فضلالله المجاهدین القاعدین اجرا عظیما
به نام خدا
و به نام خلق قهرمان ایران
سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران را به شما مردم عزیز ایران، شما صاحبان اصلی این سازمان که آن را بیش از نیم قرن، در دامان پرمهرتان پرورش دادهاید، تبریک میگویم.
شما که در فراز و نشیبهای نیم قرن گذشته، پشتوانه و تکیهگاه سازمان و جنبش رزمنده خودتون بودهاید و پنجاه و چهارمین سالگرد حیات این سازمان، ثمره رنج و خون شما و لحظه پیروزی و سرفرازی شماست.
از جانب اعضا و هواداران سازمان به بنیانگذاران کبیر، محمدحنیفنژاد، سعید محسن و اصغر بدیع زادگان درود میفرستم.
آنها با بنبست شکنی و با نثار خو نشان دوران تازهیی را در تاریخ ایران آغاز کردند.
و درود بیپایان به راهبران عقیدتیام مسعود و مریم که رسم فدا و صداقت را در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه این عصر بنا گذاشتند.
سازمان مجاهدین، سازمان رزم و نقطه امید مردم ایران و نیروی محوری جبهه خلق و آزادی است. سازمانی با پشتیبانی و مشارکت فعال و همهجانبه رنگین کمان ملت ایران از شیعه و سنی و اهل حق تا هموطنان مسیحی و زرتشتی و کلیمی و از فارس و آذری تا مردم ترکمن صحرا و هموطنان عرب، هموطنان کرد و لر و بلوچ و بختیاری و از نمایندگان آگاه کارگران و زحمتکشان تا روشنفکران انقلابی.
با این حمایتها سازمان ما توانست در ۵۴سال گذشته، بر سرکوب و اعدام و قتلعام، بر تروریسم و توطئه و بر زد و بند و معاملات کثیف آخوندها در سطح منطقهیی و بینالمللی غلبه کنه و پرچمدار مبارزه با دو دیکتاتوری شاه و شیخ باشد.
خواهران و برادران عزیزم،
نیازی به توضیح ندارد که رژیم حاکم در چه مخمصهیی گرفتار شده. این شرایط مرگبار علتی بسیار ریشهدارتر از تحریمهای بینالمللی و کاهش شدید منابع مالی دارد.
مسأله این است که آخوندها بهخاطر عوامل مختلف بهخصوص اثرات جنبش اعتراضی و مقاومت سازمانیافته، به نقطهیی رسیدهاند که ظرفیت باز تولید نیروی بقای خودشون را از دست دادهاند. سیاست مماشات دولتهای غرب، اصلاحطلبان قلابی، و نیروهای دیگر امدادرسان رژیم، همه از نفس افتادهاند.
رژیم ولایتفقیه در حالی که در بحران سرنگونی هست، برخلاف دورههای گذشته، عامل نجاتدهندهیی ندارد و با شتاب زیادی در حال فرسایش هست.
از سرفصل قیامهای دیماه ۹۶ و پایان بند بازی و ماجرای شیادانه «اصلاح طلب- اصول گرا»، وضعیت انفجاری جامعه و روند تحولات سیاسی گواه آن است که رژیم در بحران سرنگونی است و راه برون رفتی از این بحران پیدا نمیکند.
در چنین اوضاع و احوالی، سازمان مجاهدین- که از آغاز سرقت انقلاب مردم ایران توسط خمینی دجال، بهعنوان یک سازمان مسلمان انقلابی، در برابر ارتجاع و استبداد دینی قیام کرده و طی چهل سال، هماورد اصلی این رژیم بوده مسئولیتش صد چندان است.
در این شرایط است که مبارزه فعال مجاهدین و کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت و همچنین رزم و کارزار سیاسی و بیامان این جنبش در سطح بینالمللی، برای درهم شکستن توطئههای آخوندها و حامیانشان و برای استیفای حقوق مردم و مقاومت ایران، پیوسته چشمانداز سرنگونی رژیم را روشنتر میکند.
در همین دوران احداث و برپایی اشرف ۳ که بهقول خواهر مریم «خانه آزادی مردم ایران» است، با رنج و کوشش مجاهدین و حمایت ستایشانگیز حامیان و هواداران سازمان در سراسر ایران و ایرانیان آزاده در سراسر جهان، تحت هدایت خواهر مریم صورت گرفت و به سرعت اهمیت سیاسی و استراتژیک خودش را آشکار کرد.
سه سال پیش در این ایام زمانی که انتقال اعضای مجاهدین از لیبرتی بهخارج از عراق به پایان رسید، کمتر کسی میتوانست تصویری از اشرف ۳ داشته باشد. آن چه امروز بسیاری را به تحسین واداشته، عزم اشرفیانی است که در زمانی کوتاه اشرف خود را برپا کردند و پرچم مبارزه با رژیم آخوندی را بر سر درش برافراشتند.
از اشرف تا تهران اشرف مریم همپیمان بله...
میخواهم به شما خواهران و برادران مجاهدم بگویم که شما موفق شدید اشرف ۳را که قبل از هرکس خانه وپایگاه حنیف کبیر و سعید محسن و اصغر بدیع زادگان است، بنا کنید و کلمه فداو صداقت را که آنها بر سر در اولین پایگاه مجاهدین، آن آپارتمان کوچک در بولوار کشاورز در تهران نوشته بودند، در ورودی اشرف۳نصب کنید و نشان بدهید که سازمانتان تفسیر بهحق این آیه است که:
فضلالله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما.
همان آیهیی است که حتماً این روزها دیده و شنیدهاید که رژیم از تکرار آن چقدر وحشت دارد.
یکی دیگر از فعالیتهای اساسی این دوره برای پاسخگویی به وظایف مبرم مجاهدین در دوران آمادهباش سرنگونی، تعمیق آموزشها و مباحث نظری و ایدئولوژیک و تجدید سازمان در صفوف مجاهدین است.
همچنان که میدانید یکی دیگر از مهمترین تحولات این دوران، رو آوردن نسل جدیدی به مجاهدین در شهرهای ایران؛بهویژه از فردای قیامهای دی ماه۹۶ هست. سازمان دادن این جوانان در قالب کانونهای شورشی، وجه دیگری از فعالیتهای سازمان در این دوره است. سازمان ما توانست با وجود ضربات دشمن و دستگیری و شکنجه شمار زیادی از اعضای کانونها، آنها را ترمیم و جایگزین کند و کمیت و کیفیت این کانونها را ارتقا بدهد.
کانونهای شورشی با فعالیتها و تهاجمهای مستمر خود توانستهاند شعلههای قیام را فروزان نگه دارند.
همچنین سازمان دادن و سمت دادن بخشی از حرکتهای اعتراضی از طریق تشکیل شوراهای مقاومت، از مهمترین فعالیتهای سازمان مجاهدین بهخصوص در یک سال اخیر بوده که نهادهای امنیتی و سخنگویان رژیم بارها بهآن اعتراف کردهاند.
درود بر شما. در این جا دلم میخواهد با شور و شوق بسیار از مسئولان اول پیشین سازمان، از صمیم قلب تقدیر کنم و میدانم که در این سپاسگزاری همه مجاهدین با من شریکاند. آری؟
«دست زدن و هورا و درود درود»
از خواهران عزیزم فهیمه اروانی، شهرزاد صدر، مهوش سپهری، بهشته شادرو، مژگان پارسایی، صدیقه حسینی و زهره اخیانی.
میدانید که این خواهران عزیز مربیان و آموزگاران من بوده و هستند و شاهد هستید که هر کدام چه بار مسئولیت سنگینی در این دوره برعهده داشتهاند. بهخصوص باید از خواهر نسرین عزیز مان تقدیر کنیم که بهخصوص باید از خواهر نسرین عزیز مان تقدیر کنیم که پیشتاز و راهگشای مبارزه ایدئولوژیک در صفوف ما بوده و هست و همه ما مرهون تلاشها و زحمات فوقالعاده او هستیم.
همچنین سایر خواهران عزیزم در شورای مرکزی سازمان به راستی یار و همیار من در این مسیر بودند از آنها بسیار آموختم؛ از تواضع و فروتنی، از دانش و محتوای انقلابی و مجاهدی آنها، از رهایی و مسئولیتپذیری در همه پهنههای ایدئولوژیک و تشکیلاتی و از عزمشان برای انقلاب و سرنگونی.
و بالاخره میدانید که پیشرفتها و موفقیتهای این دوره تا چه میزان، حاصل نقش مسئولانه و خلاقانه برادران مجاهد ماست.
به این برادران افتخار میکنیم.
واقعا درود
آنها برخاسته از انقلاب درونی مجاهدیناند. آنها پیشتازان رهایی از اندیشه و فرهنگ ستم و استثمارند.
به راستی کلمات گویایی برای قدردانی از تکتک خواهران و برادران مجاهدم پیدا نمیکنم. برای این جوش و خروش و شور و تلاش برای این مایه گذاشتن از جان و دل، برای این روابط احیا کننده و انسانی و برای ممکن کردن هر غیرممکنی. همان چیزی که دوستان و یارانمان را در دیدار از اشرف۳ پرشور و امیدوار کرد.
مجاهدین با عبور از آزمایشهای بسیار هر کدام بهراستی جایگاه یک مسئول اول را کسب کردهاند.
سخنان برادر مسعود را بهیاد میآوریم که گفت: «اگر از من سؤال کنید که تعریف مجاهدین در کوتاهترین کلام چیست خواهم گفت وفای به پیمان با فدای بیکران در تاریخ ایران».
و حالا خطابم از صمیم قلب به خواهر مریم این است که شما امید کشوری هستید که آسمانش را ابرهای تیره پوشانده است.
و پایانی پیروزمند هستید بر تکرار و تداوم ظلمها و رنجها.
امیدوارم که شایستهٔ این هدایت باشیم و امیدواریم که هر روز بیشتر از روز قبل از راه و رسم رهاییبخش شما بیاموزیم و آن را به کار ببندیم.
خواهران و برادران عزیز،
هدف ما سرنگونی رژیم ولایتفقیه و برقراری آزادی و دموکراسی و برابری در ایران عزیز مان هست
راه و رسم ما فداکاری بیچشمداشت است.
ما آمدهایم فدای انتخاب آزادانه مردم ایران شویم.
هنگامی که ما بر انحلال و سرنگونی رژیم ولایتفقیه تأکید میکنیم، کاری جز بیان راز وجود خویش نکردهایم، چرا که وجود ما در حکم انحلال واقعی این نظم ارتجاعی است. چرا که وجود ما در حکم آزادی ایران و ایرانی است.
نسل ما به این شناخته میشود که پیوسته ناکردهها و کمبودها و انتقادهای خود را ببیند و برای رفع آنها مجاهدت کند. ما پیوسته یک ناخرسندی تکاملی را پیش روی خود داریم؛ یعنی نقطه بهنقطه میایستیم، بهآنچه انجام دادهایم دوباره مینگریم تا رزم خودمون را در مدار بالاتری از سربگیریم.
بنابراین خطاب به هواداران و اشرفنشانها که میدانیم چه زحمتها و از خود گذشتگیهایی بهخرج داده و میدهند و خطاب به زنان و مردان شریفی که برای تأمین مالی این جنبش از زندگی خودشون میگذرند و به زندانیانمان که در شکنجهگاههای خامنهای مقاومت میکنندمیگوییم: آنچه خوبی و قوت و پیشرفت در کار این جنبش است از آثار قدمهای خیر شماست و آنچه کمی و کاستی است همه از کوتاهی و ناکردههای ما که بابت یک به یک آن بدهکار و خاضعیم و هر کدام آنها انگیزه ما برای فداکاری بیشتر است.
ما آموختهایم که مسئولیت بپذیریم وقتی که چشمانداز، تاریک، راه پرنشیب و فراز و مقصد طولانی است.
آموختهایم که راه را بشکافیم وقتی نوری نیست و امیدی نیست، و حالا بهعنوان جمع مجاهدین تعهد میدهیم برای ممکن کردن غیرممکنها که فقط توسط خودمان و خلقمان محقق میشود.
ما برای بنای جامعهٔ عاری از ستم و بهرهکشی بهپا خاستهایم.
ما مجاهدین از روز اول، داوطلبانه و در منتهای سربلندی این سرنوشت را انتخاب کردهایم که همچنانکه برادر مسعود گفتند برای نثار کردن و پرداختن آمدهایم.
و من در این روز دوباره با خلق قهرمان ایران با راهبران عقیدتیام و با جمع مجاهدین تجدید عهد میکنم برای مسئولیتپذیری صدچندان تا تحقق آزادی، دموکراسی و برابری در ایران.
و تجدید عهد میکنم برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه.
و این امری است برعهده ما مجاهدین و کانونهای شورشی و ارتش بزرگ آزادی که به آن حاضر میگوییم.
حاضر حاضر حاضر