سالیان متمادی است که در سایه حاکمیت غارتگر آخوندی شاهد تلفات انسانی بالا در ارتباط با حوادث و سوانح کارگری در ایران میباشیم راستی علت چیست؟
مقدمه: قصه، قصه پر درد مردان و زنانی است که سوز زمهریر را به جان میخرند و بار محنت بر دوش میکشند تا لقمه نانی برای سفرههای خالی و چشمهای منتظر ببرند. فرزندانشان هر شب با رویای شیرین داشتن یک زندگی ساده و به دور از هر گونه رنجی به خواب میروند، اما با سپیده صبح، رویای شیرینشان با واقعیتی تلخ رقم میخورد و آن را به فرضی محال برایشان مبدل میسازد. حکایت تکراری پدران و مادران آنها، سوگنامهای شده است
حوادث کاری
نبود امنیت کاری و رسیدگیهای پس از آن، هماکنون به یک بحران و از اساسیترین معضلات جدی جامعه کارگری ایران تبدیل شده است
صبح روز سهشنبه 11خرداد، یک کارگر ساختمانی اهل سنندج به علت فقدان ایمنی در محیط کار و سقوط بالابر بهشدت مجروح شد و پس از انتقال به در بیمارستان درگذشت
صبح روز جمعه 14آبان بر اثر نبود حداقلهای ایمنی در کار، دو کارگر بهعلت سقوط در چاه جان باختند
این دو کارگر اهل افغانستان که در محوطه باز ساختمانی 4 طبقه در حال حفر چاه بودند با ریزش دیواره چاه در عمق 8 متری گرفتار شدند. این دو کارگر که یکی 26ساله و دیگری 31ساله بودند، متأسفانه در زیر آوار جان باختند
برخورد رژیم با سوانح کارگری
اگر چه حاکمیت دجال آخوندی تلاش دارد تا در رسانههای حکومتی همواره افزایش بالای آمار سوانح ناشی از کار را به عدم تمرکز و دقت کارگران و بیاحتیاطی خودشان ارتباط دهد و مقصر را کارگران زحمتکش و محروم ایران معرفی نماید، اما بدون کمترین تردید تمامی این جنایات در سایه غارت و چپاول حقوق کارگران و زحمتکشان ایران توسط باندها و کارفرمایان وابسته و تحتامر آنها صورت میگیرد. شواهد و قرائن در این باره بقدری زیاد است که رسانههای رژیم از آن با عنوان فاجعه یاد میکنند
رذیلانهترین و در عینحال در دسترسترین راه و روش کاهش هزینه تولید، حداکثر صرفهجویی در هزینههای مربوط به ایمن سازی شرایط و محیط کار و تولید میباشد. شرکتهای دولتی و شبه دولتی و پیمانکاران وابسته به آنها، به قیمت در خطر بودن همیشگی جان تودههای کارگر در محلهای کار و تولید به این عمل شریرانه مبادرت کرده و میکنند
از سوی ارگانهای ذیربط رژیم آمار دقیقی از میزان حوادث کارگری ارائه نمیشود و در نتیجه بسیاری از مرگ و میرهای
مقدمه: قصه، قصه پر درد مردان و زنانی است که سوز زمهریر را به جان میخرند و بار محنت بر دوش میکشند تا لقمه نانی برای سفرههای خالی و چشمهای منتظر ببرند. فرزندانشان هر شب با رویای شیرین داشتن یک زندگی ساده و به دور از هر گونه رنجی به خواب میروند، اما با سپیده صبح، رویای شیرینشان با واقعیتی تلخ رقم میخورد و آن را به فرضی محال برایشان مبدل میسازد. حکایت تکراری پدران و مادران آنها، سوگنامهای شده است
حوادث کاری
نبود امنیت کاری و رسیدگیهای پس از آن، هماکنون به یک بحران و از اساسیترین معضلات جدی جامعه کارگری ایران تبدیل شده است
صبح روز سهشنبه 11خرداد، یک کارگر ساختمانی اهل سنندج به علت فقدان ایمنی در محیط کار و سقوط بالابر بهشدت مجروح شد و پس از انتقال به در بیمارستان درگذشت
صبح روز جمعه 14آبان بر اثر نبود حداقلهای ایمنی در کار، دو کارگر بهعلت سقوط در چاه جان باختند
این دو کارگر اهل افغانستان که در محوطه باز ساختمانی 4 طبقه در حال حفر چاه بودند با ریزش دیواره چاه در عمق 8 متری گرفتار شدند. این دو کارگر که یکی 26ساله و دیگری 31ساله بودند، متأسفانه در زیر آوار جان باختند
برخورد رژیم با سوانح کارگری
اگر چه حاکمیت دجال آخوندی تلاش دارد تا در رسانههای حکومتی همواره افزایش بالای آمار سوانح ناشی از کار را به عدم تمرکز و دقت کارگران و بیاحتیاطی خودشان ارتباط دهد و مقصر را کارگران زحمتکش و محروم ایران معرفی نماید، اما بدون کمترین تردید تمامی این جنایات در سایه غارت و چپاول حقوق کارگران و زحمتکشان ایران توسط باندها و کارفرمایان وابسته و تحتامر آنها صورت میگیرد. شواهد و قرائن در این باره بقدری زیاد است که رسانههای رژیم از آن با عنوان فاجعه یاد میکنند
رذیلانهترین و در عینحال در دسترسترین راه و روش کاهش هزینه تولید، حداکثر صرفهجویی در هزینههای مربوط به ایمن سازی شرایط و محیط کار و تولید میباشد. شرکتهای دولتی و شبه دولتی و پیمانکاران وابسته به آنها، به قیمت در خطر بودن همیشگی جان تودههای کارگر در محلهای کار و تولید به این عمل شریرانه مبادرت کرده و میکنند
از سوی ارگانهای ذیربط رژیم آمار دقیقی از میزان حوادث کارگری ارائه نمیشود و در نتیجه بسیاری از مرگ و میرهای
...ناشی از حوادث کار مکتوم و پوشیده میماند
یکی از علتهای حوادث کاری، دستمزدهای پایین است؛ زیرا کارگران مجبورند اضافه کاری کنند یا دو شغله و سه شغله کار کنند. بنابراین کارگری که مجبور است بهجای هشت ساعت بین 15 تا 18ساعت در روز کار کند، آسیب پذیری بیشتری در کار با دستگاهها پیدا میکند، چون تمرکز کمتری در کار دارد. افزون بر آن کارگری که احساس امنیت شغلی ندارد و از معاش فردای خود مطمئن نیست، بیشتر در معرض حوادث کاری قرار دارد
فقدان وسایل و تجهیزات پیشرفته ایمنی و عدم توجه مطلق به شرایط قلمروهای تولیدی و کاری خطرناک مانند معادن، ساختمان و کار با مواد آتشزا و مضر برای سلامتی انسان، طی سالهای اخیر عامل اصلی تمامی سوانح کاری منتهی به کشته شدن و یا ناقص گشتن فیزیکی کارگران بوده است. شرایط کار برای کارگران ساختمانی به حدی ناامن است که خطر حوادث، در کمین 60 درصد این کارگران است
39 درصد از دلایل بروز حوادث حین کار به عدم نظارت بازمیگردد. بهطور کلی کارگران آموزش دیده در زمینه ایمنی در کل کشور چهار درصد و 90 درصد معادن فاقد بهداشت و ایمنی لازم هستند
اشرف منصوری، رئیس هیأت مدیره کانون انجمنهای صنفی، ایمنی و بهداشت گفت:6 برابر حوادث کار، بیماریهای ناشی از کار در کشور وجود دارد که بر اساس اعلام وزارت کار 14هزار نفر در سال قربانی دارد و این به عدم رعایت مسائل ایمنی و بهداشت کار است
آمار سوانح ومقایسه با سالهای قبل
تردیدی نیست که آمارهای ارائه شده توسط رژیم آخوندی، در هر موردی بهویژه در ارتباط با تودههای میلیونی کارگر همیشه با واقعیت، اختلاف فاحش داشته و دارد. اما همین آمار اعلام شده قربانیان، توسط رژیم نیز، بیانگر واقعیتی هولناک است. در تأیید این نکته همین کافی است که خبرگزاری نیروی تروریستی موسوم به تسنیم 19 اردیبهشت 95 نوشت: «وزارت کار تنها آمار کارگرانی را اعلام میکند که در پیوند با وزارت کار بیمه هستند در حالیکه 90 درصد قربانیان این حوادث تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی نیستند
روزنامه حکومتی جهان صنعت 21بهمن 95 مینویسد: حوادث ناشی از کار در کارگاههای تولیدی و صنعتی آمار پایینی ندارد. تنها در سال گذشته بنا برآمارهای دولتی 14هزار و 727 حادثه ناشی از کار اتفاق افتاده است
مدیرکل بازرسی کار وزارت کار رژیم نیز میگوید روزانه چهار کارگر ساختمانی بر اثر حوادث کار در کشور کشته میشوند و روزانه 20 تا 24 کارگر ساختمانی بر اثر بیماریهای ناشی از کار جان میبازند
در سال گذشته 658تن بر اثر سقوط از بلندی، ٣٢٢ تن بر اثر اصابت جسم سخت، ٢٤٧ تن بهدلیل برقگرفتگی، ٥٦ تن به علت سوختگی، ٧٠ تن بر اثر کمبود اکسیژن و ١٤١ تن به دلایل دیگر جان خود را از دست دادند
به اعتراف سازمان پزشکی قانونی رژیم در اثر نبود ایمنی در محیطهای کار، بهطور متوسط روزانه 5 کارگر در حوادث کار جان خود را از دست میدهند. حسن هفده تن معاون روابط کار وزارت کار رژیم میگوید: بر اساس اعلام سازمان بینالمللی کار مرگ هر فرد به غیر از ضایعات و تبعات غمانگیز خانوادگی بهطور مستقیم یک میلیارد تومان به اقتصاد کشور آسیب وارد میکند که بهمعنای از دست دادن 7500روزکاری است. سالانه بیش از 1400نفر در اثر سوانح کار جان خود را از دست میدهند، و 6 برابر این رقم یعنی 8400نفر نیز آمار مرگهای ناشی از بیماریهای شغلی است.
خبرگزاری حکومتی ایلنا اعتراف کرد که در 4ماه نخست امسال فقط در استان خراسان رضوی 477 کارگر دراثرحوادث کار جان خود را از دست دادهاند. بر اساس آخرین تحقیقات انجام شده، دستکم سالانه حدود نزدیک به ٢٠ هزار حادثه ناشی از کار در ایران اتفاق میافتد که در سال گذشته مرگ 1494 کارگر را رقم زده است
بیش از 800 کارگر ساختمانی در نیمه اول سال 95 قربانی حوادث کار شدهاند. در تهران نیز حوادث ناشی از کار افزایش چشمگیر و 50 درصدی داشته است. در استان فارس نیز فوت ناشی از سوانح کاری در شش ماه اول سال جاری نسبت به مدت زمان مشابه سال گذشته رشدی 55 درصدی داشته است.
به گفته رئیس کانون انجمنهای کارگران ساختمانی در کردستان حوادث ناشی از کار در بخش ساختمان که منجر به مرگ میشوند در سال جاری به نسبت سال قبل حدود 30 درصد افزایش داشته است. روزنامه حکومتی مردمسالاری 20اردیبهشت 95 بهنقل از گزارش سازمان پزشکی قانونی آورده است: «به مدت 10سال بین سالهای 1383 تا سال 1393 حدود 12هزار و 436نفر در حوادث کار جان خود را از دست دادهاند. 51 درصد حوادث شغلی مربوط به حوزه ساختمان است. 39 درصد از دلایل بروز حوادث حین کار به عدم نظارت بازمیگردد. بهطور کلی کارگران آموزش دیده در زمینه ایمنی در کل کشور چهار درصد و 90 درصد معادن فاقد بهداشت و ایمنی لازم هستند
مقایسه با جهان
به گفته رئیس کانون کارگران ساختمانی کشور، ایران رکوردار حادثه کارگری در دنیا است
معاون روابط کار وزارت تعاون رژیم چندی قبل اعتراف کرده بود: ”کارگران آلمانی ٣٠ سال بعد از بازنشستگی همچنان امید به زندگی دارند اما کارگران ایرانی شاغل در کارهای سخت و زیان آور ٣ سال بعد از بازنشستگی به علت بیماری فوت میکنند
نتیجه
از این بررسی نتیجه گرفته شد که روند حوادث شغلی در سال 1391 سه برابر سال 1381 بوده است. علاوه بر این باید یادآور شد مصدومان ناشی از کار نیز در زمره قربانیانی هستند که بهخاطر ایمن نبودن شرایط کار صدمات جدی و جبران ناپذیری میبینند. زمینگیر شدن این کارگران که بیشتر روزمزد کار میکنند، خسارات بسیاری برای این افراد به بار میآورد و در موارد زیادی منجر به نابودی خانواده کارگران شده است
راهحل
واقعیت این است که حاکمیت دزد و غارتگر آخوندی، تنها به فکر حفظ قدرت جهنمی خود و چپاول هرچه بیشتر مردم و استثمار بیوقفه کارگران و سایر اقشار جامعه ایران است. بنابراین آنچه از کمترین ارزشی نزد این جنایتکاران برخوردار نیست جان انسانهاست
این است عامل اصلی سیهروزی کارگران و افتادن آنها به کام مرگ ناشی از حوادث کار در حاکمیت نظام فاسد ولایت فقیه. و تنها راهحل آن سرنگونی این رژیم است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر