سوال: امروز ۵اردیبهشت است و کمتر از یک هفته به روز کارگر باقیمانده است. از قیام دیماه به این سو جامعه کارگری ایران یک التهاب و جوشش خاموشیناپذیری را از خود نشان داده است و روشن است که حرکات اعتراضی کارگران ما در وضعیت نوینی قرار گرفته است. این وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
اسحاق علی نژاد: امسال روز جهانی کارگر در متن و در بحبوحه یک قیام بزرگ برگزار میشود که با شرکت همه اقشار محروم ایران از دیماه شروع شده و ادامه یافته است. قیامی که خاموشیناپذیر است. این قیام یک نقطهعطف بود و تمامی جامعه از جمله کارگران ما از این نقطهعطف عبور کردند. به این مفهوم که رویارویی بین کارگران و رژیم آخوندی قبل از قیام دیماه تا بعد از آن اساساً متفاوت است. کارگران بعد از قیام دیماه در موضع تهاجم هستند و این رژیم است که در وضعیت تدافع قرار گرفته است. همچنین جبهه همبستگی کارگران با سایر اقشار ستمدیده میهنمان توفانی را رقم زده است که رژیم در برابر آن تاکنون فقط توانسته است بهقول آن ضربالمثل کلاهش را بگیرد تا باد نبرد.
یکی دیگر از ویژگیهای این وضعیت جدید که کارگران قهرمان ما و جوانان بهپاخاسته در جریان قیام دیماه رقم زدند این بود که هیبت سپاه پاسداران و سرکوب و اختناق مطلق آن ترک برداشت. کارگران و همه مردم فهمیدند که در فضای سرکوب مطلق هم میشود برخاست و شعار مرگ بر خامنهای داد. چشمدرچشم پاسداران و مأموران انتظامی، اطلاعاتی و انتظامی ایستاد و این شعار را خروشید.
امسال همچنین قیام دیماه دجالگری آخوندها در زمینه حمایت از مستضعفان و محرومان و اینکه این اقشار پایگاه اجتماعی آن هستند را در داخل و خارج بهطور کامل درهمشکست. کارگران ما و همه اقشار زحمتکش و تهیدست که چیزی برای از دست دادن نداشتند بپاخاستند و به دنیا نشان دادند که اتفاقاً این اقشار کارگران و اقشار ستمدیده ما هستند که از این حاکمیت دزد و چپاولگر بیشترین صدمات را دیدهاند و اصلیترین دشمنان رژیم آخوندی هستند.
یک ویژگی دیگر این شرایط جدید این است که بازی شیادانه اصلاحطلب و اصولگرا پایان یافته و این پروژه امنیتی برای بقای نظام ولایت فقیه با شعار اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا بالکل سوخته است و همه اقشار جامعه ما با صدای بلند و در شعارهای مرگ بر خامنهای مرگ بر روحانی نشان دادند که تنها راه برای تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی و معیشتی اقشار مختلف سرنگونی تام و تمام این رژیم و همه باندها و دستجات آن است.
ورشکستگی شعارها و نمایشات بهاصطلاح استکبارستیزانه که حکومت آخوندی از آن برای سرکوب حرکتهای حقطلبانه اقشار مردم استفاده میکرد نیز اکنون آشکار شده است و این مردم ما هستند که در قلب نمایش دجالگری آخوندی یعنی در نمایش جمعه رژیم فریاد میزنند: دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست!
امسال امدادهای غیبی و مماشات غربیها برای حفظ و بقای آخوندها و دستاوردهای بادآورده از سیاست مماشات نیز دود شده است. تغییر تعادلقوا در سطح بینالمللی به زیان آخوندها است. همچنین امسال هماورد اصلی رژیم، یعنی مجاهدین در همه عرصهها در تهاجم بودند. تا قبل از هجرت بزرگ مجاهدین، این هماورد اصلی رژیم در غل و زنجیر و محاصره رژیم آخوندی و دستنشاندگان و همدستان بینالمللیاش بودند و سیاست مماشات و زدوبندهای بینالمللی برای محدود کردن مجاهدین به کمک رژیم میآمدند. اکنون این شرایط بهکلی تغییر کرده است.
ضعف رژیم در قبال اوجگیری قیام و خیزشهای اعتراضی
سوال: شما گفتید یکی از تفاوتهای امسال با پارسال این است که کارگران در تهاجم و رژیم در تدافع است. منظورتان چیست؟ چون سرکوب و بگیر و ببند و زندان که همچنان ادامه دارد.
اسحاق علینژاد: سرکوب شیشه عمر رژیم است و همچون مردمک چشم از آن حفاظت میکنند. اکنون ۴ماه از قیام دیماه گذشته است و رژیم نشان داده است که هیچ پاسخی جز سرکوب برای تمام مطالبات اقشار مختلف جامعه ندارد. اما نه تنها نتوانسته است فضای اعتراضی جامعه را مهار کند بلکه برعکس علائم عقبنشینی در برابر قیام و اعتراضات مردمی از خود ساطع میکند که نشاندهنده ضعف رژیم است در حالی که در نقطه مقابل مردم ما هر روز این رژیم را در گوشهیی از کشور و در پهنهیی از جامعه به چالش میکشند. اجازه بدهید با چند نمونه منظورم را روشنتر کنم.
نمونه اول: اعتراضات کارگری و ضعف رژیم
سال گذشته از ۵۸۰۰حرکت اعتراضی حدود ۲هزار حرکت کارگری داشتیم. ثبت شده ۱۹۸۰حرکت. یعنی بیش از یکسوم تمام اعتراضات سال گذشته کارگری بوده است.
بعد از قیام اعتراضات در ابعادی کمی و کیفی گسترش یافته است.
حرکتهای جدی فولاد اهواز، هفتتپه شوش است، هپکوی اراک است، کیان تایر است.
روزها ادامه داشتند. حتی به درگیری کشیده شد. مطابق معمول راهکار رژیم سرکوب و دستگیری و اخراج بود. اما از ترس اوجگیری روز ۳اردیبهشت ۲۸کارگر اخراجی فولاد اهواز را برگرداندند. احضارشدگان و دستگیرشدگان هفتتپه را هم آزاد کردند.
نمونه دوم: اعتراضات و اعتصابات مناطق کردنشین مرزی
الآن که در خدمت شما هستم ۱۱روز است اعتصابات در شهرهای مرزی کردستان و آذربایجان غربی و کرمانشاه ادامه دارد. از جوانرود و اورامانات در کرمانشاه گرفته تا مرز بازرگان و ماکو، شهرهای بانه و سردشت و سقز و بوکان و مهاباد و پیرانشهر و اشنویه و جوانرود و مریوان و...
روز ۲۹فروردین خامنهای نماینده خودش پاسدار سعید جلیلی را فرستاد بانه تا آرام کند اما مردم اعتنایی نکردند و اعتراض کردند. یک جوان به نام یادگار صادقی گفت من وقتی گرسنه باشم وقتی زن و بچهام گرسنه باشد به کسی از شما رحم نمیکنم. فردای آن روز دستگیرش کردند. اما از ترس خشم و نفرت مردم ناچار شدند روز بعد آزادش کنند.
نمونه سوم: خیزش کازرون و تدافع رژیم
۲۵فروردین خیزش مردم کازرون شروع شد. خیزش هزاران تن از مردم بپاخاسته کازرون بهویژه جوانان دلیر بیش از یک هفته ادامه یافت. این تظاهرات در حالی ادامه یافت که شورای قلابی شهر و خطیب نمایش جمعه و رسانههای حکومتی هر گونه تجمع تا تعیینتکلیف طرح تفکیک شهرستان کازرون را غیرقانونی اعلام کرده بودند.
معترضان که در میدان شهدا تجمع کرده بودند شعار میدادند: وای به روزی که مسلح شویم، سر بهدار میدهیم، تن به ذلت نمیدهیم، میکشم، میکشم، آن که خیانت کند، نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم.
تظاهرکنندگان که زنان شجاع در آن نقش چشمگیری داشتند، اتحاد و همبستگی را ضرورت ایستادگی در مقابل توطئههای رژیم و جلوگیری از سرکوب اعتراضات خواندند.
در ادامه نماز جمعه را بههم زدند. رژیم ناچار به عقبنشینی شد.
پیوستگی و همبستگی که در خیزش کازرون دیدیم در سایر حرکتهای اعتراضی اخیر نیز دیده میشود مثلاً در شهرکرد ۵هزار نفر و سامان ۲هزار نفر در اعتراض به یک مسأله یعنی بحران آب تظاهرات کردند.
ببینید شعارها را: وای اگر دست به برنو ببریم!
نمونه چهارم: یورش به زن هموطن در پارک طالقانی تهران
روز ۳۰فروردین ۹۷ ضرب وشتم یک دختر جوان در پارک طالقانی تهران بهدست مأموران گشت ارشاد موجی از نفرت برانگیخت. همه ارگانهای اصلی رژیم درگیر آن شدند. وزارت کشور دولت روحانی، مجلس رژیم و کمیسیون امنیتش، شورای نگهبان و خبرگان و رئیسش جنتی، نماز جمعههای خامنهای، قضاییه و لاریجانی. زیگزاگهایی که تمام این ارگانها بر سر این مسأله رفتند همین ضعف و بنبست سرکوب را نشان میداد. از یک طرف تلاش برای اینکه آتش خشم مردم شعلهورتر نشود و از طرف دیگر وحشت از اینکه حتی یک گام عقبنشینی ممکن است شکافی در دیوار اختناق ایجاد کند که تا فروریختن کامل این دیوار ادامه پیدا کند.
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور آخوند حسن روحانی، برخورد گشت زنستیز ارشاد را «اقدامات معدود نیروها خارج از حوزه اختیارات و قانون» توصیف کرد! (سایت عصر ایران اول اردیبهشت ۹۷)
پاسدار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی نیروی انتظامی نیز ناگزیر شد به صحنه بیاید و مدعی شود «اقدام گشت ارشاد مورد تایید» این نیروی سرکوبگر نیست.
اما از آن طرف مهرههای دیگر رژیم وارد میشدند و میگفتند که نباید حتی یک قدم عقب نشست. مثلاً پاسدار حسین اشتری سرکرده نیروی انتظامی روز دوشنبه ۳اردیبهشت ۹۷ با اعضای کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع دیدار کرد و تحت عنوان مبارزه با ناهنجاریها بر سرکوب زنان و دختران ایران تأکید کرد. آخوند جنتی، دبیر شورای نگهبان، اظهار نگرانی درباره «مسأله نابسامان حجاب» میکرد و میگفت: باید از مأموران نیروی انتظامی در زمینه برخورد با منکرات حمایت کنیم و تسلیم هجمههای نادرست نشویم.
آخوند صادق لاریجانی، سردژخیم قوه قضاییه، روز دوشنبه ۳اردیبهشت ۹۷ طی مصاحبهیی با نگرانی گفت: نیروی انتظامی به هیچ عنوان نباید یک قدم هم عقبنشینی کند.
فکر میکنم در این ۴نمونهیی که گفتم آنچه بارز است همان ویژگی است که در ابتدا عرض کردم. تهاجم از جانب مردم و قیامکنندگان و کارگران و همه اقشار ستمدیده میهنمان و ضعف و عقبنشینی از جانب رژیم.
ضعف رژیم در صحنه بینالمللی
سوال: شما به نمونههایی از ضعف و تدافع رژیم در داخل و در قبال قیام مردم ایران اشاره کردید. اما در خارج و در صحنه بینالمللی میبینیم که رژیم بسیار شاخ و شانه میکشند و ادعا میکند که اگر آمریکا از برجام خارج شود با عواقب جدی روبهرو میشود. ما غنیسازی را با سرعت بیشتر شروع میکنیم و حتی تهدید میکنند که از انپیتی خارج میشویم؟ این را چه میگویید؟
اسحاق علینژاد: این تهدیدها بیشتر مصرف داخلی و برای پاسدارها و بسیجیهای نگران است. سوتزدن در تاریکی است. من به ۲مورد اشاره میکنم. تا شما ببینید این قدرت است و تهاجم یا ضعف و تدافع. قضاوت با خودتان.
جواد ظریف برای سفری ۶روزه به نیویورک رفته بود. اما اونجا به هر در و دیواری میکوبید که راه چارهیی برای حفظ برجام پیدا کند. التماس میکرد. لابی جمع میکرد. فقط به قسمتی از حرفهایش در شورای روابط خارجی آمریکا اشاره میکنم که ببینید چه گفته است:
«ما باور داریم که در منطقه ما از کمبود مذاکره رنج میبریم. ما با هم حرف نمیزنیم. خیلی در مورد همدیگر حرف میزنیم، خصوصاً وقتی به اینجا میآییم. اما با هم حرف نمیزنیم. برای همین است که ما بارها در خفا و پنهان درخواست مذاکره منطقهیی دادهایم و این کاری بود که باید در دهه ۸۰ انجام میدادیم... امیدواریم ماکرون و مرکل ترامپ را تفهیم کنند. ما امیدواریم که رئیسجمهور ماکرون و پس از او صدراعظم مرکل از فرصت سفر خود به آمریکا استفاده کنند تا به رئیسجمهور ترامپ تفهیم کنند که توافق هستهیی به همان شکل کنونیاش در راستای منافع آمریکا و باقی جامعه بینالملل است».
این از وزیر خارجه رژیم. حالا سراغ رئیسجمهورش برویم. بعد از کنفرانس مطبوعاتی ترامپ – ماکرون، روحانی سخنرانی کرد. میدانید که ماکرون سفری ۳روزه به واشینگتن داشته است. ۴اردیبهشت بعد از دیدار با ترامپ حدود ۴۵دقیقه کنفرانس مشترک مطبوعاتی داشتند که ۹۰درصدش در مورد ایران بود. حالا به سخنان روحانی بعد از کنفرانس ترامپ-ماکرون دقت کنید:
روحانی: ما همواره گفتیم راهحل صحیح برد-برد است. ما دنبال تعامل سازنده با جهان هستیم. رهبری معظم ما فرمود ما دنبال تعامل گسترده با جهان هستیم. تعامل گسترده ما با جهان تنها بهخاطر قرارداد هستهیی نبود. تعامل سازنده و گسترده ما با جهان بهمعنای آن است که بهدنبال منافع مشترک در منطقه و در جهان باشیم.
سوال: شما به ضعف رژیم در مقابل مردم ایران و به ضعف آن در برابر جامعه جهانی پرداختید. در آستانه روز جهانی کارگر چه نتیجهیی از این وضعیت میگیرید؟
اسحاق علینژاد: رژیم در وضعیت بهشدت ضعیفی قرار گرفته است. هم بهلحاظ داخلی هم بینالمللی. بهترین شرایط برای تهاجم و تعرض جنبش حقطلبانه مردم ایران است. کارگران در بهترین شرایط هستند که بتوانند اعتراضات خود را دامن بزنند. کارگران ما و همه اقشار ستمدیده ایران میدانند که تا این رژیم بر میهن ما حاکم است هر روز وضع بدتر و بدتر میشود. سال 97 حدود ۱۳میلیون کارگر که با خانوادههایشان میشوند ۴۳میلیون نفر بیش از نیمی از مردم ایران در فقر و تنگدستی بیشتر فرو خواهند رفت. پس باید بر این وضع شورید. باید فریاد مرگ بر خامنهای، روحانی و مرگ بر دیکتاتور را رساتر از همیشه فریاد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر