مقاومت ضدفاشیستی فرانسه و پرزیدنت میتران فقید را هم به‌این‌جا آورده بود. دلم می‌خواست قبل‌از آمدن به‌این‌جا به‌دیدار ایشان بروم و احساسم را بگویم اما عملی نبود و آن‌را به‌بعد موکول کردم اما فرصت را مغتنم شمرده و از طریق مردم اور و شورای شهر که همه ‌تمایلات سیاسی فرانسه را دربرمی‌گیرد و مخصوصاًً از طریق آقای شهردار، به‌ فرانسه و ارزشهای آن و به ‌سمبلهای آن مانند خانم میتران و همچنین لیگ حقوق‌بشر فرانسه و حقوق‌بشر نوین و به‌ همه ‌ شخصیتها و مقامات و وکلا و قضات فرانسه درود می‌فرستم. به‌قول هانری لوکلرک «دادگستری فرانسه نشان داد که می‌تواند از کرنش در‌برابر ملاحظات سیاسی پرهیز کند زیرا که کشور قانون و دموکراسی است».
ما از هرگونه پیگرد و تحقیقات قانونی و محاکمه ‌عادلانه‌قضایی نه‌فقط رویگردان نیستیم بلکه از آن به‌غایت استقبال می‌کنیم چون در فضای عادلانه و دموکراتیک، قطعاً وجدانها و آرای بی‌طرف و افکار عمومی را درکنار خود داریم و چیزی برای مخفی‌کردن نداریم.
اجازه بدهید اضافه کنم که در لیست اتحادیه‌اروپا تصریح شده است که ائتلاف شورای ملی مقاومت ایران، یک سازمان تروریستی نیست. برچسب تروریستی به‌سازمان‌مجاهدین خلق نیز که یک کپی‌برداری از وزارت خارجه‌ آمریکا است، فقط و فقط برای استمالت از ملایان ابداع شده و سابقه ‌آن به ‌ایران‌گیت برمی‌گردد و حالا دیگر پس‌از رفع هرگونه توهم رفرم و میانه‌روی در ایران تحت‌حاکمیت ملایان این برچسب باید برداشته شود.
بااین‌همه تصریح می‌کنم که این اقامتگاه از ۲۰سال پیش مقر شورای ملی مقاومت در فرانسه بوده و نه مجاهدین. مجاهدین در سپتامبر۱۹۹۴ همه ‌دفاتر خود را در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی منحل کردند و آن‌را در اطلاعیه ‌رسمی اعلام نمودند. فقط در کشورهایی مثل انگلستان و آمریکا سخنگوی مطبوعاتی باقی گذاشتند.
درحقیقت من فکرمی‌کنم و این‌را برای اطلاع دولت فرانسه و شخص پرزیدنت شیراک هم می‌گویم که برخی سرویسهای فرانسوی با اطلاعات غلط از جانب وزارت اطلاعات ملایان و عوامل آنها و مأموران نفوذی که در این ایام خودشان را اعضای سابق مجاهدین معرفی می‌کنند، گمراه شدند. و ‌الا برای آمدن و تحقیق و بازرسی احتیاج به‌این همه هلیکوپتر و کشتی و انفجار درها و پنجره‌ها نبود، شاید آنها فکر می‌کردند که در این‌جا همه مسلح هستند و یک درگیری مسلحانه بزرگی در پیش‌رو است‌. حال این‌که شورای شهر به‌درستی شهادت داده است که در دو‌دهه‌ گذشته در مقر مقاومت هیچ فعل و انفعال غیر‌قانونی وجود نداشته است. درهرحال از دولت فرانسه و شخص پرزیدنت شیراک خواهان تشکیل کمیسیون ویژه‌یی برای رسیدگی به‌این موضوع از ابتدا تا انتهای آن هستم.
پولهای این مقاومت با ۱۲۰هزار شهید، مطلقاً و تماماً متعلق به‌مردم ایران و هواداران این مقاومت است و حتی یک یورو و یک دلار آن از هیچ دولت یا کشور و رژیم دیگری نیامده است. هرچند من از جزئیات خبر ندارم اما مطمئنم که مقاومت، حساب هر سانتیم آن‌را هم برای مقامهای قانونی روشن خواهد کرد و شما خواهید دید که مقاومت ایران در این‌باره هم، چیزی برای پنهان‌کردن ندارد و این پولها مخارج خانواده‌های شهیدان و فرزندانشان و هزینه‌های مطلقاً سیاسی و تبلیغاتی این مقاومت در چارچوب قانونی بوده است. مردمی که در ایران برای آزادی، ۱۲۰هزار اعدامی و نیم‌میلیون زندانی شکنجه‌شده را به‌جان می‌خرند، پولهایی صدبرابر بیشتر از این‌را هم در حمایت از مقاومت نثار می‌کنند. این‌که این پولها از یک دولت عربی یا غیرعربی آمده باشد کذب محض است و این در دادگاه اثبات خواهد شد و کسانی‌که این ادعا را می‌کنند، باید ادعای خود را در دادگاه اثبات کنند.
حرفهایی که امروز درمورد تروریسم و بنیادگرایی با سوء‌استفاده از نام اسلام و صدور تروریسم و بنیاد‌گرایی زده می‌شود همانهاست که ما نخستین‌بار از ۲۰سال پیش در این‌جا می‌گفتیم و هشدار می‌دادیم و حالا دنیا آن‌را به‌چشم می‌بیند. ما از روز اول گفتیم و حالا بازهم تکرارمی‌کنیم که به‌محض این‌که ملاها یک انتخابات آزاد را در ایران براساس حق حاکمیت مردم، و نه براساس حاکمیت ملایان بپذیرند، به‌شرط این‌که انتخابات زیرنظر ملل‌متحد باشد بلادرنگ آن‌را می‌پذیریم و دیگر مقاومت موضوعیتی ندارد. حالا بگویید تروریست کیست؟ آیا کسانی‌که دکترکاظم‌رجوی را در ژنو و محمدحسین نقدی را در رم و زهرا رجبی و علی مرادی را در استانبول و بختیار را در پاریس و قاسملو را در وین ترورکردند تروریست هستند یا ما؟
چه‌کسانی در دهه‌هشتاد در خیابانها و فروشگاههای پاریس بمب‌گذاری می‌کردند؟ همین آخوندها. چه‌کسانی فرانسویها را در بیروت گروگان می‌گرفتند؟ چه کسانی طی دو دهه به‌عملیات تروریستی در سرتاسر جهان تحت نام اسلام دست‌زدند و صدها ایرانی و غیرایرانی را ترور کردند؟ همین ملاها.
پس چه‌کسی تروریست است؟
ما همیشه در طرف صلح و دموکراسی و ثبات و امنیت بوده‌ایم، ما هیچ‌گاه در اروپا و آمریکا و سایر کشورها دست به‌هیچ‌اقدام غیرقانونی نزده‌ایم و نخواهیم زد. پشتیبانان و هواداران مقاومت ایران و پناهندگان ایرانی در همه ‌کشورها فقط به‌اقدامهای قانونی و مسالمت‌آمیز دست‌زده‌اند و در آینده هم همین‌طور خواهد بود. تأکید می‌کنم که از تحقیقات پلیس و همه ‌ارگانهای مسئول استقبال می‌کنیم. از دادگاه هم استقبال می‌کنیم، مقاومت ایران هیچ خطری برای امنیت فرانسه و منافع ملی فرانسه نبوده، نیست و نخواهد بود. اگر ما را باور می‌کنید، چنانچه از ۲۰سال پیش گفته‌ایم، خطر در بنیادگرایی و صدور تروریسم ازسوی ملایان حاکم بر ایران است.
آخرین نکته‌یی که می‌خواهم بگویم تقدیر از همبستگی ملی ایرانیان در این جریان است که چه در داخل ایران و چه در خارج ایران و همه ‌احزاب و گروهها و شخصیتها حتی گروهها و احزاب و شخصیتهایی که خارج از شورای ملی مقاومت ایران هستند، آن‌را به‌نمایش گذاشتند. این نشان از آگاهی و اراده و شعور ملی همه ‌پناهندگان سیاسی ایران دارد و درعین‌حال نوید‌بخش پیروزی ماست.
بله، آزادی و انسانیت در ایران اسیر هم قطعاً پیروز می‌شود.
همبستگی ملی ما نشان از همین دارد.
شنیدم که شما یک شب را در این‌جا شب‌زنده‌داری و دعا داشتید. کاش من‌هم با شما بودم به‌یاد شهیدانمان و با بزرگداشت عواطف سرشار همسایگانمان در این‌جا و همه ‌مردم اور و با الهام از مریم عذرا و عیسی مسیح اضافه می‌کنم: بهترین لحظات انسانی و خوشبخت‌ترین لحظات انسان، لحظه بخشش است.
با تقدیر وتشکر مجدد از تک‌تک شما و از مردم اور و افکار‌عمومی فرانسه و همه ‌احزاب و شخصیتهایی که از ما حمایت کردند.
سلامتی و موفقیت همه ‌شما را خواهانم.
متشکرم
Untitled from Simay Azadi on Vimeo.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر