بحران رکود شدید اقتصادی که به تبع خود قفل تولید ملی، ورشکستگی کارخانه ها و واحد های صنعتی و همچنین بیکاری گسترده را بهمراه آورده، اکنون به بروز بزرگترین چالش برای دیکتاتوری فاسد و غارتگر ولی فقیه یعنی رشد شدید خط فقر انجامیده است.
براین منطق و بنا بر تازه ترین داده های حکومت، نرخ لشگر بیکاران و گرسنگان که از فردای قیام دیماه ابعاد خشم و انزجار خود را در کوچه و خیابانها با فریادهای «اسلام رو پله کردید، ملت رو ذله کردید» و یا «ملت گدائی می کنه، آقا خدایی می کنه» به گوش جهانیان رسانده اند، اکنون «۸۰ درصدی» شده است.
آخوند کلانتری عضو مجلس خبرگان رژیم در سخنانی ضمن اعتراف به رشد نرخ فقر در حاکمیت فاسد و غارتگر ولی فقیه گفت: «این شایسته نظام ما نیست که امروزه بشنویم بیش از ده میلیون نفر در کشور ما زیر خط فقر زندگی می کنند یا اینکه اعلام شود جمعیت حاشیه نشین ما ۱۱ میلیون نفر است. یا اینکه گفته شود ۸۰% حقوق بگیران زیر خط فقر هستند». (سایت حکومتی باشگاه خبرنگاران جوان ۲۳ اسفند ۱۳۹۶)
این وضعیت وخیم در حالی است که با نزدیک شدن سال نو میلیون ها خانوار ایرانی در عذاب و رنجی مضاعف بسر می برند، زیرا وجود گسترده فقر و سفره های خالی در نبود چشم انداز برون رفتن از بحران های بیکاری، عدم پرداخت حقوق و معوقات کارگران و زحمت کشان، معلمان و بازنشستگان، عدم پرداخت پاداش و عیدی آخر سال به موازات گرانی سرسام آور و تورم در منطق طبیعی خود به بروز تنگناهای شدید مالی و نیز آسیب های اجتماعی و فرهنگی برای بسیاری از خانواده ها راه برده است.
وجود کودکان کار، آگهی های فروش اعضاء بدن، فروش کودکان و جنین بدنیا نیامده، زنان خیابانی، گور خواب ها و کارتن خواب ها و یا پدیده های نوظهوری مانند «سالمندان کار» و «کودکان طلای سیاه» که همان وجود کودکان آشغال گرد می باشد، تنها بخش کوچکی از این وضعیت بحرانی در میهن امان هستند.
این آخوند حکومتی در ادامه به گوشه ای از دلائل رشد فقر بویژه در میان اقشار ضربه پذیر اذعان کرده و می افزاید: «عدم توزیع عادلانه ثروت ها و چپاول دسترنج های روستاییان توسط واسطه ها، موجب افزایش محرومیت ها و فقر بخش های عظیمی از جامعه به خصوص روستاییان و مهاجرت ناخواسته آنان به شهرها و در نتیجه افزایش بی رویه جمعیت شهری و پیدایش مشکلات متعددی مانند حاشیه نشینی شده است».
ترجمان «عدم توزیع عادلانه ثروت» نیز همان ترجیح بند «دزدی، فساد، غارت و چپاول» اموال ملی است که هر روز بدلیل فشار توده های بجان آمده، گوشه هایی از آن در جنگ قدرت میان باندهای رژیم بیرونی می شود. این وضعیت در حالی است که دیگر دزدی های چند میلیاردی در حاکمیت خامنه ای اساسا دیگر «دزدی» محسوب نمی شوند.
خاک خوردن پرونده های دزدی و فساد برادران لاریجانی، برادر آخوند روحانی، برادر اسحاق جهانگیری، اعضاء بیت رهبری به انضمام شخص ولی فقیه، وزارت نفت، قوه قضائیه، حقوق های نجومی، فرار میلیاردرها از کشور، فساد جزیره کیش، دکل ها و کشتی های نفتی مفقود شده و یا خالی شدن صندوق بازنشستگان و صندوق توسعه ملی تماما دراین راستا تعریف می شوند.
براین منطق باید به این آخوند دست نشانده ولایت گفت، اگر بدنبال دلائل واقعی وجود فقر ۸۰ درصدی در ایران می گردید، علاوه بر موارد یاد شده سری نیز به پرونده های فاضل خداد از یاران مرتضی رفیقدوست، شهرام جزایری، عباس تقی زاده معروف به عباس کوتول، بابک زنجانی یا همان «قهرمان دور زدن تحریمها» که در پشت وی نیروی سرکوبگر سپاه پاسداران و نیز دستگاه اطلاعاتی رژیم نهفته است، رضا ضراب، محمود رضا خاوری، رئیسکل بانک مرکزی حکومت یا همان «قهرمان بانکداری کشور»! امیر منصور آریا، «قهرمان صنعتی»!، محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدینژاد و «قهرمان تحصیل مال»! بزنید تا ابعاد بحران و دلائل رشد فقربرای قریب ۷۰ میلیون ایرانی روشن تر گردد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر