در فضای نامتناهی آسمان
بازوهای مارپیچی کهکشان،
نقاطی هستند که از مرکز کهکشان
به پیرامون آن کشیده شدهاند.
این بازوها از تعداد بسیار زیادی ستاره آبی و بزرگ و جوان تشکیل یافتهاند…
در کهکشان راه شیری نیز بازوهای مارپیچی مانند تمامی ستارگان موجود در این کهکشان به دور مرکز کهکشان در حال چرخش میباشند. تحقیقات ستارهشناسان نشان میدهد که این بازوها دارای چگالی و غلظت بسیار بالایی هستند. در این بازوها امکان تشکیل ستارههای جدید وجود دارد و مکان مناسبی برای ادامه حیات و زندگی ستارگان درخشان و جوان است…
در آسمان تیره و تار میهن باستانی ایران نیز یک راه سپید شیری رنگ پیوسته در برابر دیدگان همه ایرانیان رخ مینماید: کهکشان مقاومت.
کهکشانی با ستارگان آبی و درخشان به نشانهی دوستی و اتحاد و یگانگی همه اقشار مردم ایران در برابر هجوم سیاه شقاوت و سنگدلی عمامه به سران حاکم بر ایران.
همه ساله با فرا رسیدن فصل گرما، شور و تلاش و گرمای دیگری در بین ایرانیان آزاده و هموطنان غیرتمند در خارج کشور ایجاد میشود. جنب و جوش برای برپایی بزرگترین گردهمایی ایرانیان یا همان «کهکشان».
این گردهمایی، مهمترین گردهمایی مقاومت است. اما امسال گردهمایی کهکشان در 1ژوئیه (10تیر ماه) حائز اهمیتی است فراتر از همه سالهای گذشته. به چند دلیل مشخص:
- تغییر دوران مماشات با رژیم آخوندی و وارد شدن آمریکا به سیاست متفاوت با دورانی اوباما که رژیم از آن به دوران طلایی یاد میکند. صحبت صریح وزیر خارجه آمریکا در جلسه استماع کنگره مبنی بر سیاست تغییر رژیم از شاخصهای این تغییر است.
گردهمایی 55کشور از کشورهای مسلمان و کشورهای عربی منطقه به همراه آمریکا و صدور یک بیانیهی قوی، از دیگر شاخصهای این واقعیت است. واقعیتی که البته این مقاومت برای رو آوردن آن و کنار زدن سیاست کثیف مماشات، رنجها تحمل کرده و خونها داده است.
-رژیم آخوندی و در رأس آن ولیفقیه بهطور کیفی ضعیفتر از قبل است. این بهطور خاص محصول ورود و خروج به انتخاباتی نمایشی است که چندی پیش به واسطهی آن زهر شقه را سرکشید. بهطور خاص زهر شقه در روز جمعه 2تیر و در جریان خیمهشب بازی بهاصطلاح روز قدس محصول جدید خود را بیرون داد. جنگ باندهای مافیایی نظام به سطح خیابان کشیده شد و با شعارهای «مرگ بر آخوند آمریکایی»، «مرگ بر دروغگو» «مرگ بر منافق» و «روحانی بنیصدر پیوندتان مبارک!» بر ضد روحانی، دفتر معادلات درون رژیم ورق خورد و زهر شقه به کیفیت جدیدی بالغ شد. بنابراین مقاومت در حالی به سمت کهکشان میرود که با یک رژیم گیر افتاده در باتلاق شقه، مذبوحانه دست و پا میزند.
-در صحنه مقاومت داخلی هم با گسترش جنبش دادخواهی، خون جوشان 30هزار شهید قتلعام شده در لحظه مناسب کاریترین ضربه را بر جلاد و شیاد وارد آورد. رژیم آنچه که حسابش را نکرده بود، همانا خون 30هزار شهید مقاومت بود که بعد از جوشش دوباره در پی فراخوان جنبش دادخواهی از سوی مریم رجوی، با قدرت وارد صحنه شد و هر دو باند رژیم را سوزاند و به آتش کشید. این را دیگر خود رسانههای رژیم اعتراف میکنند که اعدامهای دهه 60 و بهطور خاص قتلعام تابستان 67، نه تنها در جامعه بلکه در درون خود رژیم نیز به یک موضوع جدی تبدیل شده است. تا جائیکه به درون بیت خامنهای هم رفت و را مجبور کرد بگوید که «جای جلاد و شهید نباید عوض نشود». آخوند احمد میرعمادی هم در نماز جمعه خرمآباد مرکز استان لرستان گفت: «ما نباید اجازه دهیم مجاهدین وارد کشورمان شوند… بعد از 30سال عدهیی بهدنبال تطهیر آنها هستند». (سایت حکومتی مرور نیوز 9ژوئن). و دهها نمونهی دیگر از اعترافات سرکردگان رژیم.
- از سوی دیگر امسال هجرت بزرگ مجاهدان آزادیستان صورت گرفت. تا وقتی که مجاهدین در عراق بودند، خامنهای تعادل داخل و بیرون رژیمش را با هدف قرار دادن ساکنان اشرف و لیبرتی حفظ میکرد. بهنحوی که هر وقت در بنبست بحرانهای داخلی قرار میگرفت، با اعزام مزدوران به اشرف- و بعدها با حمله موشکی به لیبرتی- سرپوشی بر بحرانهای لاعلاج داخلیاش میگذاشت. حالا اما بزرگترین پیروزی مقاومت در انجام موفقیتآمیز هجرت بزرگ رزمآوران آزادی مردم ایران در هیأت یک جمع گردنفراز، رقم خورده است.همه اینها باعث شده که رژیم آخوندی به آخر خط برسد. آنجا که سرکرده سابق پاسداران، سبزوار (محسن) رضایی همین موضوع را اینطور اعتراف میکند: «الآن مشکلاتی که وارد اداره کشور و اقتصاد شده است این مشکلات دارد از ظرفیت جناحها سرریز پیدا میکند». (تلویزیون رژیم ۱۰اردیبهشت ۹۶). یعنی هر دو باند نظام دیگر طاقت و توان اداره و برخورد با مسائل را ندارند.اکنون در آستانهی برگزاری باشکوه کهکشان عظیم ویلپنت و نمایش خیره کنندهیی از قدرت بلامنازع مقاومت در رویارویی با فاشیسم دینی در سطح منطقه و جهان هستیم. در ماههای گذشته رژیم آخوندی یکی پس از دیگری ضربات مهلکی دریافت کرد که در بالا به آنها اشاره شد. توفانهای بهپاخاسته از این ضربات، که همگی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم توسط مقاومت زمینهسازی شده بودند، رژیم را وارد دوران گذار سریع از افول طولانی و تدریجی به سقوط نزدیک و ناگهانی کرده است، بهطوریکه اکنون با رژیم در حال احتضاری مواجهیم که از هر زمان دیگر به لبه پرتگاه سقوط نزدیکتر شده است. این وضعیت ایجاب میکند که ما نسبت به شرایط بهشدت متحول هوشیار باشیم و با اقدامات خود سیر شتابان حرکت رژیم به سوی جایگاه ابدیاش را تضمین کنیم و بر شتاب آن بیفزاییم.
آن بازوان ستبر کهکشان که بر گرد مرکز پر جاذبة آن در چرخش هستند، همانا اشرفنشانان و همه ایرانیان شریف و آزاده در سراسر جهان میباشند که سودایی جز آزادی میهن در سر ندارند و برای سرنگونی رژیم پلید آخوندی از هیچ چیز فرو گذار نمیکنند. کهکشان مقاومت ایران؛ رفراندوم ایرانیان و یک نه بزرگ به تمامیت رژیم ولایتفقیه و یک آری رسا و پر طنین به سرنگونی رژیم قرونوسطایی است.به همین سبب حضور گسترده و پر شور در این گردهمایی سالانه، فراتر از یک ضرورت تاریخی، تعهدی است در برابر بهای سنگینی که مقاومت خونبار مردم ایران برای رسیدن به آزادی از بیش از صد سال تا به امروز آن را پرداخته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر