از جلوههای بدیع گردهمایی بزرگ مقاومت امسال، شرکت چشمگیر کودکان و نونهالان ایرانی در آغازنا، متن گردهمایی، و صحنههای هنرآرایی آن بود. آنان با حضور کوچکشان به بزرگترین عملیات سیاسی مقاومت، لطافت و معنایی نو بخشیدند. رئیسجمهور برگزیدة مقاومت در حالی وارد سالن شد که این فرشتگان معصوم و سپیدبال او را همراهی میکردند؛ ستارهیی فیروزهفام با دنبالهیی از کبوتر و شبنم. آیا گویاتر از این میشد ایران آزاد فردا را ترسیم کرد؟ سپهر لاجوردی و بالابلند ایران فردا، به این نسل و نسلهای فرداییتر ایران تعلق دارد. آنان نمایندة کودکان کارتنخواب، کودکان کار، کودکان خیابان و کودکان تکیده از استثمار ایران هستند.
........
دل را با دیدن عکس بالا از عاشق شدن و آغشته شدن به مهری عظیم مانع نشویم. این تابلو زیبا، روییده از گلبوتههای سرخفام خون شهیدان است؛ آنانی که برای تولد این روز، با دهان زخمهایشان بر بلندیهای «چارزبر» یا سنگفرشهای گوهردشت و تپههای اوین بوسه زدند. درود! درود! درود!
در سر سودا، در جان والامهر ایران
تصمیم» کبرا»یی باید ایرانخواهان!
تا کی شک، تا کی شاید، تا چند اما
تا کی ممنوع، پژواک فریاد ما؟
پرپر کردند آن «گلهای خندان» را
لبخند «فرزندان ایران» را
طرحی نو باید ای آیندهپردازان!
همقلبی باید ای فردا سازان!
اینجاها معناها منسوخ و تاریکاند
سردرها ساکت، کوچهها باریکاند
رؤیاهایت را خرمن کن در مهتاب
بگشا در قلبت چشماندازی شاداب
گلفردایی، با خورشیدی زرین تار
میروید بر نکبتهای این آوار
میآید صبح زیبای آزادی
رستاخیزی آبی در موج شادی
از پایان پرکش سوی نابِ آغاز
خیزی باید با تصمیمی دیگرساز
ارکستر آزادی با سبز باران
میکارد فردا را بر بام ایران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر