در حال حاضر شرایط سخت و طاقتفرسای کار در معادن زغالسنگ بهدلیل غیراستاندارد بودن آنها و تجهیزات فرسوده ایمنی، جان هزاران کارگر معادن زغالسنگ را تهدید میکند به گونهیی که به گفته رئیس انجمن زغالسنگ ایران” جان 13هزار کارگر معادن ذغالسنگ در خطر است.“
این مهره حکومتی با اذعان به اینکه تمامی دولتها در دنیا از ایمنی معادن ذغالسنگ حمایت میکنند و یک روال معمولی است، اعتراف میکند که در حاکمیت پلید آخوندی این امر مغفول مانده و به این دلیل جان 13هزار کارگر معادن زغالسنگ در خطر است.
این کارگزار حکومتی به ”کاستیهای موجود در تجهیزات و تأمین ایمنی معادن زغالسنگ“ اشاره میکند و میگوید ”هنوز با استاندارهای ایمنی معادن غریبه هستیم.“
به گفته وی در حال حاضر معادن زغالسنگ ایران با تکنولوژیهای قدیمی روسی که از سال 1345 مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند کارمی کنند، و هنوز در تکنولوژی مورد استفاده آنها تغییر ایجاد نشده است. (خبرگزاری ایلنا 13آذر 96)
در حاکمیت چپاولگر ولایتفقیه سالیان است که ایران در زمینه ایمنی و سوانح کار در جهان رتبه نگرانکننده و بسیار بالایی را داراست.
به اعتراف علیرضا محجوب نماینده مجلس و دبیرکل خانه کارگر رژیم «در بخش حوادث کار، ایران در رتبه دوم یا سوم دنیا قرار دارد که آمار بسیار نگران کنندهای است». (سایت ایران آنلاین 9اردیبهشت 96)
بدیهی است اصلیترین عامل حوادث ناشی از کار در درجه اول بیتوجهی و لاقیدی کارگزاران و ایادی رژیم در کارخانجات و مراکز صنعتی و از جمله معادن زغالسنگ نسبت به سلامت کارگران است و آنچه که برای ایادی و مهرههای رژیم اهمیت دارد استثمار و دسترنج کارگران است. عامل عمده بروز حوادث در کارخانهها و بهویژه در معادن زغالسنگ تجهیزات غیراستاندارد و حفاظت فنی است به گونهیی که هیچ استانداردی برای تجهیزات حفاظت و ایمنی نیروی کار رعایت نمیشود.
این امر باعث شده است که حوادث مرگبار ناشی از کار هر لحظه در کمین کارگران باشد. فاجعه انفجار در معدن یورت و حادثه انفجار کوره ذوب مجتمع فولاد بویر احمد نمونههای بارزی از لاقیدی مهرههای حکومتی نسبت به ایمنی کارگران است.
وضعیت ایمنی در معدن زغالسنگ مینو دشت آنچنان وخیم است که در اثر اعتراض کارگران نسبت به این وضعیت مقامات اداره کل استان گلستان ناگزیر شدهاند آن را تعطیل کنند. همچنین در اثر مقاومت و اعتراض کارگران نسبت به وضعیت ایمنی معادن زغالسنگ رامیان و آزاد شهر آنان نیز تعطیل شدهاند..
در چنین شرایطی است که کارگران معادن زغالسنگ مستمراً در معرض حوادث ناشی از کار هستند و بعد از حوادث تلخ در این معادن رژیم آخوندی طلبکار کارگران هم هست و آنان را مقصر میداند. آنچنان که در حادثه معدن یورت در استان گلستان مقامات رژیم با وقاحت تمام مسئولیت را به گردن کارگران انداختند و در این رابطه استاندار رژیم در گلستان اعلام کرد «سهلانگاری یکی از تعمیرکاران» موجب انفجار در معدن شده است (خبرگزاری مهر 13اردیبهشت 96)
ربیعی وزیر کار رژیم نیز انگشت اتهام را به سمت کارگران نشانه رفته و گفت: «ظاهراً لوکوموتیو تخلیه زغالسنگ در عمق ۷۰۰متری متوقف شده و برای راهاندازی آن از روش باطری به باطری استفاده و منجر به انفجار شده است.» (روزنامه شرق 13اردیبهشت 96)
در صورتی که شرایط سخت و طاقتفرسای کار در این معادن غیراستاندارد و فاقد تجهیزات نوین در آنها اینگونه حوادث را اجتنابناپذیر میکند.
با این همه مشکلات و مصائب برای کارگران معادن ذغالسنگ و با وجود اینکه آنها در این معادن به وحشیانهترین شکل ممکن توسط ایادی و مهرههای رژیم استثمار میشوند، آنها ناگزیرند در اعماق زمین حتی دوشیفت کاری کار کنند. در بسیاری از موارد برآنها شیفتهای 10ساعت کار تحمیل میشود که 4ساعت بیش ازحد مجاز است.
با این وجود آنها ناگزیرند برای دریافت چندرغاز حقوق 800 -700هزارتومانی، و یا حد اکثر کمی بیشتر از یک میلیون تومان یعنی یک چهارم خط فقر با شرایط بسیار غیرانسانی که برآنها تحمیل میشود کارکنند. این حقوق ناچیز یک دهم حقوق کارگران معادن در بسیاری از کشورهای جهان و بهخصوص کشورهای پیشرفته است. بهره کشی از آنها آنجا به اوج میرسد که بسیاری از قراردادهای کاری آنها نیز قرارداد های کاری یک ساله، شش ماهه و حتی سه ماهه است، و کارفرمایانی هم هستند که اساساً قراردادی با این کارگران محروم منعقد نمیکنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر