روز شنبه 7اسفند، حسن روحانی ، فعالیت تبلیغات انتخاباتی خود را با سخنرانی در «همایش مجریان انتخابات» عملاً آغاز
این سخنان روحانی آشکارا نشان میدهد که اگر چه او از بابت تأیید صلاحیتش توسط شورای نگهبان آسوده خاطر شده، اما از بابت «مهندسی» نتایج انتخابات توسط خامنهای نگران است.
تا چندی پیش به نظر میرسید که خامنهای از طریق باند خود و بهخصوص قوه قضاییهاش، در حال زمینهسازی برای حذف روحانی و رد صلاحیت او توسط شورای نگهبان است؛ حملات شدید به روحانی بر سر حقوقهای نجومی و بهخصوص افشای فساد و دزدیهای برادرش (حسین فریدون) اوجی کمسابقه یافته بود و آخوند اژهای بهعنوان سخنگوی قوه قضاییه از جرم «کاملا مشهود» حسین فریدون سخن میگفت. (2) پیش از او نیز سخنگوی شورای نگهبان نیز از احتمال حذف روحانی توسط این نهاد سخن گفته بود. (3)
این فشارها چنان شدید بود که به نظر میرسید روحانی زیر آنها کمر خم کرده و در حالی که مدتها در قبال این حملات سکوت نموده بود، نزدیکانش از خسته شدن وی و عدم تمایلش به کاندیدا شدن سخن میگفتند. (4)
اما ناگهان سر و صدای پرونده حسین فریدون فروکش کرد و روحانی به صحنه آمد و تلویحاً کاندیداتوری خودش را اعلام نمود (5). و رسانههای باند او نیز نوشتند که خامنهای با کاندیدا شدن روحانی موافقت کرده است. (6)
به این ترتیب خامنهای به ملاحظة اوضاع انفجاری جامعه و شرایط فوقالعاده خطیر منطقهیی و بینالمللی رژیم، از اینکه مانع ورود روحانی به نمایش انتخابات از طریق رد صلاحیت او توسط شورای نگهبان شود، منصرف شده است. اما آیا این بهمعنی آن است که بهریاست جمهوری روحانی هم رضایت داده؟ خیر! روشن است که خامنهای تضاد عمیقی با روحانی دارد و اگر ترس از قیام نبود، او را در انتخابات92 از طریق «مهندسی» از پیش پا برمیداشت؛ بنابراین کوتاه آمدن او از حذف با حربه رد صلاحیت، بهمعنای تسلیم و موافقت با روحانی برای دوره دوم نیست؛ بلکه خامنهای در اندیشه آن است که روحانی را از طریق «قاعدهها بازی» (7) یعنی با اتکا به نتیجهیی که از صندوقهای رأی به دست میآید، کنار بزند. از همین رو میبینیم که حمله به روحانی (که البته جنس آن متفاوت با حملات قبلی است) با شدت تمام ادامه دارد و مهرهها و رسانههای باند خامنهای، کارنامه او را هدف قرار داده و بر ناکارآمدی دولتش در حل بحرانهای گریبانگیر رژیم متمرکز هستند؛ اما اگر خامنهای مصمم به کنار زدن روحانی است، لابد فرد مشخصی را برای قرار دادن در جای او مد نظر دارد. مهرهها و رسانههای هر دو باند، در این رابطه، به تلویح یا تصریح، به آخوند جنایتکار ابراهیم رئیسی معاون اول پیشین قوه قضاییه و نایبالتولیة کنونی آستان قدس رضوی، اشاره میکنند؛ برخی نیز میگویند ریاستجمهوری آخرین حلقه در خزیدن او به سمت کرسی ولایتفقیه در صورت مرگ خامنهای میباشد. (8) اما این یک تیغ دو دم است، زیرا اگر آخوند رئیسی در رقابت با روحانی بر سر کرسی ریاستجمهوری شکست بخورد، شانس خود برای تاج و تخت ولایتفقیهی هم اساساً از دست خواهد داد. این ملاحظه میتواند توضیح دهد که چرا رئیسی در «کنگره اصولگرایان» که روز پنجشنبه 5اسفند برگزار شده بود، حاضر نشد و بهرغم آنچه که قبلاً اعلام شده بود، کنگره کذایی نتوانست او را بهعنوان یکی از کاندیداهای خود اعلام کند و به همین جهت از معرفی سایر کاندیداها نیز که قرار بود اسامیشان رسماً اعلام شود، خودداری کرد...
این سخنان روحانی آشکارا نشان میدهد که اگر چه او از بابت تأیید صلاحیتش توسط شورای نگهبان آسوده خاطر شده، اما از بابت «مهندسی» نتایج انتخابات توسط خامنهای نگران است.
تا چندی پیش به نظر میرسید که خامنهای از طریق باند خود و بهخصوص قوه قضاییهاش، در حال زمینهسازی برای حذف روحانی و رد صلاحیت او توسط شورای نگهبان است؛ حملات شدید به روحانی بر سر حقوقهای نجومی و بهخصوص افشای فساد و دزدیهای برادرش (حسین فریدون) اوجی کمسابقه یافته بود و آخوند اژهای بهعنوان سخنگوی قوه قضاییه از جرم «کاملا مشهود» حسین فریدون سخن میگفت. (2) پیش از او نیز سخنگوی شورای نگهبان نیز از احتمال حذف روحانی توسط این نهاد سخن گفته بود. (3)
این فشارها چنان شدید بود که به نظر میرسید روحانی زیر آنها کمر خم کرده و در حالی که مدتها در قبال این حملات سکوت نموده بود، نزدیکانش از خسته شدن وی و عدم تمایلش به کاندیدا شدن سخن میگفتند. (4)
اما ناگهان سر و صدای پرونده حسین فریدون فروکش کرد و روحانی به صحنه آمد و تلویحاً کاندیداتوری خودش را اعلام نمود (5). و رسانههای باند او نیز نوشتند که خامنهای با کاندیدا شدن روحانی موافقت کرده است. (6)
به این ترتیب خامنهای به ملاحظة اوضاع انفجاری جامعه و شرایط فوقالعاده خطیر منطقهیی و بینالمللی رژیم، از اینکه مانع ورود روحانی به نمایش انتخابات از طریق رد صلاحیت او توسط شورای نگهبان شود، منصرف شده است. اما آیا این بهمعنی آن است که بهریاست جمهوری روحانی هم رضایت داده؟ خیر! روشن است که خامنهای تضاد عمیقی با روحانی دارد و اگر ترس از قیام نبود، او را در انتخابات92 از طریق «مهندسی» از پیش پا برمیداشت؛ بنابراین کوتاه آمدن او از حذف با حربه رد صلاحیت، بهمعنای تسلیم و موافقت با روحانی برای دوره دوم نیست؛ بلکه خامنهای در اندیشه آن است که روحانی را از طریق «قاعدهها بازی» (7) یعنی با اتکا به نتیجهیی که از صندوقهای رأی به دست میآید، کنار بزند. از همین رو میبینیم که حمله به روحانی (که البته جنس آن متفاوت با حملات قبلی است) با شدت تمام ادامه دارد و مهرهها و رسانههای باند خامنهای، کارنامه او را هدف قرار داده و بر ناکارآمدی دولتش در حل بحرانهای گریبانگیر رژیم متمرکز هستند؛ اما اگر خامنهای مصمم به کنار زدن روحانی است، لابد فرد مشخصی را برای قرار دادن در جای او مد نظر دارد. مهرهها و رسانههای هر دو باند، در این رابطه، به تلویح یا تصریح، به آخوند جنایتکار ابراهیم رئیسی معاون اول پیشین قوه قضاییه و نایبالتولیة کنونی آستان قدس رضوی، اشاره میکنند؛ برخی نیز میگویند ریاستجمهوری آخرین حلقه در خزیدن او به سمت کرسی ولایتفقیه در صورت مرگ خامنهای میباشد. (8) اما این یک تیغ دو دم است، زیرا اگر آخوند رئیسی در رقابت با روحانی بر سر کرسی ریاستجمهوری شکست بخورد، شانس خود برای تاج و تخت ولایتفقیهی هم اساساً از دست خواهد داد. این ملاحظه میتواند توضیح دهد که چرا رئیسی در «کنگره اصولگرایان» که روز پنجشنبه 5اسفند برگزار شده بود، حاضر نشد و بهرغم آنچه که قبلاً اعلام شده بود، کنگره کذایی نتوانست او را بهعنوان یکی از کاندیداهای خود اعلام کند و به همین جهت از معرفی سایر کاندیداها نیز که قرار بود اسامیشان رسماً اعلام شود، خودداری کرد...
ولیفقیه مفلوک ارتجاع علاوه بر این، از بابت تشتت و از همگسیختگی باند خود نیز به سختی در تنگناست، زیرا دار و دستههای مافیایی که زیر پرچم بهاصطلاح اصولگرایی جمع شدهاند، هیچیک حاضر نیست به نفع دیگری کنار برود؛ بهخصوص که چشمانداز شرکت رئیسی بهعنوان کاندیدای خاص خامنهای هم روشن نیست؛ تنها پیشبینی روشنی که میتوان از این شرایط کرد، این است که جنگ و جدال میان دو باند و در داخل هر باند، تا موعد برگزاری نمایش انتخابات و حتی پس از آن، بیش از پیش شدت خواهد گرفت.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سخنرانی روحانی در مراسم «اختتامیه هشتمین جشنواره بینالمللی فارابی ـ 24بهمن 95: «مگر میشود پای صندوق انتخابات رفت، بدون مراعات قاعدهها بازی؟».
2 ـ نشست خبری اژهای ـ خبرگزاری فارس 3بهمن 95
3 ـ کدخدایی: «هیچ تضمینی برای تأیید صلاحیت مجدد ”رئیس جمهور“برای دوره دوم نیست» سایت حکومتی جام نیوز 15دی 95
4 ـ محمدرضا عارف در نشست خبری: «شاید روحانی خسته شده باشد و برای انتخابات نیاید» خبرگزاری فارس ـ 5دی 95
5 ـ سخنرانی روحانی: «دو تا نظریه رهبر معظم انقلاب بیان کرد، یکیش این بود که در انتخابات سال 92 اعلام کرد این صندوق آرا و این رأی حقالناس است» ـ تلویزیون رژیم 19بهمن 95
6 ـ روزنامه حکومتی ابتکار- 19بهمن 95: «کاندیداتوری روحانی در دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری قطعی شد… اعلام کاندیداتوری حسن روحانی پس از کسب نظر مقامات عالی نظام…»
7 ـ آنچه در رژیم بهعنوان «قاعدهها بازی» انتخابات مطرح میشود، ضوابط و قاعدهها نانوشتهیی است که باندهای مافیایی حاکم بر سر آنها با یکدیگر به توافق رسیدهاند، از جمله آن که:
بازی انتخابات مختص باندهای درون رژیم است و هیچ فرد یا گروهی که خارج از چارچوب رژیم است حق شرکت در آن را ندارد.
بهمنظور «حفظ آبروی نظام» نتیجه آرا، هر چه بود بهطور مساوی در مضرب معینی (مثلاً مضرب5) ضرب و اعلام بیرونی میشود و این امر در اتاق «تجمیع آرا» صورت میگیرد.
باندها و دستجات نبایستی در این نتیجه دستکاری و تقلب کنند، همان کاری که خامنهای در سال88 کرد و منجر به آن سلسله قیامها شد.
8 ـ روزنامّه حکومتی جهان صنعت ـ7اسفند: «رئیسی، نه فقط به خانواده سادات تعلق دارد بلکه دارای اجتهاد است و سمت پیشین وی معاونت اول قوه قضاییه، پستی است که ضرورتاً فقط به روحانیان مجتهد واگذار میشود. علاوه بر این حضور در قدرتمندترین نهاد مذهبی و فرهنگی کشور و یکی از بزرگترین مجموعههای اقتصادی ایران، وی را در جایگاه بینظیری از نظر موقعیت اجتماعی قرار داده است. اگر او وارد رقابتهای انتخاباتی شود و چه در این دوره و چه در دوره آتی موفق به کسب جایگاه ریاستجمهوری اسلامی ایران شود آنگاه تمامی تجاربی که رهبر جمهوری اسلامی ایران باید از آن بهرهمند باشد را تحصیل کرده است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر