خروش مردم بسیاری از شهرهای ایران در روزهای چهارشنبه ۷ و پنجشنبه ۸ دی، بار دیگر خواست تحول خواهی و تغییر را در قالب جنبش «نه به گرانی» به کف خیابان کشاند. از جنبش نه به گرانی تا مرگ بر دیکتاتور، از مخالفت با عملکردهای اقتصادی رژیم تا عملکردهای آن در منطقه، از مرگ بر خامنه ای و روحانی تا آزادی زندانیان سیاسی و در یک کلام فوران خشم مردم که در زیر خاکستر پنهان نماند، در حالی صورت گرفت که سرنشینان کشتی ورشکسته حکومت در تدارک برگزاری سالگرد تظاهرات حکومتی ۹ دی سال ۱۳۸۸ بودند. مردم بار دیگر قیام ۶ دی ۱۳۸۸ (روز عاشورا) را بازسازی کردند و خواست سرنگونی رژیم را در گوشه و کنار ایران به اهتزاز درآوردند.
این جنبش به دلیل شرایط بحرانی کشور و بعد از تجربه قیامهای خونین سال ۱۳۸۸، اهمیت ویژه ای دارد. به همین دلیل واکنش پایوران رژیم و دلدادگان به بقای وضع موجود، حکایت از آشفتگی دارد. مردم ، سرنوشت جدال بین جنبش تحول خواه با چشم انداز سرنگونی با کسانی که سرنوشت مردم را با سرنوشت بالائیها پیوند زده اند را در این دو روز تعیین تکلیف کردند.
خوشبخنانه در دنیای امروز، به دلیل وجود تکنولوژی و شهروند خبرنگار و شبکه های مجازی کسی نمی تواند حرکتهای اعتراضی مردم را نادیده گرفته و مثل ازهاری در دوران حرکتهای اعتراضی علیه سلطنت پهلوی، مدعی شود که تظاهرات دروغه و صدای معترضان را نوار ضبط صوت که هر شب پخش می شود اعلام کند.
در حد این فراسوی خبر به تعدادی از واکنشهای هراس آلود رژیم اشاره می کنم.
اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی بعد از شوک وارد شده در برابر خروش مردم، شاخصهای اقتصادی کشور را در وضعیت مناسب دانست و مدعی شد که فقط چند کالا گرانتر شده که دولت موکلف به اصلاح آنهاست. این کارگزار رژیم اعتراض مردم به گرانی را بهانه دانسته و گفت :«در پشت پرده مسایل دیگری مطرح است». وی عاجزانه از «نخبگان کشور» برای کمک به دولت درخواست «نقد سیاستهای دولت و ارائه راهکارهای مناسب» کرد. وی در این درخواست از نهادهای صنفی، مدنی و سیاسی نام برد. حرفهای او چنان تهوع آور است که روزهای آخر حکومت شاه را تداعی می کند. التماس گریه گونه شاه در هنگام ترک ایران.
حسام الدین آشنا مشاور روحانی در مورد رویدادهای این دو روز گفت: «بحرانها در خیابان و بر بستر خشونت حل نمی شود.» این کارگزار رژیم از وضعیت زندانها حتما با خبر است و به خوبی در جریان حل بحران سرنگونی توسط رژیم در چوبه های دار و زندان با خبر است.
در این میانه واکنش شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان، ارگان بیت خامنه ای جالب است. وی می گوید: «کفش دزد مسجد که نباید پیش نماز مسجد باشد! چرا مسئولیتهای حساس را به این افراد داده اید.»
و آخوند علم الهدی، نماینده خلیفه در مشهد گفت: «یك عده اراذل و اوباش جمع بشن، اینها بگن سوریه رو ول كن، مشكل ما رو تمام كن.»
بعد از «خس و خاشاک» گفتن احمدی نژاد در سال ۱۳۸۸ و «فتنه و بی بصیرت» گفتن خامنه ای در همان سال، اکنون سلطان خراسان مردم معترض را «اراذل و اوباش» می نامد.
باید به کارگزاران ریز و درشت رژیم و دلبستگان به تحول در لای عبا و عمامه ملاها، گفت پشت پرده این خیزشها چیز پنهانی نیست و هر چه هست به خوبی عیان است.
عصیان و قیام مردم فرودست و به جان آمده از ظلم، دزدی و فساد دیکتاتوری مذهبی است. این جنبش با شعارهایش تمامی حکومت را به چالش کشیده و خیزش ضد دیکتاتوری برای دستیابی به آزادی، دمکراسی، عدالت و حکومت غیر دینی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر