دوشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۹۵

40هزار زن قهرمان پيشتاز، شرف مجسم زن ايراني


زنان ايراني پيشتازان مقاومت مردم ايران در برابر ديکتاتوري مذهبی آخوندها هستند
اولين فتواي خميني روز ۱۶ اسفند يعني کمتر از يک ماه بعد از پيروزي انقلاب ضدسلطنتي برای اعمال سرکوب و اختناق در جامعه، سلب آزادي زنان را هدف قرار داد
و حجاب را در ادارات دولتي اجباري اعلام کرد. زنان ايران صداي پاي استبداد را شنيدند و روز ۱۷ اسفند که مصادف با روز جهاني زن بود عليه فتواي خميني به خيابانها سرازير شدند و به تظاهرات برخاستند


امروز در سالگرد ۳۰ خرداد، سرآغاز مقاومت عادلانه مردم ایران برای آزادی و روز شهدا و زندانیان سیاسی و خاطره ۴۰ هزار زن قهرمان پيشتازي را گرامي مي داريم که از همان ابتداي حاکميت ديکتاتوري زن ستيز،  بر خواسته هاي آزاديخواهانه خود پاي فشردند و در انتخاب بين شرف ايستادگي و ننگ تسلیم، ايستادگي به هر قيمت را برگزيدند، با خون خود نهال آزادي زن ايراني را آبياري کردند و به شرف مجسم زن ايراني و ستارگان شب کوب ميهن تبديل شدند
بنابر آمار منتشر شده توسط مقاومت ايران و اخبار منتشر شده در روزنامه هاي حکومتي، طي ۲.۵سال قبل از ۳۰ خرداد، دهها  دختر دانش آموز هوادار جنبش مجاهدين خلق در جريان حمله چماقداران کشته و زخمي شدند. نسرين رستمي دانش آموز ۱۶ ساله در شيراز و مهري صارمي در خرم آباد، سيما صباغ در رشت، صنم قريشي در بندرعباس، فاطمه رحيمي و سميه نقره خواجا در قائم شهر و فاطمه کريمي در کرج از جمله دختران دانش آموزي بودند که حاضر شدند جان خود را از دست بدهند اما هيچ ترديدي در احقاق حق 
...آزادي به خود راه ندهند

در ۷ ارديبهشت 60 انجمن مادران مسلمان ، هواداران مجاهدين خلق ايران، در اعتراض به ضرب و شتم و دستگيري فرزندانشان مردم را دعوت به شرکت در يک راهپيمائي کردند. ۲۰۰ هزار تن از زنان و مادران تهران به اين دعوت پاسخ گفتند به طوري که موج عظيم مادران و زنان آزاده شرکت کننده در اين راهپيمائي آخوندها را غافگير کرد و تأثير به سزائي بر تحولات آن روزهای خطیر گذاشت.
اين مقاومت ها در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به اوج خود رسيد. نیم میلیون تن از مردم تهران در يک تظاهرات مسالمت آمیز تاریخی شرکت کردند. آن روز پاسداران خمینی آتش سلاح را به روي تظاهرکنندگان باز کردند. و زنان پيشتاز بین «‌ننگ تسليم»‌ و «‌شرف مقاومت»‌، شرف مقاومت را انتخاب کردند و به يک ضرورت تاريخي پاسخ مثبت دادند

اعدامها جنون آسا شروع شد و به شکل حیرت انگیزی، اولين سري اعدام شدگان را دختران دانش آموز ۱۶ و ۱۷ ساله اي تشکيل دادند که حتي حاضر به دادن اسم و اعلام هويت خود نشده بودند. راستي پیام این زنان جوان چه بود؟‌ چرا دادستاني وقت اولين بيانيه اش بعد از ۳۰ خرداد را با انتشار عکس ۱۲ دختر زير ۱۸ سال که بدون اعلان حتي نامشان اعدام شده بودند،‌ صادر کرد؟‌
ماشين کشتار به دستور ولي فقيه وقت (‌خميني)‌ در زندانها به کار افتاده بود. آنها در کشتار هيچ حد و مرزی به رسميت نمي شناختند. کودکان و دختران خردسال،‌ زنان باردار،‌ مادران ۷۰ ساله،‌ کارگر و کشاورز، دکتر و مهندس، هنرمند و ورزشکار. برخی خانواده ها همه فرزندان و یا ۵ یا ۶تن از آنها را در جریان کشتارهای دهه ۶۰ از دست دادند
حقوق زنان همه جا کمتر بود، مگر در زندانها که به خاطر نفس زن بودن جیره شکنجه مضاعف داشتند. آخوندهاي زن ستيز هرگز قادر به فهم وجود چنين زناني در صحنه نبرد و مبارزه نبودند. تاريخ هيچ ديکتاتوري را سراغ ندارد که شروع سرکوب خود را با انتشار ليستي تماماً از دختران اعدام شده زير ۱۸ سال اعلام کرده باشد

در میان این قربانیان، اسم نفيسه اشرف جهاني دختر ۱۰ ساله اي به چشم مي خورد که در دادگاه محکوم به مرگ شد و به جوخه اعدام سپرده شد. مريم اسدي ۱۱ ساله، افسانه فارابي ۱۲ ساله، فاطمه مصباح، شهلا قرباني، فاطمه ساجدي، فاطمه جبارزاده انصاري، دختر بچه هاي ۱۳ ساله و نسرين نوري ماني ۱۵ ساله، كه همه  در ليست دختران اعدام شده دهه ۶۰ هستند.
طاهره آقاخان مقدم همراه با جنين هشت ماهه خود تيرباران شد. اسامی حداقل ۶۲ زن باردار در میان اعدام شدگان توسط رژیم وجود دارد. دهها مادر سالخورده همچون سکينه محمدي اردحالي(مادر ذاکري) ۷۰ ساله، که فرازهاي نوینی از مقاومت زنان ایرانی رقم زدند و افتخار تاریخ ایران شدند

به گواهی صدها زنداني، مقاومت زنان در زندان و زير شکنجه، هميشه الهام بخش مردان زنداني هم بود. آخوندها با درک اين حقيقت که مقاومت زنان ضربات کاري به پيکر انديشه قرون وسطائي رژیم وارد می کند، زنان زنداني را به طور مضاعف تحت فشارهاي فوق طاقت انسان قرار مي دادند تا روحیه مقاوم آنها را در هم بشکنند. شکنجه گاههايي مثل واحد يک و قفس و سلولهاي انفرادي طولاني مدت گوهردشت و سبعانه ترين آن واحد مسکوني که خاص زنان زنداني بود و در آن شنيع ترين فشارها را بر زنان زنداني وارد می کردند، نمونه هاي اندکي از بيشمار شيوه سرکوب و شکنجه زنان در زندانها بود


اما زنان ايراني به درجه اي از رشد و آگاهي دست يافته بود که با درک عظيم از رسالت وجايگاه خود توانستند بار شکنجه و اسارت و شهادت را قهرمانانه بر دوش بکشند. آنها نه تک ستاره های منفرد، بلکه نسلی از زنان بودند که فارغ از سن، تحصیلات، حرفه،‌ خاستگاه طبقاتی، قومی و اقتصادی، شرف مقاومت را برگزیدند و حسرت تسلیم را بر دل دشمنان مردم ایران باقی گذاشتند
به رغم شرایط اختناق در ایران، مخفیانه انجام شدن اعدامها، و همه خطراتی که دارندگان چنین اطلاعاتی را تهدید می کند،‌ مقاومت ایران موفق به گردآوری و انتشار اسامی۲۰ هزار تن از اعدام شدگان شده است که 5 هزار از این اسامی متعلق به زنان مجاهد خلق است. نگاهی به عام ترین گروه بندیهای سنی، شغلی و تحصیلی در این اسامی گواه یک حقیقت 
:تاریخی یعنی تولد نسلی از زنان رها است که سرنوشت ایران را رقم زده اند
  • ۶۸۱ زن که در زیر شکنجه به شهادت رسیدند؛
  • ۶۲ زن كه به هنگام اعدام باردار بودند؛
  • ۷۸۹ دختر نوجوان که در هنگام اعدام بین ۱۱ تا ۱۸ سال داشتند؛
  • ۲۳۰ زن که تحصیلات فوق دانشگاهی داشتند؛
  • ۷۳۴ زن که دارای درجه لیسانس بودند؛
  • ۴۰۱۰ زن که تا سطح دیپلم تحصیل کرده بودند؛
  • ۳۸۱ زن که کارمند دولت بودند؛
  • ۷۳ زن از جامعه هنرمندان بودند
آمار قربانیان اعدامهای سیاسی توسط رژیم آخوندی حداقل ۱۲۰هزار تخمین زده می شود که یک سوم از این تعداد را زنان تشکیل می دهند. یعنی آمار واقعی زنانی که در مقاومت علیه دیکتاتوری مذهبی جان خود را فدیه آزادی مردم ایران کردند به ۴۰ هزار بالغ می شود. و آمار فوق را باید گوشه کوچکی از واقعیت و تصویر کلی محسوب کرد که در فردای آزادی ایران قطعاً بخشهای بیشتری از آن فاش خواهد شد
در سالگرد نقطه عطف تاریخی ۳۰ خرداد، ياد و خاطره همه شهدا و به خصوص زنان قهرماني را گرامي مي داريم كه در منتهاي دلاوري و با پرداخت بهای آزادی به مسئوليت و رسالت خود در قبال خلق و ميهن و تاريخ قيام كردند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر