دوشنبه، تیر ۰۵، ۱۳۹۶

داستانی غم‌انگیز از فروش اعضای بدن؛ از کلیه تا کبد، برای کمی پول


فروش تکه‌هایی از بدن خود برای دریافت اندکی پول، کمی پایین‌تر از میدان ولیعصر، روبه‌روی کاخ دادگستری، کوچه‌ای است که در و دیوارش گره خورده با مرگ و زندگی. وارد کوچه که می‌شوید آماجی از آگهی‌های خرید و فروش اعضای بدن بر سرتان هوار می‌شود؛ بعضی‌ها سلیقه به خرج داده‌اند و روی برگه A۴آگهی خود را نوشته‌اند و بعضی با ماژیک، خودکار و یا هر چیز دیگری که دم‌دستشان بوده است.
به گزارش روزنامه حکومتی انتخاب اول تیر 96 آگهی‌ها پر است از گروه‌های خونی، شماره تلفن‌هایی با خطوط اعتباری و دست‌خط‌هایی که معلوم است موقع نوشتن می‌لرزیده است. یکی از ورزشکار بودن و جوانی‌اش نوشته و دیگری نیاز مالی‌اش را فریاد زده و آن یکی هم دلال و خریدار هر نوع کلیه‌ای است. وقتی با او تماس می‌گیری می‌گوید: کارکشته این راه شده و با یک نگاه می‌فهمد که چه در چنته داری. می‌گوید متقاضی فروش کلیه را که ببیند، می‌فهمد گروه خونی‌اش به این صحبتها می‌خورد یا نه و از 
تست‌های پزشکی موفق بیرون می‌آید یا نه
بازاری داغ و سیاه
کافی است به یکی از شماره‌هایی که زیر برگه‌ها یا روی دیوارها و تنه درختها نوشته شد، زنگ بزنید. آنها حاضرند در ازای دریافت پول کلیه، کبد، قرنیه چشم و... را بفروشند. باورش سخت است و البته تلخ؛ درست در همان کوچه‌ای که انجمن حمایت از بیماران کلیوی قرار دارد و تلاش می‌شود فرهنگسازی برای اهدای عضو بعد از مرگ مغزی به‌عنوان سنتی حسنه رواج پیدا کند؛ هستند کسانی که به‌خاطر پول، تکه‌ای از جان‌شان را می‌فروشند؛ و حتی تلخ‌تر... هستند کسانی که شغل‌شان دلالی اعضای بدن است و کارشان به تور انداختن نیازمندانی است که یا به‌دنبال عضوی از بدن برای درمان نزدیکان خود می‌گردند و یا با فروش عضو بدن خود، می‌خواهند دردی از دردهایشان درمان کنند.
از کلیه تا کبد

خرید و فروش کلیه سال‌هاست که باب شده اما فروش تکه‌هایی از کبد، قرنیه چشم، اجاره دادن رحم و... جدیدترین راه و روش برای درمان درد بی‌پولی است. خرید و فروش کلیه در کشور، نه‌تنها مخفی نیست بلکه آن‌قدر آشکارا شده که می‌توان سر اعضای مختلف آن‌قدر چانه زد تا به توافق نیز رسید.
بیشتر بخوانید:
با گسترش فقر در میان اکثریت مردم، خرید و فروش کلیه رونق گسترده‌یی یافته است، درصورتی که پیش از این فروش کلیه درخفا و به‌صورت پنهانی و در محلات محروم شهرها انجام می‌گرفت. اما اکنون به‌صورت علنی آن هم به گونه‌یی که بازار فروش اعضای بدن به اینستاگرام، تلگرام و گوشی‌های موبایل هم راه یافته است.روزنامه حکومتی آفتاب یزد 5دی 95می‌نویسد: ”اگر در گذشته دیوارهای شهر و سطح باجه‌‏های تلفن به صفحه نیازمندی روزنامه‌ها تبدیل و اشباع از آگهی‌‏های خرید و فروش کلیه شده بود و اگر اسم فروشندگان این کلیه‌ها تصویر در و دیوارهای شهر را که آگهی‌های فروش کلیه بر آنها نصب شده‌اند، تداعی می‌کرد، این بار در کنار این شیوه سنتی فروش کلیه، شیوه‌های جدیدی سر برآورده‌اند که بازار گرمی هم دارند. این روزها فروشندگان کلیه پیج‌هایی برای فروش کلیه در اینستاگرام ایجاد کرده‌اند که دنبال کننده‌های خاص خود را دارند“.روزنامه حکومتی مردم‌سالاری 16آذر 95در زمینه رونق بازار فروش اندام می‌نویسد: ”بازاری گرم و داغ هم‌چون بازار سکه، ارز و مسکن؛ با این تفاوت که قسمتی از جانت را می‌فروشی. اما به چه قیمت و بهایی؟! در این بازار، کلیه یکی از پر‌حاشیه‌ترین کالاها از نظر قیمت و تقاضاست. ایران تنها کشوری است که فروش کلیه در آن قانونی است“.رونق بازار خرید و فروش کلیه به حدی است که در این زمینه بازار سیاه راه افتاده است و در این بازار مردم فقر زده، قربانی باندهای خرید و فروش کلیه می‌شوند و کلیه‌هایشان را به ثمن بخس به این باندها می‌فروشند.
پیش از این فروشندگان اعضای بدن و به‌خصوص کلیه، بیشتر در میان افراد میانسال نیازمند، شایع بود، اما اکنون بیشتر فروشندگان کلیه جوانان هستند، به‌طوری‌که برآورد شده است که نزدیک به 90درصد فروشندگان افراد زیر 30سال هستند.
تمامی کلیه‌های فروشی به بیماران ایرانی پیوند زده نمی‌شود، بلکه بخش عمده‌ای از آنها به شهروندان خارجی از جمله شهروندان کشورهای همسایه فروخته می‌شود. چون در بسیاری از این کشورها خرید و فروش کلیه قانونی نیست.
بخشی از پیوند به بدن اتباع خارجی به بهانه ”توریست درمانی“ صورت می‌گیرد، درصورتی که این عنوان در کشورهای دیگر معنای متفاوتی دارد.در زمینه فروش کلیه به یک پیرمرد آمریکایی سایت باشگاه خبرنگاران جوان 6آذر 95می‌نویسد: ”آگهی‌های «فروش فوری کلیه» به آن سوی مرزها هم رسیده است. هفته اول آبان موج پیوند پرحاشیه پیرمرد 78ساله مقیم آمریکا در یکی از بیمارستانهای دولتی تهران به رسانه‌های آمریکایی هم رسید. خبر این بود: «مردی 78ساله با پرداخت 7هزار دلار به جوان 23ساله ایرانی در این کشور پیوند کلیه انجام داده و با وضع جسمانی بسیار بدی بعد از پیوند کلیه به آمریکا مراجعه کرده است».
کمی بعد از اعلام این خبر پروفسور «گابریل دانویچ» استاد دانشگاه «یوسی ال ای» آمریکا به رئیس انجمن پیوند اعضای خاورمیانه نامه نوشت و نسبت به این‌گونه پیوندها اعتراض کرد. او گفته بود: «وضعیت خرید و فروش کلیه در ایران نابسامان است و این‌که چرا این پیرمرد از فرزندانش کلیه نگرفته است؟».مردم و به‌ویژه جوانان به‌خاطر فشار مالی، بار قرض، خانه به دوشی، بیماری و سایر مشکلات زندگی مجبور به فروش کلیه می‌شوند.حرف مشترک فروشندگان این است که چون می‌توانند با یک کلیه زندگی کنند، پس بهتر است برای کم کردن بخشی از بار گران زندگی، یکی از کلیه‌هایشان را به فروش برسانند.
واقعیت این است که چنین شرایط اسفناک و درد آوری آن روی سکه چپاول داراییهای مردم ایران و هزینه کردن بخش عظیمی از این سرمایه ملی برای دخالت درکشورهای منطقه از جمله سوریه و یمن و عراق است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر