چهارشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۹۵

همیشه انتخاب من نبرد است – با صدای روزبه





از اين كه ذهن كوچه رگ به رگ شد
ازينكه موش گربه بعد سگ شد
ازين كه نان نبود و مرد چاقي
كه كمترين غداش بيگ مگ شد
ازين كه عرض جاده يك قدم بود
ازين كه در مسير اميد كم بود
صنوبران كنار اره بودند
و جنگلي كه شاخه هاش خم بود
زمان چقدر سخت و كند مي رفت
و بره از هراس تند مي رفت
جهان هميشه بي خيال ما بود
صداي گرگ تا لوموند مي رفت
ازينكه هي كنار گود ماندن
غرور را به سينه خودكُشاندن
گروهِ خـونيِ من اين نبـوده
مرا بخوان به تيغ را فشاندن
هميشه شورشي غريب دارم
به سمت فتح قله شيب دارم
ازينكه سمت باد سمت حركت
هميشه نفرتي عجيب دارم
زمان چقدر سخت و كند مي رفت
و بره از هراس تند مي رفت
جهان هميشه بي خيال ما بود
صداي گرگ تا لوموند مي رفت
ميان گرد و خاك و خون عرق كن
هرآنچه منحني است شق و رق كن
بدان كه خط مشي ما همين است
بايست رو به قبله ي فلق كن
مسير ما كه دشنه زار درد ا ست
اگرچه روز داغ و شام، سرد است
و من هم استخوان و پوست دارم


ترانه : همیشه انتخاب من نبرد است – با صدای روزبه from Simay Azadi on Vimeo.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر