جمعه، فروردین ۲۴، ۱۳۹۷

گردهمایی بزرگداشت حماسه فروغ اشرف در برلین

برلین-دروازه براندنبورگ
بزرگداشت حماسه فروغ اشرف در 19فروردین 1390
حمایت از قیام سراسری و اعتراضات مردم ایران
جواد دبیران: ”تا آخرش ایستاده‌ایم” – این رمز پیروزی بود زمانی که اشرف در 19فروردین 90 با دست خالی در مقابل مزدوران تا دندان مسلح خامنه‌ای ایستاد.
صبا و یارانش با این غرش درس رزم و ایستادگی و درس ”فدا و تهاجم حداکثر” را به همه ما دادند. آنها چراغ راه شدند برای تمامی یک نسل. و اکنون این نسل اراده کرده است تا دشمن ضدبشر را به زیر بکشد.
گرامی باد یاد و خاطره شهدای 19فروردین فروغ اشرف
آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند
پرچم مبارزه که مجاهدان اشرفی در 19فروردین 1390 برای دفاع از حریم اشرف و آزادگی برافراشتند و با خون 36شهید قهرمان هم‌چون آسیه و حنیف و مهدیه و فائزه آن را آبیاری کردند، رویش نوشته بود ”تا آخرش ایستاده ایم ”
امروز اما در تعادل قوایی کاملاً متفاوت قرار داریم. رژیم سفاک آخوندی در لبه پرتگاه سقوط است. ما نه در تدافع بلکه در تهاجم هستیم و پرچم پیشتازان آزادی امروز”پرچم تهاجم حداکثر” است تا این رژیم آخوندی این ننگ تاریخ را به زیر خاک کنند.
ما این تهاجم را امروز در جای جای میهن اسیرمان ایران می‌بینیم.
بخصوص در این روزها در خوزستان تب دار.
درود بر هموطنان عرب در اهواز و آبادان و ماهشهر و حمیدیه و شیبان و در سرتاسر استان قهرمان پرور خوزستان که به‌خاطر اهانتهای رژیم آخوندی دست به تظاهرات زدند. این بخشی از سیاست سرکوب و تبعیض رژیم است و تنها با سرنگونی ولایت فقیه پایان می‌یابد.
ایران از آن تمام ملیتهای ایران است و تنها کسانی که در آن جایی ندارند و باید ریشه کن شوند، آخوندهای دزد و غارتگر و قاتل مردم ایران هستند.
ایران از آن تمام ملیتهای ایران است، و نه از آن خامنه‌ای، روحانی و لاریجانی‌ها، این قاتلان مردم ایران.
حقوق مردم ما اعم از فارس، ترک، کرد و عرب و بلوچ و ترکمان در همه استانهای ایران، را آخوندهای خونخوار و چپاولگر می‌برند. غارت می‌کنند آنها دشمنان مردم ما هستند که سایه نحس و سیاه‌شان را بر سرزمین ما افکندهاند و الآن این ما هستیم که اراده کردهایم این ننگ تاریخ را ریشه کن کنیم. متشکرم
شقایق رجبی: سلام من شقایق رجبی هستم، خواهر فائزه رجبی که در 19فروردین سال 1390 با گلوله در گلویش او را به‌شهادت رساندند.
او 17سال داشت که انتخاب جدی ای کرد که به مبارزه بیاید وقتیکه پدرمان در سال 1387در زیر شکنجه به‌شهادت رسید او در مورد انتخابش مصمم‌تر شد، انتخابی زیبا انتخابی که فقط پرداخت است و عشق به دیگران و سالها این آخوندهای بی‌ریشه سعی کردند این ارزشهای، عشق و پرداخت را بدزدند و لوث کنند ولی کورخواندند، نسلهایی مثل فائزه، صبا، مهدیه، اکبر، حنیف و شهدای قیام نشان دادند که نه، می‌شود و نه، می‌توان این ارزش‌ها را لوث کرد چون این ارزشها، ارزش‌هایی هستند که هر ایرانی باغیرت آن را دارد جز آخوندهای بی‌ریشه.
فائزه همین را در پدرم دید و اگر نه هیچ وقت این جور رستگار نمی‌شد.
یک روز از خودم پرسیدم که چرا خواهرم و پدرم و شهدای قیام باید این قیمت را می‌دادند؟ راستی که سؤال خوبی بود چون همین صبا و مهدیه و سینا قنبری ها بودند که رمز ماندگاری را یافتند که همان صدق و فدا بود. فائزه در بین همرزمانش به سرزندگی و پر شور و حالی و جنگندگی شناخته می‌شد و همه اینها به‌خاطر عشقی بود که به رهایی ایران داشت، آزادی و خوشبختی را برای مردم ایران می‌خواست و برای همین با همین عشق و امید در 19فروردین در برابر مزدوران وحشی رژیم سینه سپر کرد.
امروز وقتی که صحنه‌های قیامی و شورشی را می‌بینم که با همان جسارت و امید و انگیزه برای آزادی ایران فریاد می‌کشند و در برابر گلوله‌های پاسداران دلیرانه سینه سپر می‌کنند فائزه و مهدیه هارا زنده‌تر از همیشه می‌بینم و همین خونهاست که در خیابانهای ایران میجوشند و نهایتاً این رژیم را سرنگون خواهند کرد.
سلام بر شهدای 19فروردین
دورود بر معترضان ایران زمین.
پریا کهندل: با درود به شهدای راه آزادی از اشرف تا لیبرتی و زندانها تا کوچه پس کوچه‌های ایران.
با درود به بنیان‌گذاران سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران تا 120هزار شهید راه آزادی، تا شهدای فروغ اشرف، شهر شرف و ایستادگی تا به آخر.
درود به شهدای 19فروردین که نشان دادند مجاهدین راه و رسمشان فدا و فداست و نسلی از مهدیه و صبا و آسیه و نسترن ها و فائزه‌ها که با دست خالی و دلی پر از عشق به آزادی در برابر گلوله سینه سپر کردند و نشان دادند آری آری مجاهدین رسمشان فداست و همه چیز را برای خلقشان می‌خواهند و سختیها را به جان میخرند.
خاله و دایی من هم از قهرمانان این حماسه بودند، خاله مهدیه و دایی اکبر
خاله مهدیه نازنین، و دایی اکبر عزیز، نمی‌گویم امروز جایتان خالیست...که امروز جایتان سبز سبز است و خونتان رویان در نسلی که اراده کرده است ولایت وقیح را به زانو در بیاورد...
نمی گویم که دلم تنگ نمی‌شود، اما در هر دلتنگی یاد سوزدل مادر ستار و مادر ریحانه ها می‌افتم، برای هر دلتنگی تجدید عهدی می‌شود برای جنگ با این جانیان.
خامنه‌ای جلاد فکر می‌کرد شما را با کشتن از بین می‌برد ولی کور خوانده بود، از اینجا به آن جانی سفاک می‌گویم...من مهدیه‌ام که امروز زیر چتر رهبری خواهر مریم، جان گرفته‌ام...من صبا و آسیه‌ام و من فائزه... و این نسل نسل رسم صباست، چشمانت را باز کن و ببین و بشنو فریادهای مرگ بر خامنه‌ای که ادامه طنین فریاد خواهرم نسترن است و امروز نزدیک‌تر نزدیک‌تر در خیابانها ی ایران به گوشت می‌رسد... بلرز و بلرز که کانونهای شورشی و ارتش آزادی اراده کرده که از تاریخ ایران جارویت کند..،بلرز و بلرز که با رهبری برادر مسعود و خواهر مریم با پشتوانه همین شهدایمان امروز پرکینه به تو و عاشق‌تر از پیش به خلقمان می‌جنگیم! و یقین داریم پیروز می‌شویم چون درس اول و آخر ما فداست..فدای همه چیز برای به‌دست آوردن آزادی برای ایران.درست مثل30هزار شهید قتل‌عام 67.
هر سالگرد 19فروردین برای ما تجدید عهدی است با یارانمان، و ما هم امروز عهد می‌بندیم جای تک‌تک اشان را در دوران سرنگونی برای خواهر مریم پر کنیم و پرچمشان بر دوشمان، نام و آرمانشان بر سینه امان راه رسمشان فریادمان باشد
ما عهد می‌بندیم که هم‌چون شما تا آخرش بیایستیم تا پای جان و آخرین نفس...
حاضرحاضر حاضر
کبری مک وند- مادر مجاهد شهید صبا هفت برادران:
فرا رسیدن سال 97 رو به خواهر مریم و برادر و به همه شما تبریک می‌گم، بخصوص به همه فرزندان قهرمانم که از دی ماه سال 96 به خیابانها آمدند، فریاد آزادی سر دادند، زخمی شدند، شکنجه شدند، به‌شهادت رسیدند ولی هم‌چنان بهار ایران را فرا می‌خوانند.
من مادر صبا هفت‌برادران هستم که در 19فروردین در اشرف صبا هفت‌برادران مورد اصابت گلوله مزدوران رژیم آخوندی قرار گرفت، مزدوران عراقی آخوندها آنها را بین تسلیم و مرگ مخیر کردند و صبای نازنین ما، با انتخاب مرگ با عزت به سمبل ایستادگی تا به آخر تبدیل شده است
امروز در سالگرد شهادت صبا و آسیه و باقی همرزمانشان آمده‌ام تا به صبا هایم که در خیابانهای ایران ایستادگی و قیام می‌کنند، به آنها که نوید بخش آمدن بهار حقیقی ایرانند، به فرزندان نازنینم که رسم مقاومت را پس از صبا و صباها ادامه می‌دهند درود بفرستم و بگویم:
می خواهند خاموشتان کنند، فریاد شوید. گلوله بارانتان می‌کنند، از خون همرزمانتان بر خیزید.
به شکنجه‌گاه ها می‌برندتان تا خودکشی شوید یا مسخ تاریکی تنهایی‌تان کنند اما شما مقاومت می‌کنید و کانونی برای شورش دوباره بر سیاهی و تنهایی‌ها گروهی می‌شوید پر قدرت و پر اراده برای نوشتن سرنوشت و فردای ایران و امحای تقدیر کور آخوندی.
صبا با پیکری زخمی و در آستانه شهادتش گفت:« ما تا آخرش می‌ایستیم» انگار که تاریخ را می‌دید. او در فروغ اشرف ایستاد تا پایان. پس او هست. در فریاد شما در خیابانهای اهواز و اصفهان و تهران و تمامی شهرهای دیگر، در فریاد مرگ بر خامنه‌ای باورش به فرو ریختن این نظام موج در موج زد در نگاهش دنباله نگاه ثابت ندا آقا سلطان
صبا و صباها نسیم آمدن بهار ایرانند. به شما می‌گویند که پیش بروید و باز هم به پیش بروید که بهار ایران در راه است.
صبا بگو به نسیم صبح بهاری که می‌وزد نسیم بهاری
صبای من بیدار شو بیدار
ببین که ز خونت گل داده این آخرین دشتهای ایران
بهر آخرین پیکار.
درود به تمامی شهدای فروغ اشرف
درود به تمامی خانواده‌های شهدای فروغ اشرف
و زنده باد پیکار ما تا آخرین قطره جانمان
متشکرم، پیروز باشد
برلین بزرگداشت حماسه فروغ اشرف در ۱۹ فروردین ۹۰ قسمت دوم from Simay Azadi on Vimeo.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر